اوپک پلاس در میانه سیاست و اقتصاد

عربستان سعودی نقش تاریخی خود را در مدیریت بازار نفت بار دیگر به دست آورد

مقر سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) در وین پایتخت اتریش.‏ عکس از: ‏AFP‏

نشست مجازی وزیران نفت و انرژی اوپک پلاس در یکشنبه گذشته، بی تردید یک نشست تاریخی و دارای پی‌آمدهای سیاسی و حقوقی قابل توجهی بود. این نشست که با میانجی‌گری ایالات متحده آمریکا و مشارکت کشورهای گروه ۲۰ و آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای، برگذار گردید، توانست جنگ قیمت‌ها را که از دهه ۲۰ قرن گذشته تا کنون در بازار نفت سابقه نداشت، خاتمه دهد و در باره کاهش تولید تا سال ۲۰۲۲ به توافق دست یابد. رسیدن به این توافق پس از آن، ممکن شد که عربستان سعودی و روسیه، در مواضع قبلی خود تغییر اساسی وارد کردند.

زمانی‌که عربستان سعودی نخست در ۷ ماه مارس، تولید نفت را تا ۹.۷ میلیون بشکه در روز کاهش داد و سپس آن را تا ۱۲ میلیون بشکه در روز بالا برد، برخی از تحلیل‌گران، این اقدام را یک تغییر بلند مدت برنامه ریزی شده در سیاست نفتی عربستان سعودی و در چارچوب چشم انداز ۲۰۳۰ این کشور تلقی کردند. اما برخی دیگر، آن را یک تغییر موقت در سیاست نفتی سعودی دانستند که برای مجازات روسیه و هر کشوری از اعضای سازمان اوپک و یا اوپک پلاس که به کاهش تولید، پای‌بندی نداشت، اتخاذ کرده بود.

البته تا وقتی‌که اظهار نظری از جانب مقامات سعودی در این مورد نشود، داوری در باره صحت و سقم دیدگاه‌های یاد شده، دشوار است، اما رویداد یکشنبه گذشته، می‌تواند به فهم هر دو دیدگاه کمک کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 اگر دیدگاه نخست را بپذیریم که سیاست نفتی سعودی در آن هنگام، ریشه دار و بلند مدت بوده است، معنایش این است که فشار آمریکا بر ریاض و موسکو، به اندازه شدید بوده است که منجر به تغییر موضع آن‌ها شده است، اما اگر به نتایج پس از نشست یک‌شنبه نگاه کنیم، چنین می‌نماید که هم آمریکا بازی سیاسی کرده و هم ریاض و موسکو؛ زیرا کاهشی‌که در سقف تولید وارد شده، در واقع تحصیل حاصل است؛ چون در هر حال به خاطر پایین آمدن میزان تقاضا در بازارهای جهانی، نفت به حد دلخواه به فروش نخواهد رفت.

از طرف دیگر، زمانی‌که «آرامکو» قیمت‌های رسمی خود را اعلام کرد، قیمت‌ها را به ایالات متحده آمریکا، بالا برد و به آسیا و اروپا به اندازه زیادی پایین آورد که در نتیجه به رغم فشارهای آمریکا، قیمت نفت هم چنان پایین باقی ماند.

 افزون بر آن، مداخله و میانجی گری ترامپ و ۱۳ سناتور آمریکایی در این روند، دست آورد سیاسی و حقوقی بزرگی برای عربستان سعودی، محسوب می شود؛ زیرا تقاضای آن ها از ریاض و کشورهای اوپک پلاس، طرح «نه اوپک» کنگره آمریکا را به صورت خودکار ملغی قرار داد. البته این طرح در کنگره تصویب شده بود تا کشورهای اوپک را به قانون مبارزه با احتکار آمریکا، ملزم گرداند که در نتیجه ممکن است به تسلط دولت آمریکا بر برخی از سرمایه گذاری‌های کشورهای اوپک در ایالات متحده آمریکا، منتهی گردد.

 برای این‌که حجم دست آورد عربستان سعودی روشن شود، کافی است بدانیم که ترامپ سال‌ها پیش طرح این قانون را با قوت مورد تأیید قرار داده و آن را در کتاب منتشر شده خود در ۲۰۱۱ به گونه مفصل بیان کرده بود. از این جهت می‌توان گفت که عربستان سعودی در سیاست خود، پیروزی قابل توجهی به دست آورده است.

پیروزی دیگر عربستان سعودی، این است که سیاست نفتی جدید این کشور، تولیدکنندگانی را که مخارج بالا، بدهکاری‌های زیاد و کفیت کاری پایین دارند، از بازار نفت، بیرون خواهد کرد و بر رشد ماشین‌های برقی و منابع انرژی جایگزین، تأثیر منفی خواهد گذاشت و در نتیجه رشد تقاضا برای نفت را تضمین خواهد کرد.

البته ناگفته نماند که دیدگاه نخست مبنی بر این‌که سیاست نفتی عربستان سعودی برای افزایش سطح تولید، ریشه دار و بلند مدت بوده است، با تاریخ صنعت نفت در جهان سازگاری ندارد؛ زیرا بازار نفت همواره به یک مدیر ضرورت دارد و خروج عربستان از بازار نفت، به معنای این است که بازار نفت، مدیری را از دست خواهد داد.

این مشکل زمانی احساس شد که ترامپ از تصمیم خود مبنی بر افزایش ظرفیت مخازن احتیاطی راهبردی آمریکا، پرده برداشت، یا هند برای کاستن از میزان تقاضا، بر فراورده‌های نفتی تعرفه اضافی وضع کرد.

مشکل دیگر، این است که پایین آمدن قیمت‌ نفت، به معنای پایین آمدن درآمدها و در نتیجه پایین آمدن مخارج دولت و رشد اقتصاد است.

خلاصه دلایلی وجود دارد که نشان می‌دهد سیاست نفتی عربستان سعودی بر پایین نگه داشتن قیمت نفت استوار است، به ویژه اگر قیمت گذاری آرامکو را در نظر بگیریم. اما با توجه به طبیعت بازار و نیاز مبرم به درآمدها، حفظ این حالت در دراز مدت، با تردید همراه است.

اما در مورد دیدگاه دوم مبنی بر موقت و کوتاه مدت بودن جنگ قیمت‌ها، باید گفت که هرچند طرح کاهش و افزایش تولید نفت موقت بود، اما تدابیری که برای کامیابی آن گرفته شده بود طوری بود که آن را بلند مدت نشان می داد؛ زیرا اگر دیگران از آغاز می‌دانستند که برنامه موقت و کوتاه مدت است، تنها انتظار می‌کشیدند و دست به هیچ اقدام دیگری نمی‌زدند و در نتیجه برنامه به شکست می‌انجامید.

از همین جهت بود که عربستان سعودی توانست در نشست یکشنبه گذشته ۳۵ کشور را بر سر میز مذاکره گرد آورده و توافق روسیه و سایر کشورهای یاد شده را برای کاهش تولید نفت، جلب کند که در نتیجه بر سر کاهش تولید تا ۱۵ میلیون بشکه در روز توافق صورت گرفت و سر انجام عربستان سعودی نقش تاریخی خود را در مدیریت بازار نفت بار دیگر به دست آورد.

اکنون، صرف نظر از هر دو دیدگاه بالا، روشن است که منافع ریاض در زیر سایه کرونا، این است که بهای نفت تا دراز ترین مدت زمان ممکن، پایین باقی بماند.؛ زیرا پایین ماندن قیمت‌ها، تولید نفت شیل آمریکا را تا حدود زیادی پایین خواهد آورد و هم‌چنان از میزان تولید در شماری از کشورهای جهان خواهد کاست که نتیجه آن در آینده تولید بیش‌تر با بهای گران تر خواهد بود.

مکزیک چرا نپذیرفت؟

قابل توجه است که مکزیک کاهش ۴۰۰ هزار بشکه تولید در روز را که از طرف اوپک پلاس برایش معین شده بود، نپذیرفته و تنها به کاهش ۱۰۰ هزار بشکه، توافق کرده است. چرا؟ در پاسخ به این پرسش، سه نظریه وجود دارد:

نظریه اول این است که مکزیک به سیستم پوشش ریسک نفت تکیه دارد که بر اساس آن برای نفت این کشور، قیمت زیر ۴۹ دلار در هر بشکه پوشش داده شده است؛ از این جهت کاهش تولید را به سود خود نمی‌داند. اما اگر به گونه دقیق نگاه کنیم، سیستم پوشش ریسک گذشته این کشور نشان می‌دهد که می‌توان بدون کدام ضرری هم از سیستم یاد شده استفاده کرد و هم میزان تولید را کاهش داد.

نظریه دوم این است که، رئیس جمهور مکزیک تلاش دارد تا ساختار شرکت نفت مکزیک «بیمکس» را بازسازی کند؛ از این جهت کاهش تولید گزینه وی نیست. در پاسخ به این نظریه باید گفت که، بازسازی بیمکس جزئی از یک برنامه بلند مدت است، در حالی‌که برنامه کاهش تولید به خاطر کرونا روی دست گرفته شده و مدت زمانی آن کوتاه می‌باشد.

نظریه سوم این است که، کاهش تقاضا برای نفت در سطح جهان، تقاضا برای نفت مکزیک را تا سه یکم پایین آورده است. از جانب دیگر، کشور مکزیک با کمبود بنزین و کاهش نرخ کار در پالایش‌گاه‌ها، رو به رو می‌باشد؛ از این جهت، رئیس جمهور این کشور تصمیم گرفته است تا مقادیر نفتی را که به فروش نمی‌رسد به پالایش‌گاه‌ها بر گرداند.

مکزیک با این کار چند هدف را به یک تیر می‌زند؛ مشکل بنزین را حل می‌کند، نرخ کار را بالا می‌برد، بیمکس را تقویت می‌کند و از مالیات بنزین درآمد هنگفتی را برای بودجه دولت فراهم می کند.

https://www.independentarabia.com

© IndependentArabia

بیشتر از اقتصاد