دونالد اچ رامسفلد، وزیر دفاعی که در دو دولت جمهوریخواه جرالد فورد و جورج دبلیو بوش خدمت کرده بود در خانهاش در شهر تائوس در ایالت نیومکزیکوی آمریکا در سن ۸۸ سالگی درگذشت. علت مرگ او به گفته خانوادهاش بیماری «مولتیپل میلوما» بوده است که باعث تکثیر بدخیم در برخی سلولها میشود.
این خانواده با صدور بیانیهای گفت: «با غم عمیق خبر درگذشت دونالد رامسفلد را با شما در میان میگذاریم: دولتمردی آمریکایی و همسر، پدر، پدربزرگ و جدی متعهد… تاریخ شاید او را بخاطر دستاوردهای فوقالعادهاش در طول بیش از شش دهه خدمت دولتی بخاطر آورد اما برای ماهایی که او را بهتر از همه میشناختیم و زندگیهایمان تا همیشه بخاطر او تغییر یافت چیزی که به یادماند عشق استوار او به همسرش، جویس، خانواده و دوستانش خواهد بود و صداقتی که با آن یک عمر به کشورش خدمت کرد.»
رامسفلد از معدود چهرههای تاریخ آمریکا است که با فاصله چند دهه دو بار در سمتهای مهم کابینه حضور داشت. او تنها وزیر دفاع تاریخ آمریکا است که دو دوره غیرمتوالی در این سمت حضور داشته است. اول از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ در زمان جرالد فورد و سپس از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ در زمان جورج دبلیو بوش. در دهه ۱۹۷۰ او در حالی سر کار آمد که دولت ریچارد نیکسون با استعفای رئیسجمهور کنار رفته بود و حالا کابینه فورد میبایستی راهبرد جنگ سردی آمریکا را که نیکسون و هنری کیسینجر تدوین کرده بودند پیش ببرد. چندین دهه بعد او به کابینه بازگشت تا این بار «جنگ علیه تروریسم» آمریکا را پیش ببرد تا ابرقدرت غربی، قرن بیست و یکم را با لشکرکشیهای عظیم در افغانستان و آمریکا آغاز کند.
رامسفلد در دوره اول ۴۳ سال و در دوره دوم ۷۴ ساله بود تا هم جوانترین و هم مسنترین وزیر دفاع تاریخ آمریکا باشد.
رامسفلد در واشنگتن بیش از هر کس به دیک چنی، معاون رئیسجمهور در زمان جورج دبلیو بوش، نزدیک بود؛ مردی که رامسفلد هم مریدش بود و هم شاگردش و هم دوست نزدیکش. رامسفلد به دعواهای درون دولت آمریکا و تلاش برای افزایش نفوذ خود مشهور بود. در دولت دبلیو بوش با اتکا به همین روحیه و با توجه به تجربه طولانیاش به یکی از قویترین مردان آمریکا و جهان تبدیل شد و بسیاری میگفتند قویترین وزیر دفاع آمریکا از زمان رابرت مکنامارا، وزیر دفاع دولتهای دموکرات آمریکا در زمان جنگ ویتنام، است.
بیهوده نبود که کیسینجر او را «پدیده ویژه واشنگتن» توصیف کرده بود: «سیاستمدار-بروکرات تماموقت ماهر که در او جاهطلبی، کارآیی و محتوا در هم آمیختهاند.»
مکنامارا و رامسفلد بارها با هم مقایسه میشدند. هر دو آمریکا را وارد جنگی کردند که خرجی عظیم برای این کشور به بار آورد، به نتیجه مطلوب نرسید و باعث اختلافات بسیار شد و نهایتا حرفه سیاسی هر دو را نابود کرد. اما بر خلاف آقای مکنامارا، رامسفلد هرگز حاضر به پذیرش اشتباه بودن حمله عراق نشد. او هنگام سخنرانی خداحافظیاش از پنتاگون گفت آمریکا نباید از عراق خارج شود.
رامسفلد در سال ۲۰۱۱ کتاب خاطراتش را با عنوان «دانستهها و ندانستهها» نوشت که اشاره طنازانهای به یکی از سخنرانیهای خودش بود که در آن اینقدر با این دو واژه «دانسته» و «ندانسته» بازی کرد که خوراک «میم»های اینترنتی شد. در این کتاب اما او همچنان از تصمیم حمله به آمریکا عراق دفاع کرد و گفت تمام هزینههایی که پرداخته شده به حذف صدام حسین میارزیده است. او نوشت: «خلاص کردن منطقه از شر حکومت متوحش صدام حسین باعث جهانی باثباتتر و امنتر شده است.»
چند سال پس از نوشتن این کتاب بود که گروه تروریستی داعش به عنوان نیرویی عمده در سوریه و عراق ظهور کرد و بخشهای وسیعی از خاک این دو کشور را در اختیار گرفت. طالبان نیز پس از ۲۰ سال حضور آمریکا در این کشور به قدرتی روزافزون میرسد؛ واقعیتی که بسیاری تمرکز نیروهای آمریکا بر عراق پس از سال ۲۰۰۳ را از دلایل آن میدانند. اینها از جمله دلایلی است که باعث شده بسیاری رامسفلد را چهرهای مثبت ندانند و میراث او مورد مناقشه باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جالب اینجا است که در سال ۲۰۰۱ که او کار در دولت دبلیو بوش را آغاز کرد قرار بر این بود که وظیفه اصلیاش ایجاد تغییرات درونی در پنتاگون باشد. اما چند ماه بعد، حملات ۱۱ سپتامبر همه چیز را عوض کرد. چنانکه جورج دبلیو بوش در خاطراتش میگوید او حالا میبایست رئیسجمهور جنگی میبود. حمله به افغانستان و عراق از پی آمد و تا همیشه تاریخ خاورمیانه و آمریکا را عوض کرد.
حمله سریع آمریکا به افغانستان و برقرار کردن دولت دموکراتیک در آنجا در پی سرنگونی طالبان باعث تشویق بسیاری شده بود. اما هنوز چند ماه از این حمله نگذشته بود که تیم قوی چنی و رامسفلد توجهها را جلب صدام حسین کردند. مردی که حمله ۱۱ سپتامبر را رهبری کرد، اسامه بن لادن، موفق شد به پاکستان فرار کند و سالها بعد در زمان دولت باراک اوباما کشته شد. تمرکز آمریکا حالا دیگر نه فقط ۱۱ سپتامبر که جنگی جهانی علیه تروریسم بود.
حمله به عراق چنان بد پیش رفت که بوش در سال ۲۰۰۶ آقای رامسفلد را اخراج کرد. نه سلاحهای کشتار جمعی (که دلیل آمریکا برای حمله به عراق بودند) هرگز پیدا شدند و نه آمریکا موفق به ایجاد ثبات در این کشور شد. در عوض گروههای تروریستی مختلفی در خاک آن رشد کردند و البته حکومت ایران نیز فضایی تازه برای عرض اندام در این کشور همسایه یافت.
از جمله فجایع دوران حضور او بدرفتاری با زندانیان عراقی در زندان ابوغریب بود. این مورد به همراه مواردی از بدرفتاری با زندانیان در زندان گوانتانامو که در یکی از پایگاههای آمریکا در کوبا برپا شده بود باعث شد بسیاری از دشمنان آمریکا از این تصاویر علیه این کشور استفاده کنند. با گذشت این همه سال زندان گوانتانامو هنوز تعطیل نشده و هنوز برخیها در آن منتظر محاکمه هستند با اینکه اوباما در روز اول آغاز به کار وعده داده بود آنرا تعطیل کند.
از شیکاگو تا واشنگتن
رامسفلد متولد سال ۱۹۳۲ در شیکاگو بود. تحصیلات خود را در دانشگاه پرینستون گذراند و در سال ۱۹۵۴ در رشته علوم سیاسی لیسانس گرفت. او در ضمن وارد نیروی دریایی آمریکا شد و سه سال (از ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۷) خدمت کرد. کارش در ارتش، بیشتر پرواز و آموزش پرواز بود.
او که از جوانی سودای قدرت داشت به واشنگتن آمد و هم در تالارهای کنگره کار میکرد و هم کار بانکداری سرمایهگذاری. در سال ۱۹۶۳ توسط مردم ایالت زادگاهش، ایلینوی، به عنوان نماینده مجلس نمایندگانِ کنگره انتخاب شد. در سال ۱۹۶۹ استعفا داد تا وارد دولت نیکسون شود.
در سال ۱۹۷۵ به مقام وزارت دفاع رسید تا جوانترین وزیر دفاع تاریخ باشد. دو سال بعد، رئیسجمهور وقت، جرالد فورد، به او «مدال آزادی رئیسجمهور» را اعطا کرد که بزرگترین افتخار غیرنظامی کشور است.
رامسفلد ۲۳ سال را در بخش خصوصی گذراند تا اینکه بوشِ پسر سر کار آمد و برای معاونتش دیک چنی را آورد. یار قدیمی چنی بار دیگر به پنتاگون بازگشت.
در دوران جنگ عراق او رفت تا به چهرهای جهانی بدل شود که گفتههایش هر شب از رسانهها پخش میشد. در همان آغاز کار که معلوم بود فروپاشی شیرازه اجتماعی در عراق باعث نگرانی است، رامسفلد پیشبینی «چیزهایی فوقالعاده» برای عراقیها کرد. وقتی تصاویر غارتها در بغداد پخش میشد، رامسفلد گفت در شهرهای آمریکا هم چنین تصاویری پیدا میشوند.
این گفتهها و نشستهای خبری معروف رامسفلد اما نمیتوانست بد پیش رفتن جنگ را پنهان کند. در پی انتخابات میاندوره ۲۰۰۶، بوش او را کنار زد و رابرت گیتس را جانشین کرد که دورانی جدید را در پنتاگون آغاز کرد.
رامسفلد حالا از قدرت کنار رفت و اول از همه سفر به انتشاراتیهای نیویورک برای چاپ کتاب خاطراتش را آغاز کرد. او در ضمن وبسایتی به نام «اسناد رامسفلد» را برپا کرد که در آن هزاران مورد از اسناد از آرشیو شخصیاش را منتشر کرده است: از زمان حضورش در کنگره تا دولتهای فورد و جورج دبلیو بوش.
در سالهای اخیر آقای رامسفلد همچنان نزد برخی جمهوریخواهان محبوب است. در سال ۲۰۱۱ جایزه «مدافع قانن اساسی» را از سیپک (کنفرانس کنش سیاسی محافظهکاران) در واشنگتن دریافت کرد. او اما با بسیاری از جمهوریخواهان نیز رابطه خوبی نداشت. مثلا کاندولیزا رایس، وزیر خارجه در زمان وزارت دفاع رامسفلد، که آقای رامسفلد در کتابش او را به شدت زیر بار انتقاد برده بود.
در سال ۲۰۱۳ ارول موریس، مستندساز شهیر آمریکایی، فیلمی با نام «دانسته ندانسته» راجع به رامسفلد ساخت که در آن از دوران خود از اوایل دهه ۱۹۶۰ تا زمان جنگ عراق میگوید.
آقای رامسفلد در انتخابات ۲۰۱۶ از دونالد ترامپ پشتیبانی کرد؛ با اینکه ترامپ و پایگاه رای او عموما مخالف حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ بودند.