سینما و سریالسازی پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران، تنها از نظر مضمون ضربه نخورد، بلکه از نظر شکل هم به قهقرا رفت. سینمای خاصی پدید آمد که تنها در جمهوری اسلامی ایران قابل دیدن بود؛ سینمای عجیبوغریبی که زنان در رختخواب هم حجاب اسلامی داشتند و مادر و پسر یا دختر و پدر هم نمیتوانستند یکدیگر را در آغوش بگیرند. دنیای «داستان» پذیرفته نشد و همه فیلمها بهنحوی و درجهای فیلم مستند شدند. امیر نادری و عباس کیارستمی تلاش کردند فیلمهای خود را زیر سقف نسازند و موقعیتی پیش نیاورند که با محدودیتهای اعلامشده جدید در تضاد قرار گیرند.
امیر نادری که مجبور به مهاجرت شد و عباس کیارستمی هم که فیلمهای آخر خود را خارج از ایران ساخت. اما سینما و تصویر تنوع دارد و نمیشود داستان را محدود به نوع خاصی از سینما کرد. مردم نیاز به قصه و داستان دارند تا روایت شود، زیر سقف برود، و زندگی عادی در جریان باشد با بوسه و آغوش، بازیگران بتوانند همدیگر را در آغوش بگیرند و ببوسند؛ گیرم آغوش و بوسه مادرانه یا پدرانه. فیلمها و سریالهایی که در جمهوری اسلامی ایران ساخته میشود، شده است مانند دوران کرونا که کسی به کسی نزدیک نمیشود و همه در فاصله مطمئنه قرار دارند و جهان به کابوس تبدیل شده است، کابوسی که چند دهه است وضعیت نمایش و حتی داستان در ایران را شامل میشود.
هرچند وضعیت در جمهوری اسلامی ایران چنین است و موجب شده است فیلمها و سریالهای ایرانی از آستانه ایران آنسوتر نروند، مگر برای شرکت در جشنوارهها، در کشور همسایه ایران، ترکیه، اوضاع کاملا برعکس است و آن کشور توانسته است در این سالها به رشد قابلقبولی برسد و صاحب توانمندیهایی شود که کمنظیر است.
اکنون تجارت فیلم و سریال یکی از منابع درآمد سرشار ترکیه محسوب میشود؛ هم مستقیم با فروش فیلمها و سریالهایش، هم غیرمستقیم با افزایش جهانگرد و کسانی که علاقهمندند بروند و از محلهایی که در فیلمها و سریالهای ترکی دیدهاند از نزدیک بازدید کنند.
صنعت فیلمسازی روزبهروز در ترکیه پیشرفتهتر شده است و از راه فروش محصولاتش، هم ارز وارد کشور میکنند و هم به صنعت خود رونق میدهند؛ برخلاف صنعت فیلمسازی در جمهوری اسلامی ایران که وابسته به نفت و اختلاس و پولشویی است و فساد گستردهای که در سایر بخشهای صنعتی وجود دارد، در صنعت سینما هم رسوخ کرده است و اکنون، سینمای منزوی ایران به سینمای فاسد هم تبدیل شده است. البته این بدین معنا نیست که فیلم یا سریال خوب ساخته نمیشود، اما این خوبهای استثنایی هم به سانسوری وحشتناک آلوده است و بهسختی میتوان از این سانسور خلاصی یافت.
اکنون دیگر فقط بینندگان ایرانی و خاورمیانهای بیننده فیلمها و سریالهای ترکی نیستند و کار به جامعه اروپایی و آمریکایی کشیده شده است. نتفلیکس، که یکی از پرمخاطبترین پلتفرمها و سکوهای نمایش «آنلاین» و ویدیویی در جهان است، اکنون به خرید و سرمایهگذاری روی فیلمهای ترکی روی آورده است.
در سال ۲۰۲۱، با اینکه صنعت فیلمسازی بهدلیل فراگیری کووید-۱۹ با رکود همراه است، نتفلیکس دوران رونق خود را طی میکند. از چند روز پیش (۱۲ مارس) فیلم «زندگیهای کاغذی» (آیا اولکای) با دوبله انگلیسی در نتفلیکس پخش میشود. این فیلم مورد توجه زیادی قرار گرفته است و بازیگرانی مانند چاغاتای اولوسوی، ارسین آریچی، تورگی تانولکو، و سلن اوزتورک در آن بازی میکنند.
چاغاتای اولوسوی که بهرغم سن بهنسبت کمش (متولد ۲۳ سپتامبر ۱۹۹۰) از بازیگران مشهور ترکیه محسوب میشود. او در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ در نقشی اصلی در مجموعه تلویزیونی جزر و مد (یامان کوپر) بازی کرد و به شهرت رسید.
«زندگیهای کاغذی» داستان زندگی جوانی به نام محمد (چاغاتای اولوسوی) است. در کودکی، مادرش او را در چرخ ضایعات جمعکنی رها میکند تا زیر دست ناپدری بسیار خشنش بزرگ نشود. محمد اکنون اداره انبار ضایعات محلهای در استانبول را به عهده دارد. مردمداری میکند و هوای بچههای کوچک را دارد، اما کلیههایش بیمار است و شدیدا رنج میکشد و خاطرات تلخ کتکهایی که از ناپدریش میخورده است او را عذاب میدهد، و این فکر که چرا مادرش او را رها کرده است رهایش نمیکند.
بورزی (ارسین آریچی)، دوست محمد، به دلیل درگیری با ضایعات جمعکنی محله دیگر، دیر میرسد و فرصت نمیشود محتویات چرخ را بیرون بریزد. شب وقتی محمد تنها میشود، متوجه میشود صدایی از داخل چرخ میآید و سراغ چرخ بورزی که میرود، پسربچهای از آن بیرون میآید که محمد او را علی (امیرعلی دوئرول) صدا میکند و موجب تحولی در زندگی محمد میشود.
«زندگیهای کاغذی» بین رویا و واقعیت در رفت و برگشت است. زندگی محمد با آمدن علی دگرگون میشود و او میکوشد علی خوب بزرگ شود؛ اما آیا علی واقعی است، یا تنها تجسمی از کودکی خود محمد است؟ باید فیلم را دید و به این راز پی برد.
بازی همه بازیگران خوب است، اما بازی چاغاتای اولوسوی تحسینبرانگیز است و امیرعلی دوئرول هم آینده بسیار خوبی خواهد داشت.
توصیه میکنم اگر نتفلیکس دارید، حتما این فیلم را ببینید و اگر ندارید هم نگران نباشید؛ با یک جستوجوی ساده میتوانید آن را با زیرنویس فارسی بیابید و تماشا کنید، کاری که توصیه نمیشود اما متاسفانه رایج است.
جمهوری اسلامی ایران فقط ۸۰ میلیون ایرانی را گروگان نگرفته است، صنعت سینما را هم به گروگان گرفته است؛ وگرنه اکنون نتفلیکس و سایر پخشکنندهها باید پر میبود از محصولات سینمایی و ویدیویی ایرانی که متاسفانه نیست و بهسختی میتوان چنان آثاری یافت.