پس از آنکه شماری از کشورهای خلیجفارس با اسرائیل قرارداد صلح امضا کردند، رهبران فلسطینی به کشورهای خلیجفارس بهشدت تاختند و امضاکنندگان این قراردادها را به «خیانت به قدس و خنجر زدن از پشت به مسئله فلسطین» متهم کردند.
در واکنش به این امر، شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر پیشین عربستان سعودی در آمریکا، در پاسخی تند به رهبران فلسطینی، خود آنها را یکی از علل بزرگ و عمده بر باد رفتن مسئله فلسطین دانست. به گفته او این رهبران فلسطینی بودند که فرصتهای مناسب را یکی بعد دیگری از دست دادند و مسئله فلسطین را حل ناشده نگه داشتند.
این عضو خاندان حاکم عربستان سعودی، با اشاره به کمکهای کشورهای خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی (از زمان ملک عبدالعزیز بنیانگذار دولت سعودی تاکنون) به فلسطینیان در تمام دوران مبارزهشان علیه اسرائیل، اظهارات رهبران فلسطینی را ناسپاسی و کفران نعمت تلقی کرد.
شاهزاده بندر بن سلطان، این سخنان را دریک فیلم مستند، ابراز داشت. وی در این فیلم مستند که متشکل از سه بخش است و بخش اول آن از شبکه «العربیه» سهشنبه شب منتشر شد، آنچه را که در یک مصاحبه اختصاصی با «ایندیپندینت عربی» درباره فلسطینیان قبلاً گفته بود، بار دیگر تکرار کرد.
سفیر پیشین عربستان سعودی در آمریکا، در مصاحبه خود با ایندیپندنت عربی، گفته بود که رهبران فلسطینی بدترین نقشها را در سوزاندن فرصتهای مناسب برای حل مسئله فلسطین بازی کرده، اما پس از هر اشتباهی تظاهر به حسرت و پشیمانی کردهاند.
شاهزاده بندر افزود: «بعد از توافق اسلو، ازمرحوم ابوعمار (یاسر عرفات) نظرش را درباره قرارداد الحاقی متعلق به تشکیلات خودگردان، در معاهده کمپ دیوید، پرسیدم، وی به من گفت، این قرارداد الحاقی بهمراتب از توافق اسلو، بهتر است، اما حافظ اسد من را تهدید کرد که اگر آن را بپذیرم مرا خواهد کشت و فلسطین را به دو بخش تقسیم خواهد کرد، از این جهت من آن را رد کردم و جز سکوت راهی هم نداشتم، اما به خود گفتم که عیبی ندارد، گاهی پیش میآید که انسان در راه وطنش شهید شود.»
البته رهبران فلسطینی همیشه در دفاع از مواضع خود که به کمک اعراب اتخاذ میکنند، خود را پاسدار حقوق ملت آواره فلسطین و مدافع مسجدالاقصی مکان مقدس همه مسلمانان، قلمداد میکنند و چنین اظهار میدارند که هیچگاه پای توافقاتی که حداقل منافع مردمشان را برآورده نسازد، امضا نخواهند کرد.
اما شاهزاده بندر در مصاحبه خود با ایندیپندنت عربی، اظهار داشت که بارها در اثر فشارهای عربستان سعودی راه برای برآورده شدن خواستههای رهبران فلسطینی، هموار شده است، اما آنها آنگونه که لازم بوده با رویدادها برخورد جدی نکردهاند.
وی گفت: «بهعنوان مثال، در سال ۱۹۷۷ و در دوران ریاست جمهوری کارتر، ملک فهد که در آن وقت ولیعهد عربستان سعودی بود، از آمریکا دیدار کرد، کارتر از وی در سطح یک رئیس دولت پذیرایی کرد و در «بلیر هاوس» در نزدیکی کاخ سفید ضیافتی برای او ترتیب داد. پس از صرف شام رسمی، کارتر به فهد گفت: والاحضرت شاهزاده! میخواهم با شما تنها بنشینم، ملک فهد گفت: با کمال میل.»
شاهزاده بندر افزود: «بعد از اینکه هر دوی آنها در بالکن نشستند، کارتر به ملک فهد گفت، میخواهم منازعه فلسطین و اسرائیل را حل کنم و میخواهم هر دو طرف با هم وارد گفتوگو شوند، من فکر میکنم ما میتوانیم کاری در این باره انجام دهیم. خواست من این است که فلسطینیان قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت را بپذیرند و در مقابل، من سازمان آزادیبخش فلسطین را بهعنوان تنها نماینده مردم فلسطین به رسمیت میشناسم و برای آن در واشنگتن دفتر باز میکنم.»
شاهزاده بندر، علاوه کرد: «ملک فهد (ولیعهد وقت) از سخنان کارتر بسیار خوشحال شد و برایش باورکردنی نبود؛ ازاینجهت به کارتر گفت: از جنابعالی خواهش میکنم که سخنان خود را تکرار کنید. کارتر سخنان خود را تکرار کرد و ملک فهد تمام سخنان او را در برگهای یادداشت کرد. پس از آن از وی پرسید، آقای رئیسجمهور! آیا شما به آنچه گفتید مطمئن هستید؟ ما از چند سال به اینسو، همین موضوع را میخواستیم، اما ممکن نشد. کارتر در پاسخ گفت: من به شما وعده میدهم، درصورتیکه فلسطینیها و سازمان آزادیبخش فلسطین، قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ را بپذیرند، میتواند گفتوگوها در این مورد آغاز شود.»
شاهزاده بندر افزود: «ملک فهد به دلیل اشتیاق بسیاری که به این پیشنهاد داشت و به خاطر مسئله فلسطین، برنامه سفر خود را تغییر داد. در ابتدا، برنامهاش این بود که پس از دیدار از پایتخت آمریکا به اسپانیا برود و مرخصی خود را در شهر ماربیا سپری کند، اما به عربستان سعودی بازگشت و نزد ملک خالد (پادشاه وقت عربستان) در طائف رفت و از شاهزاده سعود الفیصل وزیر خارجه خواست که یاسر عرفات را به طائف دعوت کند.»
شاهزاده بندر، درباره واکنش مسئولان آمریکایی دولت کارتر میگوید: «بعد از اینکه شاهزاده فهد به عربستان سعودی برگشت، من و رئیس استخبارات و وزیر دفاع، منتظر واکنش رئیسجمهور کارتر بودیم و زمانی که شنیدیم وی در موضع خود کماکان استوار است، عملاً شگفتزده شدیم که چگونه کارتر سیاست همیشگی آمریکا را تغییر میدهد؟ مسئولین آمریکایی به کارتر گفتند: ما همواره از به رسمیت شناختن فلسطینیها حتی درصورتیکه اسرائیل را به رسمیت بشناسند، امتناع ورزیدهایم، حالا شما چگونه میگویید که تنها این دو قطعنامه را بپذیرید و ما شما را بهعنوان نماینده رسمی فلسطین میپذیریم؟ کارتر به آنها گفت: این نظر در همان لحظه به ذهنم خطور کرد و بر اساس آن، به شاهزاده فهد وعده کردم و از وعده خود بر نخواهم گشت.»
شاهزاده بندر بقیه داستان متعلق به طائف را چنین تعریف میکند: «ابو عمار (یاسر عرفات) به طائف آمد و شاهزاده فهد، جریانی را که میان او و کارتر گذشته بود برایش تعریف کرد و برگه یادداشت را برایش خواند. ابو عمار از خوشحالی از جای بلند شد و شاهزاده فهد را بوسید، و گفت: شما فلسطین را آزاد کردید، شما قدس را آزاد کردید. شاهزاده از وی تشکر کرد و گفت: نظرت چیست؟ اگر میبینی این طرح به نفع فلسطینیها است، به من بگو و اگر عکس آن است، نیز به من بگو، تا به آمریکاییها خبر دهم. ابو عمار گفت: چگونه با این طرح موافق نباشم؟ بعد از آن شاهزاده فهد، از وی خواست که موافقت خود را بنویسد و امضا کند. یاسر عرفات پرسید، در نوشته خود چه کسی را مخاطب قرار دهم؟ شاهزاده فهد پاسخ داد: هر کسی را میخواهی، بعد از آن به وی گفت: من آماده هستم که شخصاً برای پیگیری موضوع، به آمریکا برگردم و اگر نتوانستم، شاهزاده سعود الفیصل را میفرستم. یاسر عرفات گفت: اما من یک خواهش کوچک از شما دارم، میخواهم دو روز به من وقت بدهید. ملک فهد گفت: دو روز؟ درست است، اشکالی ندارد. عرفات گفت: میخواهم در ظرف دو روز به کویت بروم و شورای رهبری انقلاب فلسطین را در جریان قرار دهم و باز گردم. ملک فهد گفت: درست است.»
شاهزاده بندر در ادامه میگوید: «پس از آن، یاسر عرفات برای سفر به کویت یک هواپیما خواست. هواپیمایی به او داده شد و به کویت رفت. در این میان، جان سی ویست، سفیر آمریکا در عربستان سعودی، به دفتر دربار پادشاهی ارتباط گرفت و گفت که رئیسجمهور کارتر منتظر پاسخ شما است، دفتر دربار از او خواست که منتظر بماند. اما بعد از گذشت نُه روز نماینده فلسطین از کویت آمد و نامهای را به امضای یاسر عرفات با خود آورد که در آن خطاب به کارتر نوشته بود، ما با توافقی که شما با فهد بن عبدالعزیز کردهاید، موافقت داریم، اما مشروط بر اینکه نکات زیر پذیرفته شود. در آن نامه، ۱۰ شرط ذکر شده بود که حتی اتحاد جماهیر شوروی هم در آنوقت نمیتوانست این شروط را بر آمریکا تحمیل کند.»
شاهزاده بندر میافزاید که لحظهها و روزهای انتظار بر ملک فهد بسیار سخت گذشت. وی پس از اینکه نامه عرفات را خواند، سفیر آمریکا را به طائف خواست و به او گفت: «سلامهای مرا به آقای رئیسجمهور کارتر برسانید و به ایشان بگویید که عربستان سعودی پس از مطالعه و بررسی به این نتیجه رسید که طرح پیشنهادی شما، حقوق فلسطینیان را برآورده نمیکند؛ از این جهت ما طرح شما را به فلسطینیان نشان ندادیم. به این ترتیب ملک فهد مسئولیت را خودش بر عهده گرفت تا ملامتی بر دوش فلسطینیان نیفتد.»
شاهزاده بندر از زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی در اداره کارتر نقل میکند که وی گفت: «وقتی خبر به ما رسید که طرح کارتر پذیرفته نشده، از خوشحالی جشن گرفتیم.»
در فیلم مستندی که در آغاز از آن نام بردیم، شاهزاده بندر میگوید: «من این حقایق را برای هموطنانم روایت میکنم تا آنها بدانند که رهبری کشورشان با چه احساس مسئولیتی با مسئله فلسطین برخورد میکرده است، اما در مقابل، رفتار رهبران فلسطینی به گونهای نبوده است که کسی را برای ایستادن در کنار آنها تشویق کند.»
وی میافزاید: «رفتار رهبران فلسطینی حتی در میان خودشان هم از شایستگی لازم برخوردار نیست.»
بندربن سلطان با اشاره به میانجیگری عربستان سعودی میان سازمان فتح در رامالله و حماس در غزه در پی شکافی که اخیراً میان آنها ایجاد شده بود، میگوید: «ایجاد مصالحه میان دو طرف درگیر فلسطینی، چنان دشوار است که کمتر از دشواری ایجاد مصالحه میان اسرائیل و فلسطین نیست؛ به دلیل اینکه تمام تلاشها و زحمات عربستان سعودی برای آشتی دادن این دو جناح فلسطینی به شکست انجامید؛ زیرا بهرغم اینکه رهبران هر دو طرف پیش روی کعبه سوگند یادکردند که دیگر اختلاف و دشمنی را کنار میگذارند، اما بعد از آن بار دیگر جنگ و دشمنی را از سر گرفتند. این در حالی است که مصر هم چنان تلاش میورزد تا اگر بتواند راهی برای رسیدن به یک توافق حداقلی در میان طرفهای درگیر فلسطینی بیابد.»
گفتنی است که در پی اظهارات اخیر رهبران فلسطینی از رام الله بر ضد کشورهای خلیج فارس، شورای همکاری کشورهای خلیجفارس، از اداره تشکیلات خودگردان درخواست کرد که از اظهارات خود پوزش بخواهد که بر اساس آن محمود عباس عملاً معذرت خواست.
شاهزاده بندر در پیوند به این موضوع، اظهار داشت که او در اول از اظهارات اخیر رهبران فلسطینی خشمگین شده، اما پس از آن خشمش به درد و اندوه مبدل گشته است. وی خطاب به مردم عربستان سعودی افزود: «کشورهای خلیجفارس خاطره تلخی که از رهبران فلسطینی در زمان اشغال کویت توسط عراق دارند، فراموشنشدنی است؛ از اینرو، هر گونه موضعیکه بعد از آن رهبران فلسطینی در برابر کشورهای خلیج(فارس) گرفتهاند یا میگیرند، برای آنها شگفتآور نیست.»
وی گفت: «باوجودی که کویت به گونه ویژه در کنار مسئله فلسطین ایستاد و از هیچگونه کمک و همکاری به فلسطینیها دریغ نورزید و حتی دفتر مرکزی رهبری فلسطین نیز در کویت قرار داشت، اما زمانی که عراق کویت را اشغال کرد، یاسر عرفات به بغداد شتافت و به صدام حسین به خاطر اشغال کویت تبریک گفت. همچنان شبی که موشکهای صدام مناطق مسکونی ریاض را درهم کوبید، فلسطینیها در نابلس به جشن و شادمانی پرداختند، درحالیکه عربستان سعودی هزینه جنگ صدام با ایران را پرداخت میکرد. این موضعگیریها از جانب فلسطینیها، همواره برای کشورهای خلیجفارس دردآور و فراموشنشدنی بوده است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شاهزاده بندر، همچنین ابراز داشت که سعودیها در تمام جنگهای اعراب و اسرائیل در کنار اعراب بودهاند و از هیچگونه همکاری مادی و معنوی و دادن قربانی در این راه دریغ نکردهاند؛ زیرا آنها هم اهل گفتارند و هم اهل کردار.
وی افزود که اکنون شرایط بهطور کامل دگرگون شده است. به گفته وی یکی از عواملی که رهبران فلسطینی را به تکرار اشتباهاتشان در کشورهای خلیج تشویق کرده، گذشت و چشمپوشی ما از این اشتباهات بوده است؛ طوریکه هرگاه آنها از ما کمک خواستهاند، ما کمکهای خود را همراه با نصیحتهای خود به آنها پیشکش کردهایم، اما آنها مدام کمکها را دریافت کرده ولی توصیهها و نصیحتها را به فراموشی سپردهاند.
شاهزاده بندر در انتها اظهار تأسف کرده است که تکیه فلسطینیها همواره بر طرفهای بازنده بوده است، آنها در گذشته به نازیها و به صدام حسین تکیه کردند و اکنون به ایران و ترکیه تکیه دارند، در حالیکه اعراب در بدترین شرایط در کنار آنها بودهاند و حتی به خاطر آنها بزرگترین اشتباه را نیز مرتکب شدند و پس از امضای معاهده کمپ دیوید، مصر را تحریم کردند.
در انتهای این مقاله لازم است اشاره شود که پس از امضای توافقنامههای صلح امارات متحده عربی و بحرین با اسرائیل، عربستان سعودی پیروی از این رویکرد را منتفی دانست و عادیسازی روابط با اسرائیل را به «طرح صلح اعراب» موکول کرد.
بر اساس این طرح که در سال ۲۰۰۲ از سوی کشورهای عربی به تصویب رسید، صلح و عادیسازی روابط با اسرائیل، در برابر زمین باید صورت بگیرد؛ از این رو صلح با اسرائیل، مشروط به خروج اسرائیل از سرزمینهای اشغالی فلسطین است.