با شیوع ویروس کرونا در جهان حالا جنبههای اقتصادی آن بیش از پیش خود را نمایان میکند. با اینکه وزیر خزانهداری ایالات متحده آمریکا گفته بود که دو تا چهار هفته زمان لازم است تا این اثرات ارزیابی شوند، اما بازارهای جهانی از همین حالا نشان میدهند روزگاران خوبی در انتظار اقتصاد جهانی نیست.
بازارهای جهانی بدون هیچ آمادگی وارد یکی از بدترین هفتههای خود پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ شده است. شرایط به گونهای بود که حتی پای بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) را به میان کشید و تایید کرد «ویروس کرونا باعث ایجاد خطرات فزایندهای برای فعالیت اقتصادی شده است». (برای جزییات بیشتر میتوانید «شیوع کرونا و بدترین هفته بازارهای جهان پس از بحران مالی ۲۰۰۸» را در ایندیپندنت فارسی بخوانید.)
در همین حال موسسه اعتبار سنجی مودیز(Moody's) پیش بینی کرده در صورت ادامه روند شیوع ویروس کرونا جهان میتواند در شش ماهه نخست سال جاری میلادی وارد رکود شود. به این موضوع توجه داشته باشیم در بحرانهای مالی قبلی برخی از نشانهها پیش از ظهور دوره رکود وجود داشت اما حالا یک ویروس با اپیدمی بالا که هیچ نشانه هشدار دهندهای نداشت به جان مردم و اقتصاد افتاده است. بیراه نیست برخی به این ویروس «قوی سیاه» میگویند.
اما همین وضعیت بد در جهان وقتی پایش به ایران میرسد ناگهان خوب میشود. در واقع بورس تهران با وجود شیوع گسترده ویروس کرونا در ایران اما همچنان روندی صعودی دارد و حتی سقوط نیم روزه خود را سریعا اصلاح کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این در حالیست که برخی شرکتهای سرمایهگذاری و مشاوره پیش از اعلام رسمی ورود ویروس کرونا به ایران، به سقوط ارزش سهام هشدار داده بودند. اما با توجه به بسته شدن مرزهای زمینی با کشورهای همسایه، لغو یا محدودیت پروازها، عدم ورود ارز به ایران و چندین عامل تاثیرگذار اقتصادی دیگر چرا بورس ایران بجای ضرر حتی سود میدهد؟
یکی از دلایل این رشد را باید بیرون تالار بورس جستجو کرد؛ همزمانی ورود ویروس کرونا به ایران و بازگشت جمهوری اسلامی به لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی موجب شد بازار ارز دچار التهاب شده به طوریکه دلار در یک ماه گذشته رشد نزدیک به سه هزار تومانی تجربه کرده و رکورد قیمت اردیبهشت سال جاری را رد کند. همزمان قیمت سکه طلا در بازار ایران هم رکورد شکست و از مرز شش میلیون تومان هم گذشت؛ رقمی نزدیک به شش برابر قیمت فروردین ۱۳۹۵.
در واقع بورس ایران که در ماههای گذشته با جهشی محسوس ارزش خود را با ارزش بازارهای موازی سکه و ارز همسان کرده بود حالا هم با وجود تمام اخطارها خود را با جهش در آن بازارها همراه کرده است. همزمان با این همسانسازی باید به دو مورد دیگر هم توجه داشت، اولی عمیقتر شدن گسل تورمی در اقتصاد ایران و دوم نامشخص بودن وضعیت بودجه دولت در سال آینده. با اینکه مجلس شورای اسلامی با یک حکم حکومتی از سوی رهبر جمهوری اسلامی مصوبه کمیسیون تلفیق را به عنوان مصوبه کل مجلس در نظر گرفته و لایحه بودجه ۹۹ را بر همان مبنا به شورای نگهبان فرستاده است، اما همین مسیر هم یک بیثباتی اقتصادی در بازار را نمایندگی میکند. همین درهم ریختگی موجب شده که سرمایهگذاران خرد که به دنبال حفظ ارزش دارایی خود هستند (و از بازار ارز و سکه دوری میکنند) به سوی بورس روانه شوند. در چنین شرایطی الزاما ارزش (ارزندگی) سهام برای این دسته از خریداران مهم نیست و آنها بیشتر به دنبال آن هستند تا سرمایه آنها همزمان با افزایش تورم کم ارزش نشود.
در چنین شرایطی است که بازار بورس تهران با تمام آشفتگیهای موجود یکشنبه هفته جاری از ۳۱۲ نماد فعال بورس، در پایان روز ۲۷۲ نماد مثبت داشت و تنها ۳۸ نماد منفی را شاهد بود. این روند یعنی افزایش پی در پی قیمتها در بازار سهام و از سوی دیگر نیاز بیشتر به نقدینگی موجب شده که شرکتها و حتی سهامداران عمده به دنبال فروش سهام خود باشند. در چنین شرایطی شکل حقیقی برخی از شرکتها تغییر و به صورت حقوقی تعریف میشوند. برای مثال در هفته گذشته نزدیک به ۸۱۷ میلیارد تومان از سهامداران حقیقی به سهامداران حقوقی تغییر مالکیت داده شد. در چنین شرایطی این سرمایهگذاران خرد هستند که مسیر بازار را در دست گرفته و با خوشبینی خود روند صعودی آنرا تقویت میکنند.
اما همین رشد و سود بالا هشدارهایی هم به همراه دارد. بورس در حال حاضر کارکرد مشابهی با موسسات مالی و اعتباری در سالهای ابتدایی دهه ۱۳۹۰ دارد. نمونه این سود را میتوان در «شرکت ابنیه پدیده شاندیز» در سالهای ۹۲-۱۳۹۲ دید، جاییکه سودهای ۱۳۰ درصدی را به سهامداران پرداخت کرد. اما سالها بعد با تشکیل دادگاه اتهام «افزایش صوری سرمایه» نشان داد که تا چه حد هزاران سهامدار خرد در این میان ضرر کردند. ضررهایی که تبعات اجتماعی نیز به همراه داشت و اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ یکی از نمودهای اصلی آن است.
یکی دیگر از جنبههایی که خطر بورس در حال حاضر را بالا میبرد حضور نیروهاییست که از رانتهای اطلاعاتی برخوردار هستند. این بخش از اقتصاد در سالهای گذشته هر از چندی بخشی از بازار را به عنوان هدف برای جذب و بهتر است بگوییم دزدی نقدینگی مردم انتخاب میکنند. آنها با توجه به اطلاعاتی که در دسترس عموم نیست به روی یک بازار سرمایهگذاری و تبلیغ میکنند و درست پیش از شروع بحران از آن خارج میشوند. در این میان بر اثر آن تبلیغ و سودهای بالا اما کوتاه مدت، بخش زیادی نقدینگی جذب میشود و در زمان ضرر، این تنها مردم عادی و سرمایهگذاران خرد هستند که در میدان باقی ماندهاند.
حالا با چالش جدید میان وزارت اقتصاد و رئیس سازمان بورس، برای کاهش نوسانات بورس، باید گفت که هفته آینده میتواند هفته پرتنشی برای بورس باشد. هفتهای که هر تصمیمی میتواند ضرر سنگینی برای سهامداران خرد به همراه داشته باشد.