نهم آبان، ولیعهد پیشین ایران، شاهزاده رضا پهلوی، شصت ساله خواهد شد. شصت سالی که ۴۱ سال آن در تبعید ناخواسته و بیرون از مرزهای ایران سپری شده است.
بحث جانشینی محمدرضا شاه فقید، از نخستین روزهای سلطنت وی، یکی از مهمترین بحث های کشور و دغدغه خاطر وی و مجلس موسسان کشور بود.
دو ازدواج شاه فقید ایران به دلیل نبود وارث ذکور از هم گسست. قانون اساسی مشروطه شرط ولیعهدی را داشتن اولاد ذکور و غیر منتسب به خانواده قاجار میدانست.
شهناز پهلوی، فرزند شاه از فوزیه، شاهزاده خانم مصری، به دلیل دختر بودن نمیتوانست وارث تاج و تخت باشد و تنها برادر تنی شاه، علیرضا پهلوی در سقوط هواپیما کشته شد. ملکه ثریا همسر دوم شاه ایران طلاق داده شد، چرا که قانون اساسی مشروطه در انتخاب جانشین شاه ایران صراحت داشت:
اصل سي و ششم: سلطنت مشروطه ايران از طرف ملت بوسیله مجلس موسسان به شخص اعلیحضرت شاھنشاه رضاشاه پھلوي تفويض شده و در اعقاب ذکور ايشان نسلا بعد نسل برقرار خواھد بود.
سایر برادران ناتنی شاه ایران، مادرو یا همسرانی با نسب قاجار داشتند و یا همسری خارجی که تبعیت ایران را قبل از تولد فرزند کسب نکرده بود.
اصل سي و ھفتم: ولايت عھد با پسر بزرگتر پادشاه که مادرش ايراني الاصل* باشد خواھد بود در صورتي که پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعھد برحسب پیشنھاد شاه و تصويب مجلس شوراي ملي به عمل خواھد آمد مشروط برآنکه آن ولیعھد از خانواده قاجار .نباشد ولي در ھر موقعي که پسري براي پادشاه بوجود آيد حقاً ولايت عھد با او خواھد بود
وارث تاج و تخت پهلوی که پس از سومین ازدواج محمدرضا شاه با شهبانو فرح دیبا به دنیا آمد، رضا پهلوی، تنها بخت آن را داشت که بتواند ۱۹سالگی خود را در ایران جشن بگیرد. رویای شاه فقید برای داشتن وارثی ذکور با تمامی ازدواج هایی که انجام گرفت نتوانست تضمینی برای ادامه این سلسله فراهم کند. کمسنی ولیعهد جوان در بحبوحه انقلاب و بیماری شاه مزید بر علت شد تا آینده این دودمان و کشور برای همیشه تغییر کند.
سالها پیش، دو دهه پیشتر که برای مصاحبه با شاهزاده رضا پهلوی (از طرف روزنامه زن) در بهار ۱۳۷۸ به واشنگتن دیسی رفته بودم، اطرافیان ایشان را با عنوان «شاه جوان» خطاب میکردند. اینک شاه جوان مردی شصتساله است که پا به دوران میانسالی میگذارد. پشتیبانان وی اینک همان سوالی را مطرح میکنند که ۶۲ سال پیش از شاه فقید میپرسیدند؛ وارث نظام پادشاهی ایران چه کسی خواهد بود؟
برادر جوانتر شاهزاده رضا پهلوی، علیرضا در سال ۱۳۸۹ به زندگی خود خاتمه داد و از وی دختر خردسالی به نام ایریانا لیلا به یادگار مانده است. حاصل ازدواج رضا پهلوی و خانم یاسمین بنیاعتماد، سه دختر است؛ نور زهرا، ایمان لعیا و فرح میترا.
با نبود فرزند پسر در میان نوادگان پادشاه فقید، طبیعی است که نگاهها به سمت ارشدترین فرزند رضا پهلوی، یعنی خانم نور باشد.
بیراه نیست اگر که گفته شود، میراثدار حکومت پهلوی، زنان و دختران هستند. و در بُعدی وسیعتر و نگاهی کلانتر، آیندهای با برابری جنسیتی در تمامی حوزهها، به زنان سختکوش و هدفمند ایران فرصتهایی را خواهد داد که انقلاب ایران و ظهور بنیادگرایان شیعی آن را ناتمام گذاشت.
در ایران پیش از انقلاب نیز، سهم زنان پهلوی در ایجاد تغییر و بهینهسازی وضعیت زنان و دختران این کشور کوچک و ناچیز نبود.
خواهر توامان محمدرضا شاه، اشرف پهلوی (با نام اصلی زهرا)، خدمات فراوانی به جامعه زنان ایرانی انجام داد. هرچند که پس از انقلاب، نیروهای انقلابی تلاش بسیاری برای مخدوش کردن چهره این زن انجام دادند اما وقایع تاریخی و مستندات گواه بهتری برای قضاوت عادلانه هستند.
گذشته از فعالیت های سیاسی این زن که برای تحکیم نظام پادشاهی پهلوی و حفظ تاج و تخت انجام گرفت (نقش وی در کودتای ۲۸ مرداد)، اشرف پهلوی در سال ۱۳۲۲ بنیاد خدمات اجتماعی را راهاندازی و تلاشهای بسیاری برای مبارزه با بیسوادی در کشور انجام داد. وی در سال ۱۳۴۲ نخستین زنی بود که از کشوری اسلامی به عنوان رییس کمیسیون حقوق بشر به سازمان ملل فرستاده شد و سال ۱۳۴۵ ریاست هیات سیاسی نمایندگی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل را برعهده گرفت.
«سازمان زنان ایران» با هدف ایجاد مراکز رفاه خانواده، تربیت مددکاران اجتماعی و تحقیق در حوزه مسائل زنان توسط وی تاسیس شد. شمردن و گفتن از نهادهای دولتی و موسسات بین المللی که این زن در آنها عضویتی فعال داشت و برای احقاق و ارتقا وضعیت زنان کشور و تساوی جنسیتی در آنها فعالیت می کرد از حوصله این مقاله خارج است.
اما اشرف پهلوی در همان جامعهای که پدرش فرصت آزادیهای اجتماعی و برداشتن حجاب را به زنان داد، از فرصت مساوی با برادرانش برای تحصیل در غرب و یا حق انتخاب همسر برخوردار نشد.
پس از مرگ پدر و به قدرت رسیدن برادر، رفتار ساختارشکنانه وی در قبال جامعه مردسالار ایران، هنجارشکنی و دور از عرف و سنتهای اجتماعی تلقی میشد و به همین دلیل خدمات وی به جامعه زنان تا امروز ناگفته و ناشنیده باقی مانده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
قانون اساسی مشروطه که بیش از صد سال پیش تدوین شده بود، جانشین قانونی وارث تاج و تخت را فرزند پسر میدانست. اما سیر وقایع سیاسی در ایران و ایجاد انقلاب نشان داد که ای بسا به رسمیت شناخته شدن ولایتعهدی شهناز پهلوی میتوانست نه تنها از تحولات در پیش رو جلوگیری به عمل بیاورد، بلکه جلوی طلاق شاه با ملکه ثریا را نیز میگرفت.
برای آن روزگار چنین فکری غیرممکن و غیرعملی به شمار میآمد و حتی در جوامع غربی و مدرن نیز به تازگی چنین تغییراتی در قانون اساسی لحاظ شده است. نمونه آن تغییر قانون اساسی سوئد در سال ۱۹۸۰ است که قانون برابری جنسیتی باعث شد تا کارل فیلیپ از ولیعهدی خلع و خواهر بزرگتر وی ویکتوریا وارث تاج و تخت اعلام شود.
امروز در آستانه ۶۰سالگی شاهزاده رضا پهلوی، میراث وی برای ایرانیان، خانواده و فرزندانی است که زندگی سالم و عادی دارند.
این برای نخستین بار در چند قرن گذشته است که آینده سیاسی ایران میتواند چشماندازی زنانه داشته باشد. آخرین باری که سیاست در ایران چهرهای زنانه داشت به دوره ساسانی و پادشاهی پوراندخت و آزرمیدخت باز میگردد.
در چهل سال گذشته و به رغم سرکوب گسترده زنان در جمهوری اسلامی، اکنون جامعه ایرانی با نگاهی متفاوت، به زنان مینگرد.
اقبال و اعتماد به توانایی زنان و تغییر نگاه جامعه ایرانی تا حدود زیادی مدیون نام خوشی است که یک زن دیگر از خاندان پهلوی از خود به جای گذاشته است. از قضا این زن همان کسی است که شصت سال پیش رضا پهلوی را در بطن خود پروراند و شاید تغییرات رو به جلو در احقاق حقوق زنان و برابری جنسیتی در آینده ایران نیز در بطن همین رویدادها شکل گرفته باشد.