علیرغم اعلام پیروزی بایدن توسط رسانهها و تیم بایدن، سرنوشت انتخابات هنوز روشن نیست، چون مراحل قانونی شامل شمارش دوباره آرا و آرای نظامیان میتواند نتیجه را در برخی ایالات تغییر دهد. فرض کنیم که بایدن انتخابات ریاست جمهوری را برده است. پرسش این است که کسی که هفت ماه در زیرزمین خانهاش بود و دهها خطای گفتاری داشت (نمی دانست در کدام ایالت است، برای چه مقامی دارد کارزار میکند و حتی کلمات را بههمریخته ادا میکرد) و خود و خانوادهاش حداقل به فساد متهم بودند و دهها مشکل در سابقه کاریاش وجود داشت (مثل تصویب قانون جرایم در سال ۱۹۹۴)، چگونه این انتخابات را برد. البته لازم به یادآوری است که اکثر رسانهها نه بههمریختگی بایدن و نه ادعاهای فساد مالی و سوءاستفاده جنسی وی (از تارا رید) را گزارش دادند؛ گویی عصر باور به زنان در ادعای آزار جنسی در عرض دو سال (از زمان تعیین کاوانا برای عضویت در دیوان عالی) به پایان رسیده بود.
فرصتسازی ویروس کرونا در جوامع دمکراتیک
از فوریه ۲۰۲۰، کووید-۱۹ بر زندگی اکثر کشورهای دنیا حاکم شده است. در کشورهای اقتدارگرا و استبدادی، این ویروس مشغول کشتن مردم بوده است؛ بدون آن که تاثیری بر سیاستگذاریها و نحوه ارتباط دولت و ملت داشته باشد. در سیاستهای عمومی و حتی بهداشتی چین، ایران و روسیه کمترین تغییراتی دیده میشود و حتی بستههای حمایتی به مردم بیکار و مفلسشده عرضه نشده است. اما در دمکراسیها، این ویروس بر این عرصهها تاثیر جدی داشته است. در جامعه امریکا این ویروس دو دسته تاثیر بلندمدت بر سیاستهای عمومی و نحوه سیاستورزی داشته است:
۱) غالب شدن آن در فضای سیاسی و تبدیل شدن آن به موضوع جدال میان رقبای سیاسی، به این شکل که یک طرف برای ناکارآمد معرفی کردن طرف دیگر در رقابتهای انتخاباتی مدام به سراغ ویروس میرفت؛ بدون آن که راه حلهای جایگزینی معرفی کند. فراتر از رقابتهای سیاسی، همهگیری کرونا موجب کمک مالی مستقیم به مردم، افزایش حق بیمه بیکاری، و تغییرات جدی در سیاستهای عمومی (محدودیت جابهجایی و کسب و کار) شده است؛
۲) استفاده از ویرس برای تغییر روالهای جاافتاده، بالاخص در انتخابات، با توجیه همهگیری.
تیم بایدن و دمکراتها میدانستند که ناامنی اجتماعی ناشی از شورشها و غارتها و نگرانی از سلامت عمومی، بهترین ابزارها برای تبلیغات انتخاباتی و نیز نتیجهگیری از فضای ایجادشده است. از همین جهت، محور فعالیتهای تبلیغاتی و انتخاباتی خود را بر کووید-۱۹ و مسایل نژادی گذاشتند. نانسی پلوسی حتی ویروسی را که از چین آمده بود، «ویروس ترامپ» نامید، گویی ترامپ این ویروس را تولید و توزیع کرده است. چپها در اعتراضات به کشته شدن چند آمریکایی آفریقاییتبار به کاخ سفید هم هجوم آوردند، گویی ترامپ دستور قتل را صادر کرده است. دمکراتها که هنوز از استفاده از تعبیر «تروریسم اسلامگرا» طفره میروند، از به کار بردن تعابیری مثل ویروس ووهان یا ویروس چینی، پرهیز کردهاند.
حمایت حزب دمکرات و رسانهها از شورشها و غارتها
شورشهای تابستان ۲۰۲۰ با همکاری رسانهها و حزب دمکرات برای نمایش بیثباتی و ناامنی جامعه در دوران ترامپ، مورد حمایت کامل واقع شد. کشته شدن یک آمریکایی آفریقاییتبار به دست پلیس در مینهسوتا نه اولین و نه آخرین آنها بود، اما زمان برای صحنهسازی سیاسی بسیار مناسب بود. نورا اودانل، یکی از خبرخوانان شبکه سی بی اس، آشکارا و رسما از غارت و آتش زدن کسب و کار مردم در یک بخش خبری این شبکه حمایت کرد؛ با این توجیه که هدف شورشیها مشروع است. رادیوی ملی امریکا (انپیآر) با معرفی یک کتاب، رسما به تبلیغ مثبت از غارت اموال عمومی پرداخت. رسانهها هیچگاه انبوه خرابیها به خاطر آتشسوزیها و غارتها را نشان ندادند و شورشهای خشونتآمیز را همیشه «تظاهرات صلح آمیز» معرفی میکردند. گهگاه نیز این شورشها را «تظاهرات عمدتا صلحآمیز» معرفی میکردند تا هم از کلمات غارت و شورش پرهیز کنند و هم بنمایانند که دارند گزارش واقعی میدهند.
کارزار بایدن و هریس در عین حال برای کسانی که در شورشها و غارتها بازداشت میشدند، وثیقهفراهم میکردند. در گردهمایی انتخاباتی حزب دمکرات کلمهای در محکوم کردن آتش زدن و غارت اموال عمومی به میان نیامد. آنها ترامپ را به سکوت در مقابل کشته شدن سیاهان و باور به برتری نژادی سفیدپوستان متهم میکردند، در حالی که ترامپ بارها از کشته شدگان سخن گفته و ۳۸ بار برتری نژادی سفید را محکوم کرده بود. البته به دلیل آن که کشته شدن سیاهان به دست پلیس در آینده حتما اتفاق خواهد افتاد (و در دوران اوباما هم چندین بار اتفاق افتاد)، دمکراتها در آینده هزینه نوشتن این امر به پای ترامپ را در افکار عمومی خواهند داد.
انتخابات پستی
روالهای شفاف و مطمئنی که برای انتخابات در مهد دمکراسی عالم وجود داشت، در سال ۲۰۲۰ عمدتا توسط فرمانداران دمکرات با توجیه ویروس کنار گذاشته شد و روشهایی نامطمئن و در معرض خطر تقلب جایگزین شدند. در رای پستی دقیقا معلوم نمیشود که چه کسی برگه رای را پر و ارسال کرده است. هیچ مسیری برای راستیآزمایی این امر وجود ندارد، مگر آن که برگه رای با حضور یک شاهد پر شود و در روز شمارش، یک یک برگهها مورد وارسی قرار گیرند. امضای شاهد در ایالاتی مثل کارولینای جنوبی در نظر گرفته شد، اما در ایالاتی که فرمانداران آنها دمکرات بودند، مد نظر قرار نگرفت و راه را برای رای دادن مردگان، رای دادن به جای افراد فامیل، رای دادن دوباره (برای کسانی که تازه نقل مکان کردهاند در دو ایالت) و رای دادن کسانی که از یک ایالت نقل مکان کرده بودند، در ایالت قبلی، باز کرد. پسر نویسنده این مطلب به دلیل فارغالتحصیل شدن از دانشگاهی در ایالت دیگر، دو برگه رای از دو ایالت دریافت کرد و در صورت پست کردن هر دو، مشکلی هم پیدا نمیکرد (چون انتخابات ایالتی است و نظام فدرالی برای وارسی این امر وجود ندارد)، اما چنین نکرد. معلوم نیست دیگران چنین نکرده باشند.
پیش از ویروس کرونا، کمتر از ۵ درصد مردم امریکا از راه ارسال پُستی رای میدادند و رای دادن آنها از آن راه، مستلزم درخواست مستقیم و طی شدن مراحل قانونی بود. اما وقتی ویروس همهگیر شد، فرمانداران دمکرات که رایدهندگان به این حزب را در حد رجوع به محل رایگیری ناتوان تلقی میکنند و حتی ممکن است خواهان ارسال اوبر به در خانهها برای آوردن افراد به مراکز رای گیری شوند (و اگر این امر انجام نشود، به سرکوب رای قایل هستند) شرایط را برای ارسال دهها میلیون برگه رای به خانهها مناسب دیدند. حدود دو سوم برگههای رای در سال ۲۰۲۰ با نامه ارسال شد. ارسال رای از طریق پُست، همه قوانین و مقرارت و وارسیها (مثل رای دادنِ فرد با کارت هویتش) را متنفی کرد. به علت حجم بالای برگهها، وارسی در محل شمارش را نیز به کناری نهادند.
کووید-۱۹ به علاوه رسانهها
در طول دوران کرونا، رسانههای امریکا فرض میگرفتند که آمارهای چین، روسیه و ایران واقعی است و هر روز آمار مبتلایان و مرگ و میر در امریکا را بالاترین اعلام میکردند، در حالی که در دوران ویروس اچ ۱ ان ۱، اصولا به آن ویروس پوشش نمیدادند. رسانهها در آن دوره هرگز اعلام نکردند که ۶۰ میلیون امریکایی به آن ویروس مبتلا شدند، چون به قول بن رودز، به خوبی توسط کاخ سفید مهندسی میشدند.
تاکتیک رسانهها علیه کاخ سفید سه وجه داشت: تاکید بر اختلاف میان رئیس جمهوری و مقامات بهداشتی (که صرفا دانشمند معرفی میشدند و وجه اداری کار آنها به زیر قالی فرستاده میشد)، درز گرفتن اخبار کسانی که از این بیماری بهبود مییافتند و بزرگنمایی مرگ و میرها، و معرفی رئیس جمهوری به عنوان فردی که اهمیتی به نشر ویروس نمیدهد، مثل اجباری نکردن ماسک یا برگزاری اجتماعات یا حضور در مجامع بدون ماسک، در حالی که بسیاری از دمکراتها نیز بدون ماسک در مجامع حاضر میشدند، یا آزادی تظاهرات و شورشهای تابستان ۲۰۲۰ در ایالاتی که مراکز مذهبی را به علت تجمع بسته بودند، و حضور در این اجتماعات سیاسی عمدتا بدون ماسک صورت میگرفت. مقامات دمکرات در اغراق در کمبود وسایل حفاظتی و دستگاه تنفسی کوتاهی نکردند، تا حدی که کومو، فرماندار ایالت نیویورک، نیاز این ایالت را ۴۰ هزار دستگاه تنفسی اعلام میکرد و نیاز واقعی هیچگاه به یک سوم آن نرسید. اکثر وسایلی که او تقاضا میکرد و برای وی توسط دولت فدرال تهیه شد، هرگز استفاده نشد. اما رسانهها طرف دوم را چندان پوشش ندادند.
بدین ترتیب، دمکراتها و رسانهها از کووید-۱۹ برای ناکارآمد نشان دادن دولت ترامپ و برگزاری انتخابات پستی بدون وارسی و بدون شفافیت، بهترین استفاده را بردند.