تجعمات اعتراضی به دنبال مرگ جرج فلوید، یک شهروند آفریقایی-آمریکایی، که از شهر مینیاپولیس آغاز شد، هم اکنون به دهها شهر آمریکا سرایت کرده است و با وجود آن که اغلب این تجمعات مسالمتآمیز هستند، اعتراضات در برخی از شهرها به خشونت انجامیده است.
در شهر نیویورک، درحالی که غالب تجمعات ضدنژادی معمولا در منهتن، یکی از پایتختهای اقتصادی و فرهنگی در جهان، آغاز میشد، این بار بروکلین و کویینز و دیگر بخشها، شاهد تجمعات گستردهای بودند که در آن حضور آفریقایی-آمریکاییها و اقلیتهای نژادی کاملا بارز به نظر میرسد. به علاوه، بسیاری از سفیدپوستان هم در این تجمعات حضور داشتند تا این اعتراضات کاملا مرزهای نژادی را پشت سر بگذارد و یک زخم کهنه تاریخی-اجتماعی-سیاسی، در عرض چند روز سر باز کند. در جای جای شهر، نشانههای تجمعات روزهای گذشته به چشم میخورد. رنگ پاشیدن و شعارنویسی برای روی دیوارها و شیشههای مغازهها در منهتن، گویای وضعیتی است که طی روزهای گذشته در این شهر برقرار بوده است.
برخورد پلیس با مردم در این شهر، باعث شوک عمومی و عصبانیت از شهردار این شهر شده است که به معترضان به خاطر اعمال خشونت، حمله کرده است. این درحالی است که بسیاری از رهبران محلی میگویند که به جای متهم کردن معترضان، باید با آنها مدارا کرد و از روشهای مسالمتآمیزتری برای مهار اعتراضات عصبانی روزهای گذشته استفاده کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اعتراضات در غرب ، شرق و جنوب آمریکا از شدت بیشتری برخوردار بوده است. براساس گزارشهای منتشر شده، این اعتراضات حداقل در ۷۵ شهر انجام شده است و در بیست شهر، شهرداران مقررات منع رفتوآمد اعلام کردهاند. این برای اولین بار بعد از اعتراضات مدنی سال ۱۹۶۸ است که همزمان چنین اتفاقی در بسیاری از شهرها رخ میدهد. اعتراضات آن سال، پس از قتل مارتین لوتر کینگ در کشور رخ داد که طی آن، نیروهای گارد ملی به شهرهای آتلانتا، مینیاپولیس و همچنین لسآنجلس اعزام شدند.
تصاویر و ویدیوهای منتشر شده نشان میدهد که در چندین شهر مثل مینیاپولیس و نیویورک، نیروهای پلیس شهری، خبرنگاران را از انجام وظایف حرفهای خود بازداشتهاند؛ موضوعی که اعتراضاتی جدی در شبکههای اجتماعی و رسانههای جمعی آمریکا به دنبال داشته است.
در آمریکا، نیروهای پلیس شهری و محلی، زیر نظر شهرداریها هستند. در صورت درخواست شهرداران از فرماندار، نیروهای گارد ایالتی میتوانند برای کمک به نیروهای محلی اعزام شوند. در مواقعی که فرمانداران ایالتها برای خاموش کردن اعتراضات شهری نیاز به نیروهای کمکی داشته باشند، ممکن است که از دولت فدرال درخواست نیروی کمکی کنند که در این صورت، نیروهای موسوم به «پلیسنظامی» به شهرها اعزام میشوند. برای همین تفکیکهاست که با توجه به شدت و حدت تجمعات، و همچنین با توجه به سیاستهای مختلف اتخاذ شده، برخورد پلیسدر شهرهای گوناگون، متفاوت بوده است.
تجمعات در شهرهای مختلف در حالی ادامه مییابد که پلیسی که بیش از هشت دقیقه جرج فلوید را بر زمین خواباند و پای خود را بر گردن او گذاشت و حتی پس از این که او گفت «نمیتوانم نفس بکشم» به کار خودش ادامه داد و منجر به مرگ او شد، دستگیر و علیه او اتهاماتی ارائه شده است. اما این حادثه که با فاصله اندکی از مرگ یک آفریقایی-آمریکایی دیگر به نام احمد آربری در ایالات جورجیا رخ داده است، فراتر از این موارد، خشم بخش بزرگی از جمعیت آمریکا را نسبت به ادامه بیعدالتی قضایی و رفتار خشونتبار پلیس علیه بخش مهمی از جمعیت آمریکا در شهرهای مختلف، برانگیخته است.
روزیکشنبه پنجمین روز این اعتراضات به شمار میرفت. از دوشنبه هفته پیش که میلیونها نفر مرگ جرج فلوید را مشاهده کردند، آنقدر اتفاقات مختلف رخ داده است که کمتر میتوان تصور کرد همه این اتفاقات در عرض شش روز حادث شده است.
آن هم در زمانی که بسیاری از شهرها به دلیل مبارزه با ویروس کرونا، همچنان با مقررات در خانه ماندن و فاصلهگیری اجتماعی مواجه هستند. در واقع اگر چنین مقرراتی نبود، میتوان انتظار داشت که جمعیت بسیار بیشتری در تجعات شرکت میکردند. اما بیش از دو ماه در خانه ماندن، بیکار شدن چهل میلیون نفر از نیروی کار آمریکا و چنین اتفاقاتی، خشم کهنهای را در جامعه آمریکا بیدار کرده است که دهههاست سیاستمداران آمریکایی از حل کردن آن یا ناتوان بودهاند، یا از آن روی گرداندهاند.
سوال اصلی که مطرح میشود، این است که چرا پس از موارد متعددی که هر روز و هر ماه و هرسال اتفاق میافتد، نظام پلیسی در کشور اصلاح نمیشود و مسیری برای پاسخگو نگهداشتن پلیسهای خطاکار وجود ندارد؟ برای همین است که تجمعات در بسیاری از شهرها، ترکیب جمعیتی متنوعی دارد و منحصر به آفریقایی-آمریکاییها نمیشود. شعارهای «زندگی سیاهان اهمیت دارد» و «نمیتوانم نفس بکشم» دو شعار اصلیای هستند که در این تجمعات تکرار میشوند تا نشان دهند که معترضان چه میخواهند.
جو بایدن، کاندیدای ریاستجمهوری دموکرات، گفته است که «ما ملتی در رنج هستیم، اما نباید اجازه بدهیم این رنج ما را نابود کند. ما ملتی خشمگین هستیم، اما نمیتوانیم اجازه بدهیم، که این عصبانیت ما را در خود ببلعد.»
در بسیاری از شهرها، از جمله لوییسویل کنتاکی، نیویورک، لسآنجلس در کالیفرنیا و بهخصوص مینیاپولیس در ایالت مینهسوتا، تجمعات با تخریب اموال شهری و خصوصی همراه بوده است. این موضوعی است که نظرات را در خصوص این که آیا چنین اتفاقاتی میتواند برای جنبش کنونی مفید باشد، دو شقه کرده است. بسیاری مخالف چنین اقداماتی هستند و بسیاری نیز، تنها راه نشان دادن خشم و نفرت عمومی و پافشاری بر فوریت اصلاحات و تغییر را هزینهدار کردن این اعتراضات میدانند. برای همین، فضای رسانهها و شبکههای اجتماعی آکنده از نظراتی است که این دو نقطه نظر را نمایندگی میکنند.
برای مثال، معترضان در لسآنجلس، ماشینهای پلیس را به آتش کشیدند، در شیکاگو برخی از معترضان به روی پلیس بطریهای حاوی «ادرار» پرتاب کردند، و در نیویورک پلیس به روی معترضان گلولههای پلاستیکی شلیک کرد و استفاده از گاز اشکآور یا اسپری فلفل نیز در بسیاری از شهرها گزارش شده است.
این اعتراضات در شهر واشنگتن هم برگزار شد. تصاویر مردم خشمگین در مقابل کاخسفید و تلاش ماموران پلیس و نیروهای امنیتی برای حفاظت از محل زندگی و کار رئیس جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ، زاویه دیگری از این اعتراضات را به نمایش گذاشت. آقای ترامپ که ویدیوی مربوط به جرج فلوید را «شوکهکننده» خوانده بود، در پیام توییتری دیگری، معترضانی را که به غارت و خرابی شهرها اقدام کرده بودند «اوباش» نامید و در توییتر گفت، «وقتی غارت شروع میشود، تیراندازی آغاز میشود»، و آن نوشته انتقادات بسیاری را متوجه او کرد. اگر چه، آقای ترامپ بعدا گفت که نمیدانسته این عبارتی است که پیش از آن استفاده شده و منظورش آن چیزی نبوده که از آن استنباط شده است. آن عبارت، جملهای است که دههها پیش در دوران اعتراضات جنبش حقوق مدنی توسط یکی از روسای پلیس عنوان شدو و به سمبل خشونتورزی پلیس در برابر جنبشهای مدنی بدل شده است.
در ایندیاناپولیس، مرگ یک نفر و مجروح شدن سه نفر گزارش شده است. پلیس گفته است که «کافی است. مرکز شهر در این لحظه امن نیست.» در شیکاگو، تجمعکنندگان با پلیس درگیرشدند و حداقل یک پرچم آمریکا را به آتش کشیدند و به سمت هتل آقای ترامپ حرکت کردند. به گزارش خبرگزاریها حداقل سه هزار نفر در این تجمعات شرکت کردند. در حالی که به نظر میرسید بخشی از تجمعکنندگان فاصلهگیری در اجتماع را رعایت میکنند، در برخی مناطق تجمع و تراکم جمعیت عملا چنان رعایتی را ناممکن میکرد. برخی از تجمعکنندگان در این شهر ماشینهای پلیس را تخریب کردند و به روی ساختمانها رنگ پاشیدند.
در شهر لسآنجلس که تجمعات اعتراضی علیهضدنژادپرستی آن در آمریکا سابقهای طولانی دارد، فرمان مقررات منع رفتوآمد صادر شد و همچنین نیروهای گارد ملی در شهر حاضر شدند. درگیری بین تجمعکنندگان و پلیس تا ساعاتی بعد از غروب آفتاب ادامه یافت. به گفته مقامات، این بدترین وضعیتی بوده که پس از تجمعات مرتبط با ضربوشتم رادنی کینگ در سال ۹۲ و به دنبال آن تبرئه شدن پلیس، این شهر تجربه کرده است.
در ایالت فلوریدا که ترکیب جمعیتی بسیار متنوعی دارد، مقررات منع رفتوآمد از ساعت ده شب به بعد برقرار شد. در این شهر، ماشینهای پلیس به آتش کشیده شدند. در شهر جکسونویل این ایالت، گفته میشود که یک مامور پلیس چاقو خورده و هم اکنون در بیمارستان بستری است. و در شهر تمپا، برخی از معترضان به غارت فروشگاهها پرداختند.
در شهرهای واشنگتن، فیلادلفیا، آتلانتا، سیاتل، ریچموند ویرجینا و همچنین نیویورک هم وضعیت مشابه بوده است.
در بین همه شهرهایی که معترضان به خیابانها آمدند، شهرمینیاپولیس، واکنش شدیدتری را علیه تظاهراتکنندگان اتخاذ کرد. این شهر همچنین با تخریب گستردهتر مکانهای عمومی و فروشگاهها مواجه شده است. نیروهای پلیس محلی و گادر ملی، از ساعات پس از هشت شب روز شنبه به دستگیری گسترده تظاهراتکنندگان اقدام کردند. در این شهر گارد ملی همچنین با استفاده از هلیکوپتر، بر روی ماشینی که در حال سوختن بود، آب ریختند.
چنین اقداماتی نشان میدهد که مقامات این شهرها میخواهند تجمعات خشونتآمیز به سرعت متوقف شود.