در کنار آبهای روان عراق زندگی میکنند. اگرچه زیست دینی آنان چنین سکونتهایی میطلبد، با نگاهی به پیشینه منداییان عراق، میتوان گفت که آنها در کنار رود زندگی میکنند تا هم هویت دینی و آیینی خود را حفظ کرده باشند و هم خاطره ظلمهایی که بر آنها روا شده است، به آب روان بسپارند.
تقدس آب در آیین مندایی ریشه در پاکی روح آدمی دارد. عراق با دو رودخانه مهم آن، یعنی دجله و فرات، سرزمینی بوده است که از دیرباز متمرکزترین جامعه مندایی را در خود جای داده است. با این حال، برای فهم بهتر شرایط کنونی منداییان این کشور، ناگزیریم به تاریخ رجوع کنیم.
منداییسم، پیشینهای کهن بر پیشانی تمدن
زبانپژوهان استدلال میکنند که «مندایی» از ریشه واژهای آرامی به معنای «دانش» میآید. به نظر میآید که این واژه دلالت بر مفهوم «پیامرسان روشنایی در جهان» دارد. البته آنها را گاه «صابئیان» نیز مینامند. این اصطلاح یا از قرآن مشتق شده است که از منداییان به عنوان پیروان آن یاد میکند، یا از یک فعل آرامی که به معنای تعمید در آب است. در زبان محاوره، آنها را گاه «صُبی» یا «صبائی» نیز نامیدهاند.
منداییان، که به آنها «ابنالماندین» نیز میگویند، از اقلیتهای دینی پرجمعیت عراقاند که از دیرباز تاکنون در کناره رود دجله و فرات زندگی میکردهاند. منداییان زندگی در اطراف رودخانهها را انتخاب میکنند، زیرا آب جاری است. از دوران حیات مسیح، آنها در کناره رودهای دجله و فرات و کارون بودهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
خاستگاه این دین ریشه در بینالنهرین باستان بیش از ۲۰۰۰ سال پیش دارد. آنها که معتقدند فلسطین سرزمین مادریشان بوده است، گروهی از افراد پیرو یحیی (یوحنا) پیامبرند. به باور آنان، یحیی پیامبری بوده که عیسی را غسل تعمید داده است.
بنا به باورهای پیروان این دین، «منداییسم» آخرین ایمان عرفانی باقیانده در جهان محسوب میشود که مبتنی بر اصول یکتاپرستی است. پیروان این دین معتقدند چهار پیامبری که خداوند برای آدمیان فرستاده است، به ترتیب حضرت آدم ابوالبشر، حضرت شیث، سام (پسر نوح)، و آخرینِ آنان، یحیی تعمیددهنده، بودهاند.
از قرن چهاردهم، بسیاری از منداییان قربانی قتلعامهایی شدند که به دست عربها و پرتغالیها صورت میگرفت. اوج خشونت سدههای میانه در عراق به زمانی بازمیگردد که منداییان به اجبار به مسیحیت گرویدند. البته زخم عمیقی که مسلمانان بر بدنه جامعه مندایی زدند، عمق بیشتری داشت، چرا که در قرن نوزدهم مسلمانان آنها را مجبور به ختنه کردند.
با این همه، اگرچه رفتارهای دیگر جوامع قومی غالب در عراق همواره در مسیر از بین بردن هویت منداییان بوده است، آنان همواره کوشیدهاند باورهای آیینی خود را حفظ کنند.
انقلابی که ایران صادر کرد، بر سر منداییان نازل شد
تا پیش از انقلاب ۵۷ ایران، منداییان در عراق از وضعیت نسبی رضایتبخشی برخوردار بودند. بسیاری از آنان طبق سنت در استان بصره در جنوب عراق اقامت داشتند؛ جایی در کناره رودخانه. محدوده کلی سکونت آنان، در امتداد رودخانههای دجله و فرات، و نیز مناطق «درالعماره»، «قلات صالح»، «ناصریه»، «سوق الشیوخ» و «قورنا» بوده است.
تا پیش از اوجگیری مهاجرتشان، منداییها حدود دو دهم درصد از جمعیت عراق را تشکیل میدادند. طبق سرشماری عراق در سال ۱۹۴۷، جمعیت آنها در حدود ۷ هزار نفر بوده است.
جنگ بین ایران و عراق در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ باعث شد بیشتر منداییان به نزدیکی بصره، نیمی از آنها به کرکوک، و برخی دیگر به شمال عراق پناه برند.
در دهه ۱۹۸۰، مهاجرت اعضای این اقلیت دینی در وهله نخست به دلیل پیامدهای جنگ ایران و عراق بود. منداییها از یک سو جنگزدگانی بودند که جبر جغرافیایی آنها را محکوم به قربانی شدن کرده بود، و از سوی دیگر دولت بعث عراق آنها را به انزوا رانده بود.
پس از اولین حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ و وقوع جنگ عراق و کویت بین ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۱، سایر منداییان نیز به سلیمانیه، کرکوک و اربیل منتقل شدند.
از سال ۲۰۰۰ به این سو، بسیاری از منداییان شکستهای اقتصادی دشواری را از سر گذراندند، چراکه محاصره اقتصادی عراق از سوی آمریکا که پیامد اعلام جنگ صدام با کویت بود، بر رونق کسبوکار منداییان ضربه شدیدی وارد کرد.
نخستین حمله آمریكا به عراق در سال ۲۰۰۳، منداییان را در معرض دید و افکار عمومی جهان قرار داد و آنان از آن سال به این سو، بیش از پیش به عنوان یک اقلیت دینی در عراق شناخته شدند. به این ترتیب، آسیبپذیری آنان در برابر جنایات جنگی و بنیادگراییهای دینی نیز افزایش یافت.
روند مهاجرت صابئیان مندایی ادامه یافت و در میانه سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ به اوج خود رسید. در اغلب موارد، مقصد نهایی مهاجران مندایی ایالات متحده آمریکا و استرالیا بوده است.
تداوم درگیریها در عراق، منداییان را در معرض شکنجه، آدمربایی و قتل، به ویژه از سوی گروههای افراطی اسلامگرا قرار داد. آنان که مدتها به عنوان ماهرترین طلاگران و طلافروشان عراق شناخته میشدند، دریافتند که شغل سنتیشان باعث میشود در تیررس حملات مسلحانه و سرقت و قتل قرار گیرند. چنین خشونتهایی منداییان را مجبور کرد برای فرار از عراق به کشورهای همسایه، اروپا، شمال آمریکا، و استرالیا مهاجرت کنند و در نتیجه جوامع دیاسپورای مندایی را تشکیل دهند.
در طول سالیان گذشته، بسیاری از منداییانی که عراق را ترک کردهاند، وضعیت نابسامان آن کشور را دلیل مهاجرت خود برشمردهاند. بسیاری از خانوادههای مندایی طی سالهای گذشته قربانی بنیادگرایی دینی، سرقت مسلحانه، زورگیری و خشونت بودهاند. بر این مبنا، میتوان اذعان کرد که نبود امنیت، نخستین دلیل مهاجرت آنان بوده است.
با آن که شرایط عراق بسیاری از منداییان را به خروج از مرزهای آن کشور واداشته است، اما دولت اقلیم کردستان رابطه خوبی با پیروان این دین دارد. امروزه حدود ۱۵۰ خانواده مندایی در کرکوک و ۱۰۰ خانواده نیز در اربیل زندگی میکنند. تخمین زده میشود که جمعیت کنونی آنها در عراق به کمتر از ۵ هزار نفر میرسد. کانون اصلی فعلی منداییان برای عبادت نیز در شهر «کرکوک» است.
اگرچه نخستین مهاجرت پیروان یحیی از بیتالمقدس به بینالنهرین (عراق کنونی) بوده است، اما آنان این روزها مهاجرت عظیم دیگری را از سر میگذرانند. اکنون اروپا و آمریکا دیاسپورای دوم منداییان امروز است.