از آغاز فصل گرمای ۱۳۹۸ با چهار رویداد خبر ساز در حوزهی اجتماعی ایران مواجه بودیم:
۱- پیاده کردن یک مسافر به دلیل عدم رعایت حجاب از اتومبیلی که با اتکا به شبکههای اینترنتی مسافرکشی میکند (اسنپ)،
۲- سفر ۹۰۰ هزار اتومبیل به شمال کشور در ایام سالگرد مرگ خمینی،
۳- بازداشت سه نفر در ارتباط با قایق سواری چند دختر و پسر در دریاچهی پشت سد لفور و
۴- راه اندازی کانال رسمی در پیامرسانهای داخلی و اینستاگرام توسط دادسرای ارشاد تهران برای دریافت گزارشهای مردمی هنجارشکنی.
خبر اول و سوم و تحلیل آن از زوایای مختلف به دلیل حساسیتهای حکومتی برای روزها در سایتها و نشریات داخلی مطرح بود، اما خبرهای دوم و چهارم که اهمیت آن از دو خبر دیگر کمتر نیست، چندان مورد توجه قرار نگرفت. در سالهای قبل نیز در ایام سالگرد مرگ خمینی مسافرت انبوه به شمال کشور را داشتهایم اما حجم مسافر در سال ۱۳۹۸ با درنظرگرفتن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بی سابقه بوده است. جمهوری اسلامی همیشه از مردم خواسته است علیه هم خبرچینی کنند، اما راه اندازی یک کانال رسمی موضوعی تازه است. ظاهرا مردم نمیخواهند ارتحال پارتی را به این زودیها رها کنند. پس از آن نیز اخباری در مورد توقیف قطار گردشگری، توقیف قایقهای بادی، توقیف فیلم، لغو کنسرت و رصد اطلاعاتی عروسیها در استانهای مختلف ایران به گوش رسید.
جدال بی پایان بر سر تمامیت خواهی حکومت اسلامی
همهی خبرهای فوق نشان از یک جدال پایان ناپذیر میان جامعهی زندگی باور و عرفیگرای ناهمرنگها و حکومت تمامیت خواه دارد. حکومت میخواهد همهی مردم چنان زندگی کنند که روحانیت شیعه و اقشار نزدیک به آن میخواهند و اکثر مردم (چه مذهبی و چه غیر مذهبی) میخواهند حداقل در حوزههای اجتماعی چنان زندگی کنند که خود میخواهند. جدال ذکر شده باعث شده است که حوزههای تنش میان حکومت و مردم روز به روز حادتر شده و اقشار همرنگ با حکومت نیز مدام کوچکتر و کوچکتر شوند تا حدی که بخشی از طبقهی حاکم نیز دیگر مایل به انطباق خود با «سبک زندگی اسلامی- ایرانی» مورد نظر خامنهای و دیگر اسلامگرایان شیعه نباشد. قلمروهای مورد توافق یا مخرج مشترک میان اسلامگرایان و تودهی ناهمرنگ در حال تبخیر شدن است.
ناهمرنگها چه میکنند
ناهمرنگها روشها و رهیافتهایی برای مقابله با تمامیت خواهی اسلامگرایان دارند:
فرار از برنامههای حکومتی. هیچ قدرتی نمیتواند از سفر میلیونها نفر مرکز نشین در هیچ کشوری جلوگیری کند. انتخاب ایام سالگرد خمینی برای سفر میلیونی کاملا معنا دار است. در ایام تعطیلات دیگر نیز مردم به سفر میروند اما حجم سفرها در روزهای ۱۴ و ۱۵ خرداد بی سابقه است. با توجه به این موضوع که حکومت کاملا با این مسأله مخالف است. حکومت برای اربعین در عراق یا ۲۲ بهمن در تهران از ماهها قبل برنامه ریزی میکند و تسهیلات فراوانی فراهم میکند و قابل فهم است که اقشاری از آن تسهیلات برای سفر استفاده کنند. اما در مورد سفر در ایام ارتحال نه فقط پاداشی وجود ندارد، بلکه حکومت هیچ تسهیلاتی را حتی در جادهها فراهم نمیکند. در برخی روزها افراد مجبورند ساعتها در شلوغی جادهها بمانند و به این موضوع از پیش واقفاند اما بر سفر در این ایام هم اصرار دارند.
نقض کم هزینه: روش دیگر استفاده از هر فرصتی برای اختیاری کردن حجاب است. برداشتن حجاب در اتومبیل از آخرین روشهای مقابله با حجاب اجباری است چون نگاه داشتن و تذکر دادن به اتومبیلها کاری دشوار برای گشت ارشاد است؛
نقض بی سروصدا. بی حجابی یا پوشیدن شلوار کوتاه و پیراهنهای راحت تر زنانه در کویر و کوه و دریاچه یکی از کارهایی است که جوانان ناهمرنگ میکنند. حکومت البته اعضای بسیج را به کوهها و کویرها هم اعزام میکند و برای تورهای کویر «بپا» میگذارد. دریاچهها را احتمالا فراموش کرده بودند که بعد از ماجرای لفور برای آنها نیز گشتهایی گذاشته خواهد شد. اسلامگرایان فضای عمومی کشور را ملک طلق خود میدانند و بر این باورند که ناهمرنگها حقی در آن ندارند.
حکومت چه میکند
جمهوری اسلامی در اِعمال تمامیت خواهی انعطاف ناپذیر بوده است اما در حوزهی روشها و تاکتیکها از خود انعطاف نشان داده و با تغییر شرایط روشهای سرکوب را نیز تغییر داده است. روزی با شلوار جین و کفش اسنیکر و ماشین زیراکس و فکس و کاست ویدیو هم مقابله میشد اما با ورود صدها میلیون از این اشیا به کشور دست از مقابله برداشتند. تجهیزات دریافت از ماهواره هنوز غیر قانونی است اما حکومت حاضر شده است برای رهبران جنبش سبز مجوز نصب بشقاب بدهد.
روش اصلی حکومت، در کنار استفاده فراوان از چماق، جایزه دهی به کسانی است که سبک زندگی مورد نظر حکومت را اعمال میکنند (مثل رانندهای که مسافر بد حجابش را پیاده کرد). به جای آن که در خیابان ماموران را به سراغ رانندگان فرستاده و آنها را بازداشت کنند، صاحبان هزاران اتومبیل به دلیل عدم رعایت حجاب مسافران پیامک دریافت میکنند تا به پلیس امنیت اخلاقی مراجعه کنند. حکومت نیز بعد از چهل سال متوجه شده که همانند ناهمرنگها روش کم سر وصداتر و کم هزینهتر (از لحاظ اجتماعی و سیاسی) را برای اعمال برخی نظرات خود برگزیند. باید دید نتیجهی این تاکتیک در دو طرف چه خواهد شد.