دونالد ترامپ اخیراً در یکی از مصاحبههایش با شان هنتی، مجری محبوبش در فاکس نیوز، گفت که آدمهای حسابی زیادی را به دستگاه دولت آمریکا آورد، اما انتخاب جان بولتون که وی را به خاطر مصاحبههای تند و تیزش در شبکه تلویزیونی فاکس نیوز پسندیده بود، یک اشتباه بود، چون «هی میخواست بالای همه بمب بریزد و مردم را بکشد.» ظاهراً، همین اختلاف باعث رفتن بولتون از سمت مشاور امنیت ملی دولت آمریکا شد. البته، او در مصاحبهای با فاکس نیوز گفت که تصمیم رئیس جمهوری برای دعوت رهبران طالبان افغان به کمپ دیوید، ماندن در کاخ سفید را برایش ناممکن ساخت.
حالا آقای بولتون قرار بود این بمبها را برسر کی بریزد؟ یکی ایران بود که بخش زیادی از ماموریت هجده ماههاش به این کشور اختصاص یافته بود. بیدلیل نیست که نام ایران ۷۵۵ بار در کتاب خاطرات او آمده است. بولتون پیوسته اصرار داشت که آمریکا هرچه زودتر از «برجام» بیرون رود و صراحتاً به رئیس جمهوری ترامپ میگفت که «استفاده از زور علیه برنامه هستهای ایران تنها راه حل پایدار و ممکن است.»
بولتون در کتاب خاطراتش در مورد خروج آمریکا از برجام استدلال میکند که جمهوری اسلامی ایران یک تهدید عمده برای منافع ایالات متحده و متحدانش -اسرائیل و دولتهای خلیج فارس- در خاورمیانه است و «تا زمانی که رژیم کنونی ایران تغییر نکند»، هیچ توافقی برنامههای هستهای و تسلیحاتی آن را مهار نخواهد کرد.
ترامپ از این صراحت و تندگویی بولتون خوشش میآمد و موقتاً تحت تاثیر حرفهایش قرار میگرفت. از جمله، یک بار به بولتون که قرار بود از اسرائیل دیدن کند، گفت: «به نتانیاهو بگو که اگر از زور[علیه ایران] استفاده کرد، من از او حمایت میکنم.» این گونه حرفها هم به مذاق بولتون خوش میآمد که به موثر بودن زور و تحریمهای فلج کننده اقتصادی علیه کشورهایی چون ایران، سوریه و کره شمالی اعتقاد دارد. به گفته او، اگر آمریکا با قاطعیت برخورد نکند و پاسخ دندانشکن ندهد، هیچ دولتی به حرفش گوش نخواهد نکرد.
اما آنچه بولتون را بر میآشفت، مواضع متغیر ترامپ در برابر ایران بود. او در کتاب خاطراتش مینویسد که رئیس جمهوری ادای آدمهای قاطع و محکم را در میآورد، ولی بعداً به دنبال معامله و توافق با جانب مقابل میافتاد تا با آن «اعلام پیروزی بزرگ کند؛ حتی اگر این توافق دارای خلاءهای زیادی بود.»
احتمالا، این رفتار ترامپ با منطق «چماق و هویج» قابل درک است که به گفته بولتون، خیال میکند تحریمهای فلج کننده و بد و بیراه گفتن و تهدید کردن در توییتر، جمهوری اسلامی ایران را به پای میز مذاکره میکشاند. اما، این رویکرد متحدان نزدیک ترامپ در منطقه -اعراب و اسراییل- را نیز گیج کرده بود. بهخصوص دیدار احتمالی جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، با ترامپ در حاشیه سران گروه هفت در فرانسه با پادرمیانی امانوئل مکرون، اسرائیلیها را به تکاپو انداخت تا مانع از چنان دیداری شوند. دست آخر هم آن دیدار به خاطر تلاشهای مشترک مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، رخ نداد. پمپئو حامی رویکرد دیپلماتیک با ایران نبود و از سیاست بمباران تاسیسات هستهای ایران حمایت میکرد.
در مورد سیاست نامنسجم کاخ سفید در برابر ایران، اختلافات داخلی در حکومت ترامپ را نیز نباید نادیده گرفت. بولتون بارها از سر خشم به «کارشکنیها و زیرآبزنیها»ی ژنرال ماتیس، وزیر دفاع پیشین آمریکا اشاره میکند که با مواضع ترامپ در قبال ایران و سوریه همراه نبود و «گزینههای نظامی بیاثری را بر روی میز رئیس جمهوری میگذاشت.» او همچنین استیو منوچین، وزیر دارایی، را نیز به باد نقد میگیرد که در قسمت بازگشت تحریمها بر ایران تعلل میورزید و به نفع تمدید معافیت برخی کشورها از تحریمهای آمریکا استدلال میکرد.
کتاب خاطرات بولتون نشان میدهد که پنتاگون نقش زیادی در نرمتر کردن واکنشهای کاخ سفید در برابر ایران و سوریه داشته است. پمپئو و بولتون از حملات نظامی علیه این دو کشور حمایت میکردند، ولی پنتاگون حامی حملات محدود و نمادین بود. بولتون میگوید که پس از استفاده رژیم بشار اسد از سلاح شیمیایی، باید دولت سوریه بهای گزافی بابت این کار میپرداخت و اتفاقاً فرانسه و انگلستان نیز از حملات هوایی آمریکا به سوریه حمایت میکردند. مکرون، رئیس جمهوری فرانسه، در گفتوگوی تلفنی ۴۵ دقیقهای با ترامپ «نه تنها از واکنش سریع امریکا حمایت کرد، بلکه تهدید کرد که اگر واشنگتن دیر بجنبد، فرانسه یکجانبه وارد اقدام خواهد شد.»
مشاور امنیت پیشین آمریکا خاطر نشان میکند که هدف از حضور نیروهای آمریکایی در سوریه قبل از هر چیزی، ایران بود. به گفته او، روسها نیز از خروج ایرانیها از سوریه حمایت میکردند: «در مورد سوریه، ولادیمیر پوتین به من گفت که پیام وی به ترامپ این است که روسیه خواهان حضور ایرانیان در سوریه نبوده، چون هیچ نفعی برای آن ندارد.»
این نکته در کتاب خاطرات بولتون واضح است که تحریمهای آمریکا علیه ایران به اهداف مورد نظر خود دست نخواهد یافت، زیرا عنصر برخورد نظامی را در خود کم دارد. او به طور کلی گمان میبرد که آمریکا بدون واکنش قاطع، قادر به اعمال نظم دلخواه خود در منطقه نیست.
انتشار کتاب خاطرات مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید با واکنشهای تند رئیس جمهوری آمریکا و حامیانش روبهرو شده است که وی را متهم به «خیانت» و «سودجویی» میکنند. اما من تصور میکنم که این کتاب یک تسویه حساب شخصی و انتقامگیری بولتون از دونالد ترامپ و نزدیکانش است که گویا به اصل «آمریکای قدرتمند و قاطع» وفادار نماندند. توصیف او از کاخ سفید هم تا حدی حق این مطلب را ادا میکند: «هرج و مرج و همه علیه همه.»
مشخصات کتاب:
جان بولتون/ اتاقی که (وقایع) در آن رخ داد: خاطرات کاخ سفید/ انتشارات سایمون و شوستر/ ۵۹۲ ص/۲۰۲۰.