با خواندن تازهترین گزارش سیاره زنده (ال. پی. آر) درباره وضعیت جمعیت باقیمانده حیات وحش جهان اشک از چشمانم روان شد. طبق یافتههای این گزارش، انسان در این سیاره که منزل مشترک ما است به نابودی و بومکشی افسارگسیخته تتمه حیات وحش کمر بسته است و به راستی آن چه از طبیعت باقی مانده به سراشیبی هولناک اضمحلال افتاده است.
طبق یافتههای این گزارش دوسالانه صندوق جهانی طبیعت (دبلیو. دبلیو. اف) و انجمن جانورشناسی لندن از سال ۱۹۷۰ تاکنون ۶۸ درصد کل جمعیت باقیمانده جانوران مهرهدار وحشی را از دست دادهایم. یعنی هشت درصد بیشتر از برآورد گزارش سیاره زنده سال ۲۰۱۸ که نکته هولناکی است. منظور از مهرهداران، کل جمعیت ماهیان، پستانداران، پرندگان و دوزیستان وحشی به جا مانده در طبیعت است.
میخواهم همان حرفها را تکرار کنم چون واقعیت تکاندهندهتر از آن است که با یک بار گفتن قابل درک باشد. انسان هشت درصد بیشتر از آن چه همین دو سال قبل گمان میکردیم تتمه مهرهداران طبیعت را از بین برده است.
این گزارش شامل حشرات یا جانوران خاکزی نمیشود اما با توجه به آن که حشرات جهان نیز دهها سال است به بلای مواد شیمیایی سمی کشاورزی و نابودی زیستگاههایشان گرفتار آمدهاند، وضعیتشان حتی شاید از مهرهداران هم وخیمتر باشد.
اما اوضاع وقتی بدتر میشود که بدانیم آمار این گزارش همیشه چهار سال عقبتر است زیرا گردآوری آمار حیات وحش سراسر جهان کار عظیمی است. بنابراین ۶۸ درصد نابودی ذکر شده برای مهرهداران فقط نشانگر وضعیت سال ۲۰۱۶ است و آمار واقعی برای وضعیت کنونی بیش از آن است.
مایک بارت مدیر بخش علوم و حفاظت صندوق جهانی طبیعت بریتانیا میگوید: «چهارسال گذشته دوران فاجعهباری برای تنوع زیستی بوده است زیرا میلیونها جانور در سیبری، استرالیا، غرب ایالات متحده و آمازون بر اثر آتشسوزیهای ویرانگر و جنگلزدایی نابود شدهاند.»
بارت افزود با توجه به آن که انسان از کسب و کار معمول خود دست برنداشته است «داریم گونههای جانوری را با آهنگی همخوان با انقراض جمعی جهانی از دست میدهیم و ۸۰ درصد گونههای شناخته شده از بین میرود. با آن که روش ما برای تولید و مصرف غذا عامل اصلی نابودی تنوع زیستی است، برای تغییر آن کاری نمیکنیم».
اکنون احتمال دارد میزان نابودی خیلی بیشتر از ۷۰ درصد شده باشد. اما انسان چطور به پایان بازی انقراض رسیده است؟
در آغاز قرن بیستم دو دگرگونی بزرگ رخ داد. جمعیت جهان به لطف پزشکی نوین و افزایش رفاه و دسترسی به مواد غذایی ناشی از انقلاب صنعتی رو به افزایش گذاشت و مصرف سرانه گوشت و منابع نیز به سرعت رو به افزایش گذاشت.
در سال ۱۹۰۰ که پدرم به دنیا آمد جمعیت جهان فقط ۱.۶ میلیارد نفر بود اما اکنون به ۷.۸ میلیارد نفر رسیده است. یعنی ۴۸۰ درصد افزایش یافته است و پیشبینی کردهاند در سال ۲۰۵۰ به ۹.۷ میلیارد نفر برسد.
از هنگامی که انسان به کشاورزی رو آورد، صاف کردن زیستگاههای جانوران وحشی به منظور ایجاد زمین کشاورزی و سیر کردن فقط یک گونه از جانداران که انسان باشد عامل تخریب واقعی بوده است. اکنون فعالیتهای انسان بر ۷۵ درصد زمینهایی که زیر یخ نیستند اثر منفی گذاشته است.
در فیلم مستند دیوید آتنبورو به نام «واقعیتهای انقراض» نمودار هولناکی را میبینیم که نشان میدهد چطور جمعیت گونه ما با رشدی انفجارآمیز از تمامی گونهها پیشی گرفت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طبق این نمودار جمعیت انسان به تنهایی ۳۶ درصد کل جمعیت پستانداران است و این شاخص برای کل احشامی که برای تأمین غذای تکگونه خودمان پرورش میدهیم ۶۰ درصد است. یعنی سهم بقیه پستانداران وحشی رقم ناچیز چهار درصد است. به عبارت دیگر هماکنون انسان و احشامی که برای سیر کردن شکم خود پرورش میدهد ۹۶ درصد کل جمعیت پستانداران کرهزمین را تشکیل میدهند که رقمی حیرتانگیز است.
طبق این فیلم مستند تبدیل زمین به اراضی مناسب برای پرورش دام که انسان از گوشت آنها تغذیه میکنند بزرگترین عامل تخریب طبیعت است. بنابراین چه باید کرد؟
نخست باید کشور خودمان را ساماندهی کنیم و برای احیای جنگلها، تالابها و خاکهای باتلاقی از بین رفته و حذف مواد شیمیایی زراعی میلیاردها پوند سرمایهگذاری کنیم. باید با وضع قانون، نگذاریم شرکتها به واردات محصولات پرورش یافته در اراضی جنگلزدوده یا آسیبرسان به تنوعزیستی اقدام کنند. همچنین باید مصرف گوشت، مرغ و لبنیات را به شدت کاهش دهیم.
دولت ما باید با استفاده از کمکهای خارجی نه تنها به حفظ و احیای طبیعت در جهان کمک کند که به علت واردات رو به نابودی است بلکه باید از آموزش، برنامهریزی خانوادگی و توانبخشی اقتصادی زنان سراسر جهان که حق همه آنها است پشتیبانی کند. این کار مولفهای کلیدی برای تقویت والدین است تا بتوانند خودشان تشکیل خانوادههای کوچک را انتخاب کنند و به مقابله با انفجار جمعیت بپردازند که تتمه جنگلهای بارانی و اراضی بکر را با تبدیل به اراضی کشاورزی با خطر مواجه کرده است. باید جامعه مصرفگرا را کنار بگذاریم، مصرف را کاهش دهیم و اقتصاد را اصلاح و احیا کنیم.
نکته بسیار مهم در مورد طبیعت این است که حتی اگر حیات وحش به لبه پرتگاه انقراض رسیده باشد اگر سرمایهگذاریهای لازم در وقت، اجتماع و زیستگاهها صورت گیرد حیات وحش را میتوان از پرتگاه انقراض دور کرد و به مرور زمان احیا کرد. همین نکته به خوبی در مورد جمعیت گوریلهای آفریقای مرکزی در فیلم مستند آتنبورو به تصویر کشیده شده است.
اما همان طور که همین هفته در نشست جهانی سازمان ملل گفتند هماکنون و تا سال ۲۰۵۰ نیامده باید به بسیج سراسری جامعه مدنی و دولتها دست بزنیم وگرنه تتمه طبیعت کره زمین نیز به باد فنا میرود.
© The Independent