می گویند تلفیق هستیم! تلفیقی از پاپ، هوی متال، پینک فلوید،موسیقی خانقاهی و سنتی و هرآنچه که تا کنون گوش کرده ایم و یاد گرفته ایم.حتی اعضای گروه ما هم تلفیقی است از جوامع و فرهنگ های متفاوت که حالا در آلمان کنارهم قرار گرفته ایم.
این بخشی از گفتگوی من با سیامک مقدم، سرپرست گروه و کیمیا بانی، از اعضای گروه «آن سان» است که در عصری تابستانی اما خنک در محل تمرین شان در برلین انجام شد.
در آغاز کمی از «آن سان» بدانیم؛ گروهی است که هم نوع موسیقی و هم اعضای آن همگی تلفیقی از ایرانی و غیر ایرانی هستند. سیامک مقدم علاوه بر آهنگسازی و خوانندگی، سه تار می نوازد. دورون فورمن از اسراییل عود، وی جی از هند «نی هندی»، و اتارو سی تو از ژاپن کنتراباس، ماتان گلداشتاین از اسراییل پرکاشن و کیمیا بانی دف وهمه سازهای کوبه ای را می نوازند.
سیامک ۲۳ سال پیش هنگامی که نوجوان بود به طور خود آموز شروع به یادگیری انواع سازهای موسیقی می کند؛ هنوز به یاد دارد که اولین آکورد ها را از عسل مهراد، برادرزاده فرهاد مهراد، خواننده معروف یاد گرفته بود. کم کم یاد می گیرد که آهنگ هایی از فرهاد، سیمین غانم، فریدون فروغی، کوروش یغمایی، و فرامرز اصلانی را بنوازد. اما به مرور متوجه می شود که در این مسیر حتما باید در محضر استاد ظرایف نوازندگی را یاد بگیرد. بنابراین نزد استادان برتر موسیقی ایران می رود تا هرآنچه را یاد گرفته است مجددا مرور و کاستی ها را برطرف کند. در کنار یادگیری از استاتید سازهای زهی، مباحث مربوط به هارمونی و نت خوانی را در حضور دکتر میرمهدی فرا می گیرد.
سیامک اما در دلش هوای موسیقی غربی داشت. می گوید: «تا آنجایی که به یاد دارم ما همیشه در خانه مان یک ساز داشتیم. یک گیتار الکتریکی که فقط یک سیم داشت. من همیشه با این گیتار سعی می کردم آهنگ های هوی متال را بنوازنم؛ البته در حد و اندازه خودم.»
سیامک درباره علاقه موسیقیاییاش میگوید: «آن روز ها مثل همه هم سن و سال های خودم سپولترا گوش می دادم که یک گروه متال برزیلی است. با ولع دنبال کارهای جدید آیرون میدن بودم. اما سرانجام پینک فلوید مرا متوقف کرد و کاملا جذب این گروه شدم و این عشق تا همین حالا هم ادامه دارد و گوش کردن به آهنگ های این گروه حال مرا خوب می کند.»
سیامک می گوید در آهنگ هایی هم که می سازد از این گروه الهام می گیرد.
با همه اینها سیامک مجبور می شود در هفده سالگی ایران را ترک کرده و به اروپا سفر کند؛ سفری که به گفته خودش سخت ترین دوران زندگی اش بود. چرا که دو سال از موسیقی دور می شود و ناخواسته بین او و موسیقی جدایی می افتد؛ اما دوران هجران بالاخره به سر می رسد و پس از گذراندن دوران کالج در ایرلند به هلند رفته و در آنجا با حمید شیخ بهایی، استاد دف و از مشاهیر موسیقی خانقاهی آشنا، می شود. همانجا آموزش دف نوازی را می بیند و در کنار حرفه ای های این ساز شروع به دف نوازی می کند. از آنجاییکه که سیامک نوازنده گیتارهم بوده است در گروه موسیقی خانقاهی در کنار سازهای سنتی مانند دف، تنبور و سه تار، گیتار می نواخته است؛ همانجا گروه «عشاق» را پایه گذاری می کند تا اولین کارهای تلفیقی موسیقی عرفانی و غربی را اجرا کند. کاری که با مخالفت دراویش و دنبال کنندگان موسیقی خانقاهی در ایران مواجه می شود.
می گوید: «حمایت های استاد شیخ بهایی موجب شد من علاقه ام به موسیقی عرفانی بیشتر و بیشتر شود و این علاقه تا به امروز ادامه داشته است. من هر سال دو بار به خانقاه دراویش در هلند می روم و آنجا موسیقی اجرا می کنم. هم موسیقی عرفانی و هم موسیقی تلفیقی.»
سیامک به همراه پنج نوازنده که همه ایرانی بودند اما سازهای مختلف غربی می نواختند گروه «آن سان» را تشکیل می دهد. اما به مرور نوازندگان خارجی جای نوازنده های ایرانی را می گیرند. چرا؟
«ببینید، درست است که زبان نت های موسیقی یکسان است و هر نوازنده ای می تواند نت های نوشته شده را بنوازد اما من معتقدم مانند هر کسی که یک زبان خارجی را با لهجه صحبت میکند، نوازنده های خارجی هم برای اجرای نت های ایرانی دارای لهجه هستند و این از نظر من بسیار شیرین است. مثلا وقتی نتی را برای نی هندی می نویسم نوازنده هندی آنرا با لهجه و حس خاص خودش می نوازد. برای سایر سازها هم همین طور است.»
سیامک درباره نحوه ارتباط اعضای گروه با یکدیگر هم می گوید: «اگر به صورت کلامی نتوانیم باهم ارتباط برقرار کنیم با زبان موسیقی منظورمان را به هم می فهمانیم و این کار را برای خودمان هم جذابتر می کند.»
حالا یک سال و نیم است که گروه «آن سان» با قدرت هر هفته تمرین می کند و در برنامه های متعددی هم شرکت کرده است؛ از جمله در جشنواره «جشن موسیقی» که همه ساله با حمایت فرانسه در شهر برلین برگزار می شود. گروه «آن سان» در «جشنواره تصوف» در کشور هلند که بنیانگذارش یکی از ایرانیان مقیم این کشور می باشد هم شرکت کرده است.
در این گروه دختری وجود دارد که برخلاف ساز پر سروصدایش بسیار آرام است. نامش کیمیا بانی است که تخصص اش در دف نوازی و کلا همه ساز های کوبه ای است.
او که مدیریت برنامه های گروه را هم برعهده دارد درباره راهی که در آینده قصد دارند طی کنند می گوید: «برنامه ما این است در سه ماه آینده نخستین کنسرت خصوصی گروه را با کارهای جدید در شهر برلین برگزار کنیم. برای اینکار مدتهاست که هر هفته همه اعضای گروه فارغ از رنگ، نژاد، زبان و دین و مذهب با هم تمرین می کنیم و اهداف گروه را پیش می بریم.»
کیمیا معتقد است گروهشان می خواهد با نگاهی که برگرفته از داستان سیمرغ عطار نیشابوری است پیوند بین ملت ها و ادیان را ترویج کند. بر همین اساس نشان گروه هم به شکل سیمرغی طراحی شده است که گلی به نشانه صلح و دوستی به منقار دارد.
از کیمیا بانی بعنوان نوازنده دف گروه که سابقه طولانی در موسیقی سنتی، عرفانی، کلاسیک و همچنین پاپ داشته است، از چگونگی استقبال اروپاییها از دف بعنوان یک ساز ایرانی می پرسم.
می گوید: «با چشمان خودم شور و حال حاضران در برنامه ها را هنگام دف نوازی می بینم. این ساز واقعا آنها را به هیجان می آورد و بعد از اجراها برخی از آنها از من درباره این ساز سوال می کنند و علاقمند به یادگیری آن هستند.»
این اشتیاق موجب شده که سیامک و کیمیا مقدمات راه اندازی گروه دف نوازن را در برلین فراهم کنند.
کیمیا معتقد است در این سال ها موسیقی شرق در برلین بسیار رشد کرده و مورد توجه علاقه مندان قرار گرفته است. شاید یکی از دلایل آن حضور پررنگ پناهندگان سوری و دیگر کشورهای شرقی در آلمان است.
او می گوید: «حالا که مردم آلمان این استقبال و کشش را در زمینه این نوع موسیقی نشان داده اند ما بعنوان دست اندرکاران موسیقی شرقی باید تلاش کنیم تا این موسیقی به ذائقه مخاطبان نزدیک تر و شیرین تر و در این جامعه ماندگار شود.»
سیامک و دوستانش با تلفیق سازهای آکوستیک و سنتی ایرانی در واقع تلاش کرده اند غربی ها را به سمت سازهای ایرانی جذب کنند و در این میان استفاده از اشعار زیبای حافظ، مولانا، سعدی، بیدل دهلوی، و فریدون مشیری و ده ها شاعر شیرین سخن دیگر می تواند این جذابیت را دو چندان کند.
حالا دیگر وقت تمرین گروه فرا رسیده است و اعضای گروه با سازهای مختلف وارد محل تمرین می شوند. با رنگها و زبان های مختلف اما همگی مهربان و با فکر و هدفی هماهنگ برای پیشبرد اهداف گروه موسیقی تلفیقی «آن سان»، تا سه ماه دیگر هنگام اولین کنسرت شان مخاطبان را بیش از همیشه به شوق آورند.