آنچه آمریکا در چهار سال گذشته در افغانستان انجام داده است بیشتر از آن که نتیجه سیاست خارجی دولت امریکا به شمار رود، نتیجه دیدگاههای سرگیجهآور ترامپ دانسته میشد. بسیاری و از جمله سیاستمداران مطرح افغانستان، از ماهها پیش منتظر تحولات امریکا بودند؛ این که آیا ترامپ دوباره پیروز انتخابات خواهد شد یا فردی دموکرات سکان قدرت را در این کشور به دست خواهد گرفت.
علیرغم نزدیکی سیاستهای ترامپ و بایدن در رابطه به افغانستان، بهخصوص تعهد برای خارج کردن تمامی نیروهای آمریکایی از افغانستان، در این کشور همه دوست داشتند تا جو بایدن پیروز انتخابات باشد و جمهوریخواهان از گردونه قدرت دور شوند؛ حتی با این که دیدگاههای بایدن را در مورد افغانستان میدانستند زیرا سیاستهای ترامپ در قبال افغانستان مشخص بود: تشدید خشونتها، مجبور شدن دولت افغانستان به آزاد کردن پنج هزار زندانی طالب که تمامی آنها بازهم به سنگرهای جنگ برگشتند، دادن امتیازهای بزرگ به طالبان تا حدی که گفته میشد قرار گرفتن در رأس قدرت در افغانستان هم به طالبان وعده داده شده است و ترغیب دولت افغانستان برای انعطاف بیشتر در مقابل طالبان.
به این دلیل افغانها دوست داشتند تا یک دموکرات در امریکا به قدرت برسد. شاید هوای تازهتری در جان سیاست افغانستان دمیده شود.
سخنرانی بایدن در مراسم تحلیف ریاستجمهوری پیشفرضهایی در ذهن افغانها ایجاد کرده که تا حدی خوشبینانه است. اگرچه جو بایدن در سخنرانیاش هیچ اشارهای به راهبرد این کشور در قبال افغانستان نداشت اما محتوای صحبتهایش برای جهان پیام مهمی به همراه داشت؛ این که امریکا دوباره به ماموریت اصلیاش که در دوره ترامپ کنار گذاشته شده بود، بازمیگردد: رهبری جهان. شعار دونالد ترامپ اما این بود: «اول امریکا». این دیدگاه ترامپ باعث شد تا وی از حضور فعال در ژئوپلیتیک جهانی عقبنشینی کند و بیشتر توجه خود را به مسائل داخلی متمرکز کند. حالا دولت بایدن میخواهد بار دیگر امریکا را به جایگاه ابرقدرتی جهان بازگرداند و به عمق تنشهای سیاسی– منطقهای جهان وارد شود.
آقای بایدن در سخنرانی خود، بر «بازگشت دموکراسی به امریکا» تاکید داشت. البته در میانه صحبتهایش دموکراسیخواهی را به سراسر جهان هم تعمیم داد. این بخش از پیام بایدن برای افغانستان خوشایند است زیرا باور عموم بر این بود که ترامپ، دموکراسی، جمهوریت و خیلی از ارزشهای به دست آمده در ۲۰ ساله گذشته افعانستان را قربانی تعامل با طالبان خواهد کرد.
حضور نخستین زن در مقام معاون رئیسجمهور، آنهم زنی که آسیاییتبار است، این خوشبینی را در زنان افغانستان هم ایجاد کرده است که او اجازه نخواهد داد تا در روند صلح افغانستان، حقوق زنان که طالبان هیچ ارزشی برای آن قائل نیستند، پایمال شود.
از سوی دیگر حتی پیش از آغاز رسمی دوره کاری بایدن، چراغ سبزهایی درباره دغدغه امریکا در قبال توافق صلح این کشور با طالبان نشان داده شده است. نامزد وزارت خارجه امریکا در مجلس سنا گفته است که دولت بایدن توافق صلح را ارزیابی میکند.
مطمئنا دوره کاری زلمی خلیل زاد جمهوریخواه، که با شدت بیشازحد در پی ایجاد یک حکومت موقت در افغانستان بود، خاتمه پیدا میکند و احتمالا یک دموکرات، نماینده ویژه دولت امریکا در روند صلح افغانستان خواهد شد. این تغییر نیز بهخودیخود میتواند روزنه امیدی باشد که روند صلح با این همه امتیازدهی به طالبان به پیش نرود.
به نظر میرسد دولت افغانستان هم ارزیابیهای خود را در قبال تغییر دولت در امریکا داشته است. اظهارات مقامهای این دولت در مورد آزادنکردن دیگر زندانیهای طالبان، که آقای خلیل زاد بر آن تاکید داشت، نشانی از این بازنگری است.
هرچند هنوز هیچ نشانه روشنی از سیاست امریکا در مورد افغانستان آشکار نشده است اما به نظر میرسد که دستودلبازیهای دولت ترامپ در قبال طالبان، در حکومت بایدن تکرار نشود. همین موضوع خود روزنه امیدی برای نجات جمهوریت، دموکراسی و آزادیهای انسانی است که در ۲۰ سال گذشته در این کشور وجود داشته است.