حادثه توقیف نفتکش انگلیس و یا ربوده شدن آن توسط نیروهای دریایی سپاه پاسدارن در خلیج فارس، چشم انداز آینده روابط میان ایران و بریتانیا را بحرانی و پرسش برانگیز کرده است. از هنگام آغاز ناامنیها در خلیج فارس و افزایش تهدید امنیت تردد دریایی در تنگه هرمز، دولت بریتانیا تحت فشارهای داخلی و خارجی قرار گرفته و از وی خواسته میشود تا سیاست قاطع و روشنی در برابر تهدیدهای ایران اتخاذ کند. با افزایش تنش میان ایران و ایالات متحده و اوجگیری اختلافات میان ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، بریتانیا برای این که موضعگیری خود را در قبال ایران روشن کند، بیشتر از پیش زیر فشار قرار گرفته است.
البته دولت دونالد ترامپ اقدامات زیادی انجام میدهد تا سیاستهایی را که باراک اوباما در برابر ایران طرح کرده بود، تغییر دهد. طوری که همه میدانیم سفر دونالد ترامپ به ریاض، پایتخت عربستان سعودی و دیدار با سران عرب، آغاز تحول در سیاستهای ایالات متحده در قبال ایران بود و تلاشهای آمریکا برای منزوی کردن ایران و گروههای وفادار به آن کشور همچون سازمان حزبالله لبنان، از آن زمان تاکنون ادامه دارد. تداوم سیاست اعمال فشار علیه ایران منجر به خروج ایالات متحده از برجام شد و پس از مدتی واشنگتن تصمیم گرفت سپاه پاسداران ایران را به عنوان گروه تروریستی معرفی کند و با تشدید تحریمها علیه ایران و لشکرکشی به خاورمیانه، ایران را با دشوارترین چالشها روبرو کند.
با آنکه سیاستهای آمریکا در قبال ایران در چند ماه گذشته تغییر چشمگیری یافت اما دولت بریتانیا تا همین اواخر حاضر به تغییر سیاست خود در برابر ایران نشد و هماهنگی خود را در ارتباط با برجام با آلمان و فرانسه حفظ کرد. اما ایالات متحده تلاشهای دیپلماتیک را برای متقاعد کردن رهبران بریتانیا به ویژه نامزدان حزب محافظهکار مانند بوریس جانسون ادامه داد.
پس از خروج ایالات متحده از توافقتنامه هستهای، ناظران سیاسی در واشنگتن به این نتیجه رسیدند که در پرتو لابیهای ایران در لندن و با توجه به منافع و سرمایهگذاریهای شرکتها، بریتانیا نمیخواهد سیاستهای خود را در قبال ایران تغییر دهد. از سوی دیگر، قطر به خاطر این که از سوی برخی از کشورهای عربی منطقه تحریم شده است تلاش دارد روابط خود را با ایران گسترش دهد و به همین منظور سعی میکند با بهرهبرداری از نفوذ اقتصادی و سرمایه گذاریهای بزرگی که در لندن دارد، بریتانیا را به ادامه سیاستهایی که به سود ایران تمام شود، تشویق کند.
اما تحولات اخیر از جمله حادثه جبل الطارق و توقیف کشتی که پرچم بریتانیا را در آبهای خلیج فارس حمل میکرد، روابط میان تهران و لندن را بحرانی کرد بهویژه اینکه دولت ایران با انتشار تصاویر تبلیغاتی که عملیات توقیف کشتی را از سوی نیروهای دریایی ایران نشان میداد، مسئولان انگلیس را به شدت زیر فشار قرار داد. در پی این حوادث، بریتانیا ناگزیر به اتخاذ اقدامات جدی علیه ایران شد و مقامات انگلیس تلاش دارند در هر دو عرصه سیاسی و نظامی، مانع حرکتهای تهدید آمیز ایران شوند. بریتانیا فرصت دیگری برای ادامه سیاستهای محافظه کارانهی خود ندارد، رهبران بریتانیا مجبورند در قبال فعالیتهای تهدید آمیز ایران واکنش عملی نشان دهند و همسویی بیشتری با ایالات متحده داشته باشند.
اما تغییر سیاست در بریتانیا میتواند ایران و گروههای مسلح وابسته به آن کشور را در منطقه تحریک کند تا منافع ایالات متحده و بریتانیا را بیشتر از پیش مورد هدف قرار دهند و تنشها را به خشونت تبدیل کنند.
دولت جدید بریتانیا که به گونهای از سوی رژیم ایران ضعیف نشان داده شده است قصد دارد مسالهی تداوم حمایت از برجام را ارزیابی کند، زیرا شهروندان بریتانیا انتظار دارند دولت انگلیس واکنش عملی شدیدی نسبت به عملکردهای تهدیدآمیز ایران نشان دهد.
ایران سعی میکند با اقدام به فعالیتهای نظامی نمایشی، تعادل استراتژیک اوضاع کنونی را در خاورمیانه حفظ کند و از ادامه پرخاشگری در خلیج فارس، بهرهبرداری کند. تداوم سرکشی و گردان افرازی ایران در منطقه، دولت بریتانیا را بر سر دو راهی، یا تعهد به پاسداری از برجام و یا ایستادن در کنار آمریکا بر ضد سیاستهای تهدید آمیز ایران قرار داده است.
اما این که دولت بریتانیا کدام گزینه را انتخاب میکند بستگی به وضعیت بحران و پیامدهای آن دارد و البته هرگونه واکنش بیشتری از سوی تهران میتواند بریتانیا را به انتخاب گزینهی تقابل و درگیری با ایران وادار کند. تنها عاملی که تصمیمگیری بریتانیا را در برابر تهدیدهای ایران رقم میزند مسالهی منافع سیاسی و اقتصادی انگلیس از گستره خلیج فارس است.
© IndependentArabia