در مطبوعات انگلیسی زبان بارها به رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری قدرتمند ترکیه، لقب کنایی «سلطان» داده شده است. هفتهنامه معروف «اکونومیست» در شماره هشتم اوت خود با نگاهی به وضعیت آزادیهای سیاسی و رسانهای در ترکیه، اردوغان را «سلطان سانسور» خطاب کرده است که «زبان انتقادی رسانههای قدیمی و جدید را بسته است، و خبرنگاران را بیکار کرده است یا به پشت میلههای زندان انداخته است.» در عین حال، بتن مک کرنان، خبرنگار گاردین، در گزارش خود از استانبول از اردوغان به عنوان سیاستمداری یاد میکند که در طول سه دهه از یک «اصلاحطلب» به یک «سلطان جدید» و یک «پوپولیست» تبدیل شده که به خاطر کسب قدرت و محبوبیت، از اروپا فاصله گرفته است.
البته این تشبیه چندان بیمصداق نیست. هاکان یاهووز، استاد دانشگاه یوتا و کارشناس برجسته تاریخ عثمانی و اسلامگرایی در ترکیه، در کتاب جدید خود از علاقه اردوغان به سلاطین عثمانی، بهخصوص سلطان حمید دوم یاد میکند. در یکی از ویدیوهای تبلیغاتی اخیر دولت، اردوغان در ادامه سلاطین سلجوقی و عثمانی توصیف شده است که بانی و حافظ «ترکیه باشکوه» و قدرتمند است. عناصر برجسته در این ویدیو، مسجد، پرچم و رهبران قدرتمند ترکتبارند.
از نظر نویسنده، اگر عثمانیگرایی پیش از اردوغان ماهیت فرهنگی و معنوی داشت، حالا با رویکرد ضدغربی و ضدکمالیستها، معطوف به تقویت پایههای قدرت اردوغان در داخل و خارج بر اساس ایدئولوژی اسلام گرایی و ترکگرایی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در اینجا نباید پیامدهای سیاسی و فرهنگی راه نیافتن ترکیه به جمع کشورهای اروپایی را نادیده گرفت که به تغییر پارادایم سیاست خارجی دولت ترکیه به رهبری حزب عدالت و توسعه شتاب بخشید. به گفته یاهووز، ترکیه پس از سال ۲۰۰۵ و با قدرتمند شدن جناح راست در اروپا، سیاست پیوستن به اتحادیه اروپا را کنار گذاشت. رهبران اروپایی گفتند که ترکیه به دلیل تفاوتهای فرهنگی و مذهبی نمیتواند یک «کشور اروپایی» باشد. این موضوع باعث شد که «ترکها ضد پیوستن به اتحادیه اروپا شوند و به سوی خاورمیانه گرایش یابند.»
به گفته نویسنده، ترکها تفاوتهای فرهنگی و تاریخی خود را انکار نمیکنند و در چند دهه اخیر، بازگشت به «دوران پرشکوه امپراتوری عثمانی» محبوبیت گسترده یافته است. عثمانیگرایی «یک هویت سیاسی و عاطفی است» که هویت ملی ترکها را «در چارچوب میراث تاریخی و فرهنگی عثمانی تعریف میکند.» این کار در راستای «احیای احترام و اعتماد به نفس مسلمانان ترک در داخل و در بین ملتهای جهان صورت میگیرد.»
جدال میان اسلامگرایان و کمالیستها بر سر چگونگی هویت ملی و تاریخی ترکیه، از همان ابتدای تاسیس جمهوریت به دست کمال اتاترک آغاز شد. کمالیستها دولت جدید را با حذف اسلام، انکار اهمیت دوره عثمانی، و پررنگ کردن ناسیونالیسم قومی بنا کردند. در مقابل، گفتمان عثمانی برای اسلامگرایان، «ابزار حمله به تغییرات جمهوری، سلاح قدرتمند ایدیولوژیک علیه کمالیستهای سکولار و گرایش ترکیه به غرب بوده است.» با سربرآوردن بورژوازی آناتولی در سالهای دهه ۹۰ میلادی، نوستالژی دوره عثمانی یک روایت بدیل از گذشته ترکیه به دست داد. او میگوید که این نوستالوژی مقاومتی در برابر پروژه دولتسازی آمرانه و تغییرات فرهنگی اجباری آن بود که مردم را هرچه بیشتر به این دوره تاریخی دلبسته ساخت.
به گفته نویسنده، احمد داوود اغلو، نخست وزیر پیشین و از نظریه پردازان گفتمان عثمانی در حزب عدالت و توسعه، تصور میکرد که «غربی سازی[ترکیه] دولت عثمانی را از میان برد، مشروعیت مذهبی آن را ضعیف ساخت و جامعهای با آگاهی ضعیف تاریخی و هویت بیریشه به وجود آورد.» به همین خاطر، «روشنفکران محافظهکار ترک باور دارند که ترکیه امروز جانشین واقعی امپراتوری عثمانی است و بنابراین، مسئولیت تاریخی و مذهبی حفاظت و رهبری مسلمانان سنی را به عهده دارد.»
اردوغان با ترکیب اسلام پوپولیستی و ملیگرایی ترک با تکیه بر دوره عثمانی، بر کمالیستها در داخل غلبه کرد. همزمان، او با پیگیری گفتمان عثمانی در سیاست خارجی کوشید تا نفوذ خود را در میان کشورهای حوزه بالکان و خاورمیانه که زمانی جزو امپراتوری عثمانی بودند، وسعت بخشد و «ترکیه نوعثمانی» را به قطب جدید قدرت در میان کشورهای سنی بدل کند. اما چنان که نویسنده کتاب توضیح میدهد، سیاست خارجی دولت اردوغان با تحولات بعدی «بهار عربی» شکست خورد و ترکیه بیش از هر زمانی در منطقه منزوی شده است.
از نظر او، برنامه بلندپروازانه و ناواقعبینانه ترکیه برای احراز رهبری برخی از کشورهای منطقه، با واقعیتهای سخت جهان عرب سرخورد و حمایت از گروههای اسلامگرا «نه تنها قدرتهای غربی، بلکه برخی کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی، بحرین و امارات متحده عربی را نیز از این کشور ناراضی کرد.» به همین خاطر، نویسنده میگوید که «سیاستهای کوتاهبینانه و متکبرانه اردوغان به منافع بلندمدت ژئوپولتیکی ترکیه صدمه زده و پای این کشور را به مرداب خونین خاورمیانه کشانده است.»
گفته میشود که گویا یک بار جیمز جفری، سفیر پیشین آمریکا در آنکارا، به کنایه در مورد برنامههای اردوغان گفته بوده است که ترکیه «خواب رولز رویس میبیند، اما امکاناتش در حد پیکان است.»
نویسنده در پایان کتاب در مورد پیامدهای عثمانیگرایی اردوغان و ایدئولوگهای حزب عدالت و توسعه میگوید که او روحیه ملیگرایی مبتنی بر قوم و مذهب را در میان ترکها تقویت کرده است که در اثر آن، هویتهای قومی دیگر مانند کُردها انکار میشود. و نیز، پروژه احیای قدرت ترکیه به سبک دوره عثمانی، روابط این کشور را با همسایگانش تضعیف میکند. در این پروژه، تمام مشکلات فعلی و ضعف تاریخی ترکیه به گردن قدرتهای اروپایی انداخته میشود که حاصل آن، غربستیزی و تضعیف دستاوردهای سیاسی و اجتماعی ترکیه در چند دهه اخیر، مانند دموکراسی و جامعه مدنی قدرتمند است.
مشخصات کتاب:
هاکان یاهووز/حسرت یک امپراتوری: سیاست عثمانیگرایی در ترکیه/انتشارات دانشگاه آکسفورد/۳۳۶ ص/۲۰۲۰.