دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش اعلام کرد که حوزههای علمیه بهصورت رسمی وارد حوزه تألیف کتابهای درسی شدهاند. به گفته علیرضا حاجیانزاده، همچنین پیشنهاد شده که مدارس علوم و معارف اسلامی نیز در استانها ایجاد شود.
به گفته مشاور عالی وزیر، مغز آموزش و پرورش، سازمانِ تألیف کتب درسی است و حوزههای علمیه در تمامی گروههای درسی نماینده دارند. گفته میشود هدف از حضور طلاب در مدارس و به دستگیری تالیف کتابهای درسی توسط حوزه علمیه، نظارت بیشتر حکومت بر محتوای درسی مورد تائید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی است.
سال گذشته نیز در پی تغییرات ایجاد شده در محتوای کتابهای درسی، علی ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی ایران، هدف آن تغییرات را تامین دیدگاههای علی خامنهای عنوان کرد. به گفته علی ذوعلم، تغییرات ایجاد شده برپایه تئوری «گام دوم انقلاب» و تحقق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش صورت گرفته بود. در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب ۵۷، رهبر جمهوری اسلامی ایران در توضیح الویتهای خود برای آینده، به مواردی تحت عنوان «گام دوم انقلاب» اشاره کرد که حالا گفته میشود تغییر در متون درسی هم بخشی از برنامههای آن است.
به نظر میرسد نهاد حوزه که بیشتر زیرنظر رهبر نظام اداره میشود، موثرترین نقش را برای ایجاد تغییرات در متون پایه درسی و برطرف کردن دغدغههای او بر عهده گرفتهاست؛ تا جایی که حاجیانزاده، دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش، میگوید که این دو نهاد دغدغههای مشترک دارند. دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش با بیان این نکته که «بیشترین کار حوزههای علمیه در مدارس، در حوزه تبلیغ به انجام رسیده و حضور مبلغان ثابت در مدارس بهترین کار تبلیغی است» همچنین اضافه میکند که گویا حضور طلاب در مدارس بسیاری از کمبودهای آموزش و پرورش را برطرف خواهد کرد.
حاجیانزاده پیشتر هم گفته بود که در چاپ جدید کتابهای درسی، بیش از ۸۰ درصد نقدهای محتوایی حوزه علمیه اعمال شده است. او از جذب سالانه پنج هزار طلبه وظیفه به روش خرید خدمتی در آموزش و پرورش نیز خبر داد، که از برنامههای سندهمکاری بین حوزه علمیه و آموزش و پرورش عنوان شده بود.
مشاور عالی وزیر و دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش، پیشتر نیز اعلام کرده بود که در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، «محوریت ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی» در نظر گرفته شده است. به گفته علیرضا حاجیانزاده، این سند بر لزوم مشارکت دستگاهها و نهادهای برونسازمانی در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت تاکید دارد. این تغییرات، زمزمههای تشکیل مدارس «امین» را که بیشتر مدارسی مذهبی هستند با هویت ایدوئولوژیک و مبنتی بر ارزشهای مذهبی مورد تاکید حکومت و شخص علی خامنهای، تقویت میکند.
این در حالی است که بر اساس نظرسنجیها و اظهارات برخی مقامهای رسمی ایران، سکولاریسم و دینگریزی در سالهای اخیر در ایران بروز و حضوری مشهود داشته است. ۴۳ سال پیش، حکومت جمهوری اسلامی ایران با شعار دینداری روی کار آمد و طی سالهای گذشته، تئوریسینهای انقلابیاش همواره همه مشکلات جامعه را ناشی از فراموش شدن دین در دوران پیش از انقلاب دانستهاند، ولی بررسیها نشان میدهد که راه گروه زیادی از مردم در ایران از حکومت دینی جدا شده است.
در شهریور ماه امسال، نتایج یک نظرسنجی تازه نشان داد که حدود نیمی از آحاد جامعه ایران از دینداری به بیدینی رسیدهاند و فقط ۳۲ درصد جامعه خود را «مسلمان شیعه» میدانند. این نظرسنجی از سوی گروه مطالعات افکارسنجی ایرانیان (گمان) درباره «نگرش ایرانیان به دین» انجام شده بود. این روند و رویکرد مردم واقعیتیست که ساختار جمهوری اسلامی ایران از یکسو آن را نمیپذیرد، و از سوی دیگر در صدد رفع و رجوع آن از بن و ریشه برآمدهاست؛ یعنی تزریق بیشتر مذهب و ایدئولوژی مطلوب در کتابهای درسی که شکلدهنده تفکر دانشآموزان از مقاطع پایین سنی و درسی است، و پرورش نسلی که مورد تایید تئوریسینهای حکومت مذهبی در ایران باشد. یکی از نخستین قدمها نیز تهیه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که طبق دستور علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، تدوین شده و در حال اجرایی شدن است. با گذشت یک دهه از فعالیت مشترک حوزه علمیه و آموزش و پرورش نیز حالا سازمان آموزش و پرورش میگوید به شکل و ساختاری منسجم در این مشارکت دست یافته است.
ولی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که قرار است تا سال ۱۴۰۴ اجرایی شود، در مسیر اجرا، با مشکلات عدیدهای مواجه است. یکی از این مشکلات، تغییرات متون و محتوای درسی است که در راستای همکاری با مراکز مذهبی و ایدئولوژیکی چون حوزههای علمیه رخ خواهد داد. تزریق اندیشههای اسلامی، آرمانهای دفاع مقدس و مباحث درباره مهدویت و ظهور که جامعه فرهنگی و بهتدریج غیرمذهبی شده ایران را در سالهای اخیر دچار نوعی دوگانگی کرده است، از جمله چالشهای این سند خواهد بود. چرا که در بخشهایی از جامعه، نسبت به این تغییرات برخورد تدافعی دیده میشود. اما وزارت آموزش و پرورش طرح آمایش حوزههای علمیه را همچنان پیش میبرد، زیرا گفته میشود که یکی از دغدغههای حوزه علمیه این است که «اثرگذاری» خود را «هدفمند و ساختاری» کند. مقامات حکومتی در ایران میگویند حوزههای علمیه باید در عرصههای مختلف مردمی و حاکمیتی تأثیرگذار باشند. یکی از مهمترین عرصهها در جامعه نیز حوزه آموزش است.
تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۰ با همکاری حوزه و دانشگاه، در هفت فصل تدوین شد. این سند مسیر تحول آموزش و پرورش را از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۴، براساس سه اصل «ترویج اندیشههای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، و مهدویت» ترسیم کرد. به پشتوانه همین سند، در سالهای اخیر تغییرات زیادی در متون درسی مدارس پدید آمده است.
چنان که دبیر ستاد همکاریهای حوزه علمیه و آموزش و پرورش نیز به تازگی گفته است، در طرح آمایش حوزههای علمیه بیش از ۱۰۰ دستگاه هدفِ توجه قرار گرفتهاند که حوزه و حوزویان بتوانند در آنها نقش مؤثری ایفا کند.
یکی از زمینههای آغاز تغییر در سیستم آموزشی از پایه مدارس، اثرپذیری و گستردگی آموزش و پرورش در کشور است. به همین دلیل، حضور و رسوخ اهالی حوزه در مدارس ایران نیز در اولویت برنامههای حوزه علمیه قرار گرفته است.