نشست اخیر سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که چند روز پیش در شهر تاریخی «العُلا» در غرب عربستان سعودی برگزار شد، توجه جامعه جهانی و کشورهای منطقه را به خود جلب کرد، طبق بیانیهای پایانی نشست "العُلا"، هدف اصلی از برگزاری این اجلاس، رفع اختلافات و تلاش برای بازگرداندن وحدت و همبستگی میان کشورهای حوزه خلیج فارس بود. افزون بر اینکه آشتی میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که در این نشست صورت گرفت، اهداف آن فراتر از حل اختلافات با قطر است و در واقع، کلیدی برای حل بسیاری از مشکلات و چالشهای منطقه خواهد بود. این آشتی به معنای تلاش برای رفع تمام اختلافنظرها و بهبودی اهداف و اندیشهها برای حل بسیاری از مسائل منطقهای و مقابله با برخی از چالشها است که بر منطقه سایه افکنده است.
در همین حال، فیصل بن فرحان آلسعود، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار داشت که برای اطمینان از اجرای توافقنامه "اراده سیاسی جدی و حسن نیت کامل وجود دارد" و امارات متحده عربی، بحرین و مصر برای بازگرداندن روابط با دوحه توافق کردند. بنابراین، آشتی و سازش در خلیج فارس برای همه طرفهای منطقه یک ضرورت حتمی است و کشورهای منطقه باید در برابر تهدیدهای مشترک متحد شوند.
البته عمدهترین خطری که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را تهدید میکند رفتار تهدیدآمیز ایران برای سیطرهجویی بر منطقه است بهگونهای که منافع کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را در خطر میاندازد. به صراحت میتوان گفت که عدم وجود یک موضع واحد عربی در برابر ایران، مهمترین عاملی بود که زمینه رفتارهای بیثبات کننده ایران را در سالهای گذشته در منطقه فراهم کرد. همچنان، ترکیه نیز توانست از وضعیت یادشده در خاورمیانه، بهرهبرداریهای بسیاری برای تأمین منافع استراتژیک خود کند. نبود هماهنگی برای تحت فشار قرار دادن و منزوی کردن ایران، باعث تداوم سیاستهای تهدید آمیز ایران شد.
به همین دلیل، پیام تبریکی محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران به قطر که در حساب کاربریاش در تویتر منتشر شد، نشان دهنده نارضایتی ایران است و عبارتهای که در این پیام تبریکی بهکار رفته است بیشتر از اینکه تهنیتگویی باشد، تحریک کننده و وسوسه انگیز است.
اما آشتی میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، چگونه میتواند بر موقعیت منطقهای ایران تأثیرگذار باشد؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تردیدی نیست که تلاش برای اعمال هژمونی یا ایفای هر نقش فعال در سطح منطقه محدود به داشتن قدرت مادی و غیرمادی و دستیابی به برتری و پیشرفت خلاصه نمیشود، بلکه مهمترین مسئله در این زمینه چگونگی رفتار و شیوه گسترش نفوذ در سطح منطقه یا جهان است و این رفتار ممکن است مسیر سیطرهجویی یک قدرت را هموار کند یا اینکه آن را با محدودیت روبهرو کند. بنابراین، شناخت تأثیرات منطقهای و واکنش قدرتهای مطرح منطقه، یک امر ضروری است، افزون براینکه اعتراف خارجی به نقش منطقهای کشور سیطرهجو و پیامدهای آن قابل تأمل و بررسی است.
از اینرو، داشتن منابع یا یک پروژه و چشمانداز برای جاهطلبیهای منطقهای کافی نیست، زیرا ممکن است وضعیت منطقه به عنوان عوامل بازدارندهای در مسیر تحقق جاهطلبیها قرار گیرد.
واگرایی در موضع کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در مورد ایران مهمترین عاملی بود که فضای مناسبی را برای تلاش تهران در راستای گسترش نفوذش در منطقه فراهم کرد، اما عربستان سعودی تصمیم گرفت با متحدسازی و ایجاد فضای همگرایی مواضع کشورهای منطقه در مقابله با تهدیدهایی ایران، تأثیر این عامل را کاهش دهد.
بدین ترتیب، آشتی و سازش میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، منجر به اتخاذ موضعگیری واحدی در مقابله با تهدیدهای ایران میشود، به ویژه اینکه در این میان، دو نکته اساسی و قابل توجه وجود دارد. مورد اول اینکه جو بایدن، رئیس جمهوری منتخب آمریکا به احتمال بسیار در صدد بازگرداندن ایران به برجام باشد و در این صورت، تهران ناگزیر است به مفاد توافقنامه هستهای متعهد شود. قابل ذکر است که پس از خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸ و اعمال مجدد تحریمهای اقتصادی علیه ایران، تهران تعهدات خود به برجام را کاهش داد و با افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده بیش از مقدار توافقشده و غنیسازی بالاتر از حد مجاز در توافق هستهای که ۳.۶۷ درصد است، مفاد توافقنامه را به طور تدیجی نقض کرد. علاوه بر آن، ایران در این اواخر تصمیم گرفت با از سرگیری غنیسازی ۲۰ درصدی، فشارها را افزایش دهد و بایدن را وادار به آغاز مجدد گفتوگوها کند.
مورد دوم، تأکید عربستان سعودی بر لزوم مشارکت و عضویت آن کشور در هر توافق آینده با ایران است و این امر مستلزم، موضع متحد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است و به همین دلیل ریاض یپوسته در صدد تحقق این هدف است.
البته سخنان شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در مورد اینکه اقدام برای پایان دادن به کینهورزیها و زدودن اختلافات به هدف متحد کردن موضع کشورهای حوزه خلیج فارس در برابر تهدیدهایی ایران، تصمیم و ابتکار عربستان سعودی بود، این مسئله را به صراحت آشکار میکند. بدین معنی که آشتی و سازش میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، وضعیتی را در منطقه فراهم میکند که از یک سو، میتواند گزینههای پیشروی تهران را محدود کند و ایران را در سطح منطقه به انزوا بکشاند و از سوی دیگر، زمینه اتخاذ موضعگیری واحد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را در توافقنامههای آینده با ایران فراهم کند.
© IndependentArabia