شاید بتوان با میزان اطمینان بالا گفت در «انتخابات» ریاستجمهوری ۱۴۰۰، تحریم «انتخابات»، به عنوان گزینهای هموزن و همسنگ با «مشارکت انتخاباتی»، خودنمایی میکند و حتی نسبت به آن دست بالا را نیز دارد. در این دوره به صراحت سخن از میزان «مشارکت» زیر ۵۰ درصد میرود.
البته باید اذعان کرد که این موج زودتر کلید خورده بود. میتوان به زمستان ۱۳۹۸ رجوع کرد، زمانی که پس از ثبت پایینترین میزان «مشارکت» مردم در «انتخابات» مجلس شورای اسلامی، «مسیح مهاجری»-سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی-این کاهش «مشارکت» را یک «هشدار بزرگ» برای مسئولان جمهوری اسلامی خواند. در آن دوره و حتی در اعلام رسمی، تنها ۴۲ درصد از افراد واجد حق «رای» پای صندوقها حاضر شدند.
برای اینکه میزان اهمیت این مساله یادآوری شود، جای این یادآوری تاریخی وجود دارد که در تاریخ جمهوری اسلامی هیچگاه سابقه نداشته است که میزان مشارکت مردمی در «انتخابات» ریاستجمهوری زیر ۵۰ درصد اعلام شود؛ چنان که میزان «مشارکت» در یکی از سردترین دورهها-یعنی «انتخابات» ریاستجمهوری ۱۳۷۲-کمی بالاتر از ۵۰ درصد و زیر ۵۱ درصد اعلام شد. «انتخابات»ی که حتی یک «پدیده» هم داشت و فردی همچون «احمد توکلی» تلاش کرده بود با مخالفخوانی علیه هاشمی رفسنجانی، «رای» مخالفان وضع سیاسی مستقر را جذب کند.
اما بهرغم همه اینها، برخی از تحلیلگران احتمال میدهند که نظام جمهوری اسلامی بنا به علل حیثیتی میزان «مشارکت» مردم در «انتخابات» ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را زیر ۵۰ درصد اعلام نکند. ولی این پردهپوشی نافی این واقعیت نیست که در محافل وابسته به رژیم، ریزش شدید «مشارکت» مردمی نسبت به «انتخابات» سال ۹۶ مسالهای مفروض انگاشته شده و حتی تلاش میشود برای حل آن چاره اندیشیده شود.
اگر مروری بر تحلیلهای محافل درون رژیم درباره میزان «مشارکت» صورت گیرد، بسیاری از آنان با نگارنده همرای هستند که خرداد بسیار سردی پیش روی برگزارکنندگان «انتخابات» ریاستجمهوری خواهد بود. قاطبه آنها پیشفرض حضور سرد مردمی پای صندوقهای «رای» را پذیرفتهاند.
برای مثال میتوان از «تسنیم» نمونه آورد که از وبسایتهای جریان اصلی «دلواپسان» و از نهادهای «خبری» وابسته به سپاه پاسداران است؛ این وبسایت در یادداشتی بدون امضای مشخص، در تحلیل از میزان مشارکت مردم در «انتخابات» ۱۴۰۰ این پرسش را به میان میآورد که: «علت شرکت نکردن مردم در انتخابات چیست؟» و در ادامه تلاش میکند یقه دولت حسن روحانی را بگیرد و آن را به عنوان مقصر اصلی مشارکت نکردن گسترده مردم برشمرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
«حسن بیادی» که یکی از چهرههای حاشیهنشین سیاستورزی در جمهوری اسلامی است و پیش از این در دورههای دوم و سوم شورای شهر تهران عضویت داشت، در گفتهای که پیرامون حضور مردم در «انتخابات» ۱۴۰۰ داشت، در اظهارنظری جسورانه، میزان «مشارکت» را زیر ۲۰ درصد حدس زد.
اظهارنظر حسن بیادی که پیش از این دبیر «جمعیت آبادگران ایران اسلامی» در دهه ۸۰ خورشیدی بود، البته اظهارنظری برآمده از تحلیل شخصی اوست ولی نکته محوری این است حتی «نظرسنجی»هایی که در درون چارچوب جمهوری اسلامی و با رعایت ضوابط امنیتی و حیثیتی این رژیم صورت میگیرند و با ملاحظه منتشر میشوند، خیلی از این جنس گمانها دور نیستند و میتوان از «ایسپا» نمونه آورد.
«مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران» که به صورت مخفف «ایسپا» نامیده میشود وابسته به جهاد دانشگاهی است و به صورت رسمی درون چارچوب جمهوری اسلامی فعالیت میکند. نیاز به یادآوری حساسیت سنگین نهادهای امنیتی در جمهوری اسلامی به نظرسنجیهای مستقل نیست؛ ولی بیان دگرباره آن بد نیست تا حین خواندن این خطوط به این نکته واقف باشیم که نظرسنجیهایی از جنس نظرسنجیهای ایسپا در دایره تحمل هستههای امنیتی رژیم قرار میگیرند. هستههای امنیتی متعددی که حساسیت خود به نظرسنجیها را از خامنهای بر گرفتهاند که بارها گفته است که به «آبروی نظام» بسیار حساس است. پس با این حساب، نظرسنجیهای ایسپا درباره «انتخابات» ریاستجمهوری ۱۴۰۰ چه میگویند؟
ایسپا در دوم اردیبهشت ۱۴۰۰، نتایج موج چهارم «نظرسنجی» خود درباره انتخابات ریاستجمهوری را اعلام کرد. «نظرسنجی»ای که به گفته خود نهاد برگزارکننده به صورت تلفنی انجام شده است. چندین پرسش مطرح شده است از جمله این پرسش که: «انتخابات ریاستجمهوری در خرداد ماه برگزار خواهد شد، تا چه حد اخبار انتخابات را دنبال میکنید؟» نکته بسیار جالبتوجه این است که تنها ۱۱ درصد از پاسخگویان گفتهاند که اخبار مربوط به «انتخابات» را «در حد زیاد» دنبال میکنند و بیش از ۴۱ درصد پاسخگویان گفتهاند که اخبار مربوط به «انتخابات» را اصلا دنبال نمیکنند!
در این جا بایسته است که باید یکسری همنشینیهای تحلیلی را یادآوری کرد و آن اینکه مخاطب باید به این نکته بسیار مهم التفات داشته باشد که در حالی بیش از ۴۱ درصد پاسخگویان به ایسپا گفتهاند که اصلا اخبار «انتخابات» را دنبال نمیکنند که کمتر از دو ماه به برگزاری «انتخابات» ریاستجمهوری مانده است.
کمتر کسی است که در فضای سیاسی ایران زیست کرده باشد و تایید نکند که در ادوار پیشین «انتخابات» در ایران، فضای سیاسی از زمستان منتهی به خرداد «انتخابات» گرم میشد. نه مانند اکنون که «اصلاحطلب» و «اصولگرا» گریبان یکدیگر را میگیرند که چه کسی مقصر ریزش شدید «مشارکت انتخاباتی» است!
با این وصف، ایسپا که به شهادت معرفینامه خود برای نهادهای دولتی نیز کار نظرسنجی انجام میدهد به صراحت و در این برهه از زمان-نیمه نخست اردیبهشت ۱۴۰۰-میزان «مشارکت» در «انتخابات» را ۳۹ درصد تخمین میزند. نکته جالبتوجه این است که ایسپا در دور اول نظرسنجی خود در شهریور ۱۳۹۹، میزان درصد «مشارکت» در «انتخابات» را بالای ۴۴ درصد و زیر ۴۵ درصد حدس زده بود و اکنون و دو ماه مانده به برگزاری «انتخابات» و بر اساس دور چهارم نظرسنجی، این میزان کاهش پیدا کرده است؛ در حالی که در یک روند طبیعی تمایل به «مشارکت» در «انتخابات» باید بالاتر میرفت.
اینها البته عجیب نیستند اگر نکتهای که در سطور آغازین بیان شد در این جا نیز یادآوری شود که میزان «مشارکت» مردم در «انتخابات» مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۹۸، حتی به صورت رسمی نیز بیسابقه بود و ۴۲ درصد اعلام شد.
به احتمال بسیار زیاد میزان «مشارکت» واقعی مردم پایینتر از آن درصد اعلام شده بود ولی عوامل حیثیتی در جمهوری اسلامی مانع از اعلام درصد حقیقی شدند. این وضعیت در تابستان ۱۳۹۹ و در دور دوم یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز خود را به صورت غلیظ تری نشان داد، چنان که حتی در برخی حوزهها کمتر از پنج درصد افراد واجد حق رای در آن «انتخابات» شرکت کردند!
بههرروی به نظر میرسد با توجه به اینکه نیروهای ریز و درشت در رژیم جمهوری اسلامی، «مشارکت» پایین در «انتخابات» ۱۴۰۰ را مفروض گرفتهاند، دغدغه اصلی آنان از اکنون چگونگی مهندسی اعلام رسمی میزان حضور مردمی باشد. مسالهای که با توجه به برگزاری مذاکرات هستهای به منظور رفع تحریمها حساسیت ویژه خود را دارد. در ایران مشروعیت رژیم به میزان «مشارکت»ها در «انتخابات»ها گره خورده است؛ در عینحال خامنهای به دلار نیاز دارد و برای این جمهوری اسلامی نباید به صورت رسمی خود را رژیمی غیرمشروع نشان دهد. «نباید»ی که البته نه از توصیه نگارنده بلکه بر اساس منطق درونی نیاز کنونی رژیم بر میآید.
یک نکته پراهمیت دیگر نباید فراموش شود؛ مساله «مشارکت گسترده» برای شخص خامنهای همیشه مسالهای حیثیتی است و هیچگاه از آن کوتاه نیامده است. حضور سنگین عوامل حیثیتی در مساله اعلام رسمی میزان حضور مردمی را از پیام خامنهای پس از همان «انتخابات» مجلس شورای اسلامی در سال ۹۸ میتوان نشانه گرفت؛ در آن «انتخابات» بهرغم تحریم گسترده معنادار از سوی افراد واجد حق رای، خامنهای از «حضور گسترده مردم» سپاسگزاری کرد و آن میزان اندک «مشارکت» را «درخشش مطلوب» خواند!