به همت علی دهباشی و مجله بخارا یکشنبه شب، ششم مرداد ۱۳۹۸، مراسمی به مناسبت نودمین سالروز تولد همایون خرم، آهنگساز، نواپرداز و نوازنده برجسته ویلن در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. شبی که دوستان، یاران و شاگردان این نواپرداز نامی از او گفتند، کارهای شاخصش را برشمردند و علاوه بر آن از اخلاق شخصی و انسانی او در زندگی کاری و حرفهآی داد سخن دادند. پسندیده است که به این بهانه از آقای خرم و نقش او در سپهر موسیقی معاصر ایران یادی کنیم. آقای دهباشی البته در اردیبهشت ۱۳۸۶ و در حیات همایون خرم شبی را برگزار کرده بود.
نگاهی به کارنامه هنری همایون خرم و آثاری که از او بر جای مانده گویای یک چیز است. استعدادی بینظیر و هنرمندی خلاق در آفرینش آثاری که هر روز تلالو و جلوه بیشتری مییابد.
بر خلاف موسیقی غرب که آرایههایی چون هارمونی،کنترپوان و دیگر فنون علمی موسیقی در آن نقشی تعیین کننده دارند، در موسیقی شرقی و به خصوص موسیقی ایرانی، این ملودی است که حرف نخست را میزند. ملودی قلب و گرانیگاه اصلی در توجه به یک اثر موسیقایی است و خلق ملودی با تکنیک، فن، آموزشهای مَدْرَسی و دود چراغ خوردن و شب را به صبح رساندن، غور و تامل در کتاب و نتها و تاریخ موسیقی دانستن به دست نمیآید، بلکه امری است خلاقه که به قول مولانا از جایی و مسیری دیگر میآید، مثل صدای خوش و رسا و به قول اهالی آواز، «ششدانگ» که هر کسی را نصیب نیست و شاید در هر دورهآی چند نفر از چنین امتیازی بهرهمند و برخوردار باشند:
لقمهبخشی آید از هر کس به کس
حلقبخشی کار یزدان است و بس(مثنوی مولانا-دفتر سوم)
خلق آثاری که تایید خواص و پسند عوام را به همراه داشت
از این منظر همایون خرم را باید از نمونههای بیهمتای ملودیپردازی در موسیقی سده اخیر به شمار آورد که برخی از ماندگارترین ترانهها و تصنیفهای ایرانی سده اخیر را سروده است. ترانههایی چون سرگشته(تو ای پری کجایی)،رسوای زمانه، غوغای ستارگان، طاقتم ده، و… بسیاری آثار دیگر که بهرغم گذشت سالیان سال همانند فولادی صیقلخورده بیشتر و بیشتر مورد پسند قرار میگیرد و نسلهای مختلف با آن ارتباطی موثر برقرار میکنند. به قول استاد فرامرز پایور «عوام میپسندش و خواص تاییدش میکنند». و این تایید دو سویه نکتهای بود که میلاد کیایی، نوازنده پیشکسوت سنتور از آن در شب بخارا سخن به میان آورد.
به گفته آقای کیایی در سال ۱۳۳۸ در نظرسنجی مطبوعات آن زمان از مردم سئوال کرده بودند که از نظر شما کدامیک از این آهنگسازان مطرح ایران آثارشان تأثیرگذارتراست؟ در این لیست اسامی ویولونیست معروف مهدی خالدی بود و استاد علی تجویدی و مجید وفادار که نامشان جاودانه است و حبیبالله بدیعی و خیلیهای دیگر. یادم هست نتیجه این شد که به همه مدال طلا دادند به جز همایون خرم که به او مدال پلاتین دادند یعنی مدالی بالاتر. یعنی آثارش همه را جادو میکرد.»
خرم بر خلاف ذهن خلاقش در نوازندگی به طراز و پایه نوازندگانی چون پرویز یاحقی، اسدالله ملک و رحمتالله بدیعی نرسید. در واقع او و علی تجویدی را میتوان دو آهنگساز/نوازنده ویلنی به شمار آورد که وجه آهنگسازی کارشان اهمیت بیشتری داشت اگر چه برخی بر این باورند که توانایی خرم و «آنی» که او در آفرینش ملودیهای جاندار و پرجاذبه داشت به تکنوازیهای او بافت و قدرتی میبخشید که کارهایش را پرمایهتر از آثار دیگران جلوه میداد. اما با این همه، همایون خرم برای افزودن بر دانش آهنگسازی به نزد فریدون فرزانه رفت تا هارمونی را هم بیاموزد و از این جهت، برخی از آثار همایون خرم از منظر آهنگسازی پیچیدهتر و قوامیافتهتر از آثار دیگر آهنگسازانی است که عموما فضای کارشان از فرمهای پیچیده بهرهمند نبود.
نظم در کارها و انتشار خاطراتی ۸۰۰ صفحهای
از جمله ویژگیهای همایون خرم نظم و دقت در کارهایش بود و به همین دلیل او از معدود موزیسینهای برجستهای بود که فرصت پیدا کرد تا خاطراتش را در حیاتش منتشر سازد.
این نکتهای است که آقای خرم در مقدمه کتاب به آن اشاره میکند و مینویسد «علی تجویدی،زندهیاد حبیبالله بدیعی، زندهیاد پرویز یاحقی، شادروان جواد معروفی، جناب جلیل شهناز، و جناب فرهنگ شریف که عمرشان دراز باد، هیچ یک خاطرات هنری خود را منتشر نکردند که اگر نوشته بودند چه گنجینهای امروز در اختیار بود»
این خاطرات به کوشش آقای علی وکیلی و در مصاحبههای مختلفی که با آقای خرم داشت و به شیوه کتاب سرگذشت موسیقی روحالله خالقی تنظیم و به همراه مصاحبهای بلند در فصل ششم کتاب، در ۸۰۰ صفحه منتشر شده است. در فصل ششم آقای خرم از دیدگاههای خود درباره موسیقی،آهنگسازی، تلفیق شعر و موسیقی، خاطراتش از شورای رادیو و برخی نهادهای موسیقایی یاد میکند. اگرچه روحیه صلحطلب خرم اجازه نداد او در این خاطرات و به خصوص در گفت وگوی انتهایی کتاب برخی مسائل پشت پرده تاریخ موسیقی را بازگو کند و به همین دلیل کتاب خاطرات او به رغم حجم بالای آن از انتقاد و یا خاطرات چالشی بیبهره است.
نکته جالب توجه در این کتاب آوردن و بیان آزادانه نام تمامی هنرمندان زن و مردی است که با او همکاری داشتند. این بخش قاعدتا باید گرفتار تیغ سانسور اداره کتاب میشد، چرا که نام هنرمندانی چون مرضیه، هایده، پروین و حمیرا و دیگر خوانندگان زن … عموما در کتابها حذف میشود.
خانه نشینی و تدریس تا کنسرت و فعالیت صنفی
همایون خرم بعد از انقلاب تقریبا کار خلاقه را به کناری نهاد و جز اجرای چند کنسرت و تکنوازی در این کنسرتها و تنظیم دوباره و اجرای آثار قبلی خود با ارکسترهای بزرگ کار خلاقهای را ارائه نکرد.
اما چه در آموزش و چه در فعالیتهای صنفی حضور و مشارکتی جدی داشت. او در تاسیس خانه موسیقی نقش داشت و سالیان متمادی و تاقبل از مرگش، عضو شورای عالی خانه موسیقی بود.
هر هنرمندی علاقهمند است پس از مرگش از او یاد کنند و به نظر میرسد همایون خرم از این منظر بیش از سایر هنرمندان بخت و اقبال داشت. او به مدد حس مسئولیت و حقشناسی که در فرزندش، رضا خرم، وجود داشت نامش با یک جشنواره نسبتا آبرومند و بزرگ سالانه پیوند خورده است. جشنواره همایون خرم که امسال ششمین دوره خود را برگزار میکند و هر ساله کیفیت و کمیت آن رشد و گسترش مطلوبی مییابد. در این جشنواره که با فراخوان عمومی برای ارسال آثار همراه و برای تشویق نسل جوان طراحی شده است، نوازندگان کلیه سازها، خوانندگان و همچنین گروههای موسیقی کودک و نوجوان داوطلب زیر ۱۸ سال میتوانند با اجرای یکی از تصنیفها و یا قطعات بیکلام اساتید مرتضی محجوبی، ابوالحسن صبا، روحالله خالقی، مجید وفادار، مهدی خالدی، علی تجویدی، همایون خرّم، حبیبالله بدیعی، پرویز یاحقی و اسداله ملک که به شکل رسمی عرضه شده، به صورت تکخوانی، تکنوازی، همخوانی، همنوازی و گروهنوازی در این جشنواره شرکت کنند. در دوره گذشته این جشنواره بالای هزار اثر به دبیرخانه رسید که از اقبال خوب مخاطبان به این گونه آثار خبر میدهد.
فرزند خرم در این سالهای بعد از درگذشت پدرش سعی کرده است با همکاری بابک شهرکی( از شاگردان همایون خرم) برخی از آثار اجرا نشده و نیز قطعات و نتنویسیهای او را گرد آورد که به گفته خودش نزدیک به ۲۰ قطعه و نت و تصنیف اجرا نشده تا کنون پیدا و دستهبندی شده است. از جمله این آثار، ترانهای است که هوشنگ ابتهاج در همان دورانی که ترانه سرگشته( تو ای پری کجایی) را سرود، شعر ترانه «ستاره آهو» را برای آهنگ ساخته شده از سوی آقای خرم سرود، اما اختلاف در خواننده اثر، سبب شد تا این کار نزدیک به ۴ دهه بماند. آنگونه که آقای ابتهاج در خاطراتش اشاره کرده، پیشنهاد او برای خوانندگی گوگوش بود اما آقای خرم این پیشنهاد را نپذیرفت. در آن سالها هوشنگ ابتهاج ریاست موسیقی رادیو و تلویزیون را بر عهده داشت و طبیعی است که خرم هم به صرافت نیفتاد اثر را به فرد و خواننده دیگری بدهد. اکنون و بعد از ۴ دهه و با توجه به پیگیری مستمر فرزند آقای خرم میتوان امیدوار بود این اثر بعد از سالها اجرا شود.