ویروس کرونا از دسامبر ۲۰۱۹ تا مارس ۲۰۲۰ رنج و آلام بسیاری برای بشریت آفریده است: از مرگ دهها هزار تن تا قرار دادن صدها هزار نفر در شرایط دشوار بیماری، و چند برابر آنها کسانی که از این بیماران نگهداری میکنند. همچنین، آلام اقتصادی این همهگیری مقیاسهای عظیمی در نزدیک به سه چهارم کشورهای جهان داشته است. این بیماری همهگیر برای عالمان علوم اجتماعی دو پدیده تازه را به ارمغان آورده است: پرداخت مبالغی از جانب دولتهای غربی به افراد برای کار نکردن و نه بیکار شدن (امری که هیچ وقت سابقه نداشته است) و تلاش بخش عمومی و مدنی و خانوادهها برای فاصلهگیری اجتماعی. در این نوشته به عنوان یک جامعهشناس به پدیده دوم میپردازم.
واژهای تازه؟
بر خلاف ادعاهای رسانهها در دوران همهگیری ویروس کرونا، فاصلهگیری اجتماعی یک مفهوم تازه نیست. این مفهوم پیش از این در متون بهداشتی و دانش واگیرشناسی، به عنوان روشی برای کنترل گسترش عفونت بیماریهای واگیر به کار گرفته میشد. در بافت و سیاق واگیرشناسی، برخی تعبیر «فاصلهگیری فیزیکی» را بر «فاصلهگیری اجتماعی» ترجیح میدهند، چون آنچه رخ میدهد، فاصله انداختن میان افراد از حیث فیزیکی است و نه اجتماعی. افراد در دوران همهگیری میتوانند همچنان از نظر اجتماعی با یکدیگر مرتبط باشند، بی آن که به نحو فیزیکی در مجاورت هم قرار گرفته باشند. وسایل ارتباطی جدید که ارتباط از راه دور از هر نقطه به هر نقطه را میسر ساختهاند، به خوبی مرز میان فاصلهگیری اجتماعی و فیزیکی را برای ما روشن کردهاند.
از این رو، آنچه در دوران همهگیری ویروس کرونا در عالم واقع رخ داده است، فاصلهگیری فیزیکی است و نه اجتماعی. اما آنها که تعبیر اخیر را به کار میگیرند، بر این باورند که فاصلهگیری فیزیکی عملا به فاصلهگیری اجتماعی منجر میشود، چون ارتباط صوتی و تصویری، بسیاری از ابعاد ارتباط مثل مبادله اطلاعات یا احساسات به نحو زبانی یا ایما و اشاره را محقق میسازند، اما از بسیاری از ابعاد آن نیز تهی هستند؛ مثل احساس نزدیکی و رابطه چهره به چهره چند بعدی و شبکهای و حس در جمع بودن و تعلق به آن. کارکردهای ارتباطات از راه دور اصولا با ارتباطات از راه نزدیک متفاوت هستند و نمیتوان یکی را به جای دیگری گذاشت.
چرا مغفول برای جامعهشناسان؟
جامعهشناسان اصولا به این تعبیر بیتوجه بودهاند، چون اولا آن را امری غیرعادی، بسیار کوتاهمدت و موقت برای جوامع در شرایط نادر و استثنایی میدانستهاند (قرنطینه به طور سنتی یک دوره چهل روزه برای بازرگانان در دوران رواج بیماری بوده است، یا انزوای مسافران و مهاجران قبل از ورود به جامعه میهمان، و نه راه حلی اجتماعی و درونزا)، ثانیا برای آنان همبستگی و وفاق اجتماعی در شرایط عادی و تسهیل این امور، اهمیت بیشتری داشته است. یکی از سه بنیانگذار جامعهشناسی مدرن (دورکیم، وبر، و مارکس) بنیاد نظریه خود را بر وفاق اجتمای گذاشته است (دورکیم) که بدون داد و ستد و ارتباطات مستمر ممکن نیست. و ثالثا، با فرض این که انسان یک موجود اجتماعی است (فرضی که همه جامعهشناسان دارند) فاصلهگیری اجتماعی امری نابهنجار است که همگان باید تلاش کنند راهی برای گریز از آن بیایند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
الگوی شیوع در جوامع باز و تودهوار
در فهرست ده کشوری که بیشترین موارد ابتلا به همهگیری ویروس کرونا را دارند، نام کشورهای پیشرفته (کشورهای غربی) و تمدنهای باسابقه (ایران و چین) را میبینیم که سنتهای دیرپایی برای روابط اجتماعی و گردهمایی داشتهاند. البته داستان شیوع این ویروس در کشورهای غربی با ایران/چین دو داستان کاملا متفاوت است. در ایران و چین، با جوامع تودهواری مواجه هستیم که گردهماییها و فرایند اجتماعی شدن در آنها در اختیار دولت است و گردهمایی بزرگی بدون نظارت دولت شکل نمیگیرد. از همین جهت است که موارد بسیاری از ابتلا در میان قشر حاکم به چشم میآید. در کشورهای غربی، سرمایه اجتماعی به علت آزادی تشکل و گردهمایی بالاست، و همین سطح از گردهمایی در شهرهای بزرگ این کشورها، در شیوع ویروس نقش بازی میکرده است.
الگوهای فاصلهگیری
میزان تحرک اجتماعی افراد در هر نقطهای از دنیا با امکانات ارتباطی امروز (مثل ردگیری تحرک از طریق تلفن هوشمند همراه) قابل اندازهگیری است. بر اساس اطلاعات به دست آمده از ردگیری تلفنهای هوشمند، میتوان میزان متوسط مسافرت یا جابهجایی افراد را در هر منطقه اندازه گرفت. یک شرکت امریکایی این کار را در ایالات متحده در ماه مارس انجام داده است و برخی نتایج آن نیز منتشر شده است. پس از شیوع کرونا، ایالاتی که بیشترین موارد ابتلا را داشتهاند، کمترین میزان جابهجایی را نشان دادهاند. در شرایط همهگیری بیماری، میتوان اطلاعات تحرک اجتماعی را با میزان همهگیری و مرگ افراد مبتلا مقایسه کرد. از روی «گوگل مپ» نیز میتوان میزان تحرک افراد یا الگوهای تجمع را تشخیص داد.
به علت عدم انتشار آمار و اطلاعات واثق مروبط به کرونا در ایران (و احتمالا عدم گردآوری درست و کامل آنها) و نیز عدم انتشار اطلاعات تحرک اجتماعی که وزارت ارتباطات در اختیار دارد، ما از الگوی فاصلهگیری اجتماعی و فیزیکی جامعه ایران در نقاط مختلف کشور و تاثیرات آن بر شیوع بیماری بیخبریم.
فاصلهگیری: علیه جامعه
به دلیل تلاش برای کاهش ابتلا و تلفات، کنسرتها، کلاسها، برنامههای زنده و غیر زنده تلویزیونی و رادیویی با حضور تماشاگر، گردهماییهای نهادهای مدنی، مسابقات ورزشی، میخانهها، باشگاهها و صدها نوع دیگر از مجاری گردهماییها و برنامههای گروهی در جوامع غربی، معلق مانده است. این شرایط مقبول هیچ کس نیست و تنها برای حفظ جان آدمیان (نوعدوستی) یا مراقبت از خود، توسط اکثریت رعایت میشود. حتی پس از دو هفته بعد از اعمال فاصلهگیری فیزیکی و اجتماعی، میتوان پیامدهای مخرب این امر را در جوامعی که آن را رعایت میکنند، دید. همچنین، افراد راههایی برای کاهش پیامدها پیدا کردهاند؛ مثل حضور در خیابانها و پارکها و سلام و علیک از راه دور، یا برگزاری کنسرتها و دیدوبازدیدهای آنلاین.
فاصلهگیری فیزیکی و اجتماعی در تاریخ معاصر بشر، بیشتر از سوی حکومتهای نظامی و اقتدارگرا برای کنترل و مهندسی اجتماعی مورد توجه و اعمال قرار میگرفته است. از این جهت، تلاشها باید برای رفع هرچه سریع تر این محدودیتها باشد و نه کش دادن آنها. جوامع اقتدارگرا و گروههای چپ، معمولا از این شرایط بحرانی استقبال میکنند تا به سیاستهای تمرکزگرایی دولت، توزیع عادلانه منابع و امکانات، و دست بالا گرفتن در مهندسی اجتماعی ادامه دهند. به همین جهت نیز باید هر مجرایی برای ارتباط گیری تسهیل شود؛ درست برخلاف مسیری که حکومت ایران برای محدود کردن ارتباطات آنلاین در پیش گرفته است.