موسیقی معاصر ایران وامدار افرادی انگشتشمار است که با دانش و ظرفیتهای شخصی خود و دلبستگیای که به فرهنگ و هنر ایران داشتند، توانستند افقهای تازهای به روی اهالی موسیقی بگشایند و راههایی نوین پیش پای آنان بنهند، کسانی که برای تاسیس و کمک به بالندگی برخی نهادهای مهم و اثرگذار انرژی و توان مضاعفی صرف کردند و یادگارهایی نیکو بر جای نهادند.
دکتر هرمز فرهت، موسیقیدان نامدار ایرانی که عمری را به کمال زیست و سهشنبه ۲۶ مرداد در سن ۹۳ سالگی در منزل شخصیاش در دوبلین ایرلند درگذشت، از جمله این افراد بود. از شاهین فرهت، آهنگساز و پسرعموی او، نقل شده است در روزهای آخر حیات که به ذاتالریهای مزمن دچار شده و بیماری عود کرده بود، وقتی برایش آرزوی سلامتی کرده، او پاسخ داده بود: «نه! نمیدانم چرا مرگ به سراغم نمیآید و این زندگی به پایان نمیرسد.» در آخرین دیداری هم که دو سال قبل از ایران داشت به همه گفته بود که بازگشتی در کار نیست و این دیدار آخر از وطن است.
فرهت ۱۸ مرداد ۱۳۰۷ در تهران به دنیا آمد، دورهای که تازه بارقههای تجدد در ایران تابیدن گرفته بود و دوران سلطنت رضاشاه اندکاندک به نهادهای آموزشی و فرهنگی در تمامی حوزهها سروسامانی میداد. او موسیقی را با یادگیری ویلننوازی در محضر واهه جینگوزیان در تهران آغاز کرد و پس از تحصیلات مقدماتی و گذراندن دوره دبیرستان، در سال ۱۳۲۸، زمانی که ۲۱ ساله بود، برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دانشگاه یوسیالای موسیقی کلاسیک غربی آموخت.
فرهت مدرک لیسانس را از این دانشگاه و مدرک فوقلیسانسش را از کالج میلز دریافت کرد. پایاننامه فوقلیسانس او با نظارت داریوس میو، آهنگساز نامدار فرانسوی، عنوان «سمفونی کنسرتانته» دریافت کرد. در سال ۱۹۵۵، با استادش منتل هود، موسیقیدان علاقهمند به موسیقی قومی و متخصص در موسیقی اندونزی، آشنا شد و هم او بود که به فرهت پیشنهاد داد روی موسیقی کشور خود کار کند. تمرکز روی موسیقی ایرانی سبب شد تا دلبستگی فرهت جوان به موسیقی ایرانی بیشتر شود و رساله دکتری خود را بر پایه شناخت موسیقی دستگاهی ایرانی سامان دهد.
این پایاننامه با عنوان «مفهوم دستگاه در موسیقی ایران» که بعدها در سال ۱۹۶۵، در دانشگاه کمبریج با نام انگلیسی The Dastgah Concept in Persian Music منتشر شد، تا سالها تنها منبع خارجی معتبر برای شناخت موسیقی دستگاهی ایرانی به شمار میرفت و هنوز نیز از معتبرترین آثار در شناخت موسیقی ایرانی است. این کتاب را ۳۵ سال بعد در سال ۲۰۰۱، مهدی پورمحمدی به فارسی برگرداند و انتشارات پارت آن را منتشر کرد.
کتاب یک مقدمه، ۱۷ فصل و یک موخره دارد. سه فصل اول کتاب به بررسی مفاهیم اساسی در ردیف موسیقی ایرانی (نظیر اصطلاحهای رایج، فاصلههای متداول و تاریخچه ردیف) میپردازد و مولف در فصلهای چهارم تا پانزدهم، ۱۲ دستگاه را بررسی و تحلیل میکند. به باور فرهت، موسیقی ایرانی ۱۲ دستگاه دارد، که با عقیده بیشتر اهالی موسیقی که موسیقی ایرانی را شامل هفت دستگاه و پنج آواز میدانند اختلاف دارد. از ویژگیهای مهم این کتاب ضمیمه آن است که ۱۴۰ نسخه نتنویسی شده از ردیف نصرالله زرینپنجه برای تار و احمد عبادی برای سهتار را شامل میشود.
در آن سالها، او برای تکمیل پایاننامه و پرداختن به موسیقی ایرانی، انگیزه پیدا کرد که به ایران بازگردد. در سال ۱۳۳۶، از بنیاد فورد بورسیهای دریافت کرد تا این بار نزد دو تن از بزرگان موسیقی ایران موسیقی سنتی را فرا گیرد. حسین صبا و نصرالله زرینپنجه دو استادی بودند که به او سنتور و سهتار آموختند
به گفته فرهت (در گفتوگو با کیهان لندن در ۹ آبان ۱۳۹۹) او برای تکمیل تحقیقاتش در زمینه ارتباط موسیقی شرق و بهخصوص موسیقی ایران با موسیقی مناطق دیگر خاورمیانه به ترکیه هم رفت تا به تحقیق در مورد موسیقی تطبیقی این مناطق با موسیقی ایرانی وسعت بیشتری ببخشد.
ساماندهی آموزش موسیقی در نظام دانشگاهی ایران
پس از آن، او در ایران نماند و دوباره به غرب بازگشت تا اینکه در سالهای پایانی دهه ۴۰ علینقی عالیخانی، رئیس دانشگاه تهران، او را برای سامان دادن رشته موسیقی دانشگاه تهران به کار دعوت کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در گفتوگوی مفصلی با او که روی سایت «هارمونیتاک» قرار دارد، فرهت از این دعوت سخن میگوید و اشاره میکند که عالیخانی به او گفته که اگر به وضعیت رشته موسیقی سروسامانی ندهد، مجبور است این رشته را تعطیل کند. فرهت چنانکه خود میگوید با اختیارات کاملی که داشته «یک برنامهریزی چهار ساله برای دروس نوشته است؛ شامل اصول موسیقی از نظر تئوری موسیقی غربی، هارمونی، سولفژ، کنترپوان، سازشناسی، ارکستراسیون و دروس تاریخ موسیقی ادوار و دورانهای مختلف که در این برنامه چهارساله، دو سال اول برای همه دانشجویان مشترک بود و دو سال آخر با تمرکز روی یکی از سه شاخه تحصیلی موسیقی پیش میرفت.» (هارمونی تاک- گفتوگو با بیتا یاری - ۸ مهر ۱۳۹۷)
پیش از فرهت، بخش موسیقی دانشگاه را دکتر مهدی برکشلی، استاد فیزیک و نورعلیخان برومند مدیریت میکردند. فرهت از برخی از چهرههای برجسته موسیقی همانند محمدتقی مسعودیه، داریوش صفوت و احمد پژمان دعوت کرد در دانشگاه تدریس کنند و همزمان از استادان موسیقی سنتی چون اصغر بهاری، فرامرز پایور و… خواست که به صورت پارهوقت آموزش موسیقی ایرانی را به عهده بگیرند. این گونه بود که به گفته خود، «دپارتمان موسیقی چیده شد و امکانی فراهم آمد تا دانشجو در دو سال آخر بتواند به خواست خود در یکی از سه شاخه موسیقی ایرانی، موسیقیشناسی غربی و آهنگسازی غربی فعالیت کنند.» (همان- سایت هارمونیتاک)
جدا از آن، هرمز فرهت از جمله مشاوران اصلی و برنامهریزان مرکزی بخش موسیقی جشن هنر شیراز بود. او در گفتوگویی که در کیهان لندن منتشر شده، به ملاقاتهای خود با پهلبد و همچنین شهبانو فرح و رضا قطبی، سه چهره اصلی بخشهای فرهنگی و هنری دوره محمدرضا شاه پهلوی، اشاره کرده است. در این گفتوگو، او از کمکهای فراوان مهرداد پهلبد در سال ۱۹۶۸ یاد میکند؛ زمانی که برای تحقیق روی تعزیه ایران به مناطق مختلف سفر کرده و پهلبد جدا از کمکهای مالی، به او تیمی داده تا از تعزیههای مختلف شهرها و نواحی گوناگون ایران فیلمبرداری کند. او حتی گروهی را به تهران آورد تا تعزیه «حُر» را اجرا و فیملبرداری کنند.
فعالیتهای موسیقایی؛ از موسیقی فیلمهای داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی تا ساخت آثار سمفونیک
در کارنامه کاری فرهت علاوه بر کتاب مهم او، آثار موسیقایی نیز به چشم میخورد که بخشی از آن به آهنگسازیهای او برای فیلمهای سینمای معروف ایران بازمیگردد؛ زمانی که فرهت برای تحقیقی ۲۰ ماهه (سال ۱۳۳۶) در ایران بود، با روحالله خالقی و برخی از بزرگان موسیقی آشنا شد و ضمن همکاری با آنها، با فرخ غفاری فیلمساز نیز آشنایی پیدا کرد. فرخ غفاری به سراغ فرهت آمد تا برای فیلم «جنوب شهر» موسیقی بسازد و او با به خدمت گرفتن چند نوازنده و بردن آنان به استودیو و ضبط نواختههای آنها و گزینش قطعاتی از این اجراها، موسیقی فیلم جنوب شهر را ساخت.
فرهت در گفتوگوی بلندی که سایت خبرآنلاین در سال ۱۳۹۲ با او انجام داد، از دوستیاش با داریوش مهرجویی هم سخن گفته و اینکه مهرجویی در دورهای که در آمریکا زندگی میکرده سنتور هم مینواخته و حتی در گروه زیر نظر فرهت در چند اجرا به عنوان نوازنده سنتور برنامه اجرا کرده است. این دوستی سبب شد تا مهرجویی از او بخواهد موسیقی متن فیلم معروف «گاو» را بسازد. بعد از آن مهرجویی ساخت موسیقی فیلمهای «آقای هالو»، «پستچی» و «دایره مینا» را نیز به عهده او گذاشت و در همان سالها برای فیلمهای «آرامش در حضور دیگران» و «صادق کُرده» ناصر تقوایی نیز آهنگسازی کرد.
جدا از موسیقی فیلم، ساخت موسیقی با بهرهگیری از فرمهای موسیقی کلاسیک غرب نیز در کارنامه کاری او به چشم میآید. از جمله کارهای او که در فاصله سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۹ در آمریکا و ایران ساخته شد، سه کوارتت زهی بود که بعد از نیم قرن به همت شاهین فرهت در ایران و با نوازندگی برخی از نوازندگان ایرانی نواخته، ضبط و منتشر شد. از جمله نکات جالب توجه در این مجموعه، آغاز موومان دوم کوارتت شماره ۹ است که بر درامد دستگاه ماهور متکی است و از توجه فرهت به موسیقی دستگاهی ایران خبر میدهد. علاوه بر این اثر لوریس چکناوریان یکی دیگر از آثار هرمز فرهت را با ارکستر سمفونیک ارمنستان اجرا کرد.
کنسرتو پیانو با همراهی سازهای زهی که در آخرین دوره جشن هنر شیراز در ١۳۵۶ اجرا شد، کنسرتوهای فلوت و کلارینت و کارهایی برای پیانو سولو و سیدی چند کار اخیرش با نام «پاییز ایرانی» که در سالهای اخیر منتشر شد، از دیگر فعالیتهای اویند.
اما این همه آثار او نیست و برخی از آثار دیگر او همچنان روی کاغذ ماندهاند و در انتظار سرمایهگذاریاند که آنها را اجرا و منتشر کند. از آن میان میتوان به سمفونی، کنسرتو، موسیقی مجلسی، آوازهای کُر، ترانهها و موسیقی پیانو اشاره کرد.
خروج از ایران و رفتن به ایرلند
فرهت تا قبل از انقلاب ایران جدا از سمتهای مهمی چون مشاور عالی جشن هنر شیراز و نیز حضور در شورای عالی موسیقی رادیو و تلویزیون، ریاست دانشکده موسیقی را نیز عهدهدار بود. وقایع انقلاب و رویکرد خصمانه نسبت به موسیقی و ممنوعیتها و سازشکستنها و به دادگاه و حتی زندانی کردن برخی از هنرمندان موسیقی سبب شد تا او در همان سالهای اولیه انقلاب به خارج از ایران بیاید و این بار کشور ایرلند را برای اقامت و تدریس در دانشگاه انتخاب کند.
فرهت بیش از چهار دهه در دانشگاههای ایرلند تدریس کرد و در سال ۱۳۹۷ برای آخرین بار به ایران آمد. شاگردان و دوستان و آنهایی که سخت به دیدارش شایق بودند، در موزه موسیقی مراسمی برای او ترتیب دادند. او از این دیدار ابراز رضایت کرد اما پس از آن و به رغم دعوتهای دیگر فرصت رفتن به ایران را نیافت.
فرهت زنده نماند تا برگردان فارسی کتابش را که مجموعهای از خاطرات بیش از ۹ دهه زندگی اوست، ببیند. این کتاب که بیشتر جنبه خاطرات و اتوبیوگرافی دارد، حدود سه سال قبل با عنوان Present Past (گذشته پایدار) منتشر شد و اینک در حال ترجمه شدن به فارسی است.