پردههایی که کنار رفتند، شکلی از واقعه روشن شد که جز اندوه و افسوس حاصلی نداشت. تصاویر منتشر شده پس از هک دوربینهای مداربسته زندان اوین، رسوایی بزرگی را رقمزده است که شاید رخ دادن آن در هر کشور دیگری به برکناری گسترده مدیران دستگاه قضایی منجر میشد.
فیلمهایی از درون زندان منتشر شد که در آن بدرفتاری با زندانیان و شرایط نگهداری آنها مصداق بارز شکنجه و آزار جسمی و روانی محسوب میشود. این تصاویر تایید کننده تمام آن چیزی است که در سه دهه گذشته بهعنوان خاطرات زندانیان، بهخصوص زندانیان سیاسی از وقایع داخل زندانهای ایران منتشر شده است.
خاطرات شکنجه و بدرفتاری و هتک حرمت شدید که همواره مقامات جمهوری اسلامی آن را تکذیب کردند و یکی از عاملان آن هم اکنون رئیسدفتر رئیسجمهور ایران، یکی رئیسجمهور و دیگری رئیس قوه قضائیه است.
مردم در این تصاویر ضربوشتم غیرانسانی زندانیان، توهین به آنها، خودکشی تحتفشار و دعوای دست جمعی بدون دخالت پلیس با استفاده از اشیاء تیز را میبینند . چیزی که دیگر نمیشود با تکذیب و متهم کردن راویان به ارتباط با «دول بیگانه» بر آن سرپوش گذاشت.
آنچه توسط گروهی به نام «عدالت علی» منتشر شده و در اختیار رسانهها قرار گرفت، بار دیگر بحث عدم توجه به حقوق زندانیان در دستگاههای قضایی، انتظامی و امنیتی ایران را موضوع داغ شبکههای مجازی کرد.
حالا زندانیان قدیمی دوباره از خاطرات خود میگویند و حتی برخی از آنها معتقدند تازه این تصاویر روی خوش داخل زندانهای ایران است.
یکی از این زندانیان سابق در توییتر پیرامون تصاویر سلولهای انفرادی نوشته است: «این احتمالاً سلول سازمان زندانها است. سلول انفرادی بازداشتگاههای امنیتی، یا دستکم ۲۴۰ وزارت اطلاعات که من ۳۰ روز در آن حبس بودهام، کوچک است (۱/۷۰ عرض در ۳ متر طول) و جز یک روشویی و سطل فلزی که مستراحش باشد هیچ چیز ندارد. سطل مستراح سلول من نشتی داشت و آب و گه از بیرون میریخت».
یکی دیگر از کاربرانی که سابقه دستگیری و حضور در زندان اوین را دارد مینویسد: «وقتی میگفتیم زندانبان و سربازهای زندان انگار از میان افرادی بیمار و عقدهای انتخاب شدهاند کسی باور نمیکرد. در تفتیش هرازگاهی بندها سربازان به طور بیمارگونهای بیجهت زندانیان را کتک میزدند جوری که انگار لذت میبردند.»
این سخنان شاید مرتبط با بخشی از تصاویر منتشر شده باشد که در آن سربازان، زندانی بدحالی را روی زمین کشانده و به بهداری منتقل میکنند و یا تصاویر دیگری که در آن ضرب و شتم زندانیان توسط سربازان دیده میشود.
ماجرای این فیلمها اگرچه شوک بزرگی به جامعه و حکومت وارد کرد، ولی وقتی کنار روایتهای متعددی که در سه دهه گذشته منتشر شده قرار میگیرد، نشان میدهد این رفتارهای غیرانسانی چندان هم در درون سازمان زندانهای ایران عجیب نیست و صرفا مربوط به زندان اوین هم نمیشود.
کمااینکه یکی دیگر از کاربران نوشته است: «این تازه داخل بندهای عمومی است در جلسات بازجویی و اتاقهای شکنجه رفتار هولناکتر هم هست.»
سال گذشته بهنام محجوبی زندانی که بر اثر عدم ارسال بهموقع به بیمارستان درگذشت گفته بود: «من را به شکل صلیب به تخت بستند. آمپول و قرص دادند. کارهای خلافی که رویم نمیشود بگویم انجام دادند. کمترین آنکه ادرار خودشان را عمدی کنترل نمیکردند و روی ما میپاشیدند. یک کار دیگر را نمیتوانم بگویم. آن را هم انجام میدادند. من [در امینآباد] افول و فنای انسانیت را دیدم»
حکومت ایران در کارنامهاش سابقه سیاهی از بدرفتاری با زندانیان دارد. تاحدیکه در دهه شصت شایعات تجاوز، حبس طولانیمدت در محیطهای شبیه تابوت و انفرادیهای طولانیمدت در محیطی بهشدت آلوده جزو معمولیترین رخدادهای زندانهای ایران بوده است.
این نوع رفتار وقتی کنار فشردگی جمعیتی در اتاقها و عدم رعایت بهداشت، غذای نامناسب، تبدیلشدن زندان به شکنجهگاه بهجای محل تادیب قرار میگیرد، زندانهای ایران را تبدیل به اردوگاههایی میکند که با هر معیار انسانی و حقوقی محبوس بودن در آن آزار محسوب میشود. اما فقط بدرفتاری با زندانیان، بهخصوص زندانیان سیاسی در کارنامه حکومت به چشم نمیخورد. کشتهشدن زندانیان در زندانهای ایران هم تازگی ندارد.
سال ۱۳۸۲ زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی کانادایی در زندان ایران درگذشت. بعدها مشخص شد زهرا کاظمی زیر ضربات شکنجه کشته شده است. اتفاقی که برای ستار بهشتی نیز رخ داد.
شاید پرسروصداترین این رفتارها بعد از اعتراضات گسترده سال ۱۳۸۸ باشد که طی آن زندانیان از خیابان به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده و بدون توجه به محدودیت فضا به شکلی صددرصد غیرانسانی در آنجا نگهداری شدند. به گفته برخی از کسانی که تجربه حضور در آن روزهای کهریزک را داشتند زندانیانی بودند که زخمی زیردست و پای دیگر زندانیان خفه شدند. در آن روزها خبر کشتهشدن زندانیان در کهریزک به حدی هولناک بود که حتی رهبر ایران با بیاطلاع نشاندادن خود خواستار برخورد با متخلفین شد.
برخوردی که اگرچه سالها بعد منجر به دادگاهی شدن قاضی مرتضوی و یکی دو قاضی دیگر شد، اما در نهایت آنها با جریمهای بسیار کم از اتهام قتل زندانیان تبرئه شدند و حکومت به باور خود بار دیگر بر جنایاتش سرپوش گذاشته بود. در سالهای اخیر به طور مداوم اخبار ضرب و شتم و آزار زندانیان از درون زندان به بیرون درز کرده است.
دیماه سال گذشته هم در پی درز کردن خبر چندین مورد ضرب و شتم زندانیان، نزدیک به ۷۰ زندانی سیاسی و منتقد و مخالف حکومت طی بیانیهای نسبت به این روند غیرانسانی اعتراض کرده و بیانیهای منتشر کردند. آنها گفته بودند: «ضربوجرح زندانی، تنها به جسم او آسیب نمیرساند بلکه با تحقیر که در خود دارد، روان او را نیز بهشدت آزار میدهد؛ بهویژه که اینگونه حملهها با الفاظ رکیک و فحاشی همراه است. فرد زندانی هرکس که باشد و به هر دلیلی که زندانی شده باشد، دارای حقوقی است؛ یا باید باشد. حفظ شان و کرامت انسانی؛ حفظ جان و سلامت روانی و جسمانی از حقوق اولیه هر زندانی است و زندانبانان از صدر تا ذیل و کلان تا خرد، موظف به تأمین و رعایت آن هستند. معیار انسانیت و مدنیت هر حکومت به میزان رعایت و تأمین حقوق زندانی و چگونگی برخورد با او بستگی دارد. معیاری که حاکمیت ایران در چند دهه اخیر همواره آن را زیر پا گذاشته است؛ نمونهاش مواردی است که برشمردیم؛ مشتی کوچک از خروار. طرفه آنکه موارد گفته شده مربوط به زندانیان سیاسی است؛ یعنی کسانی که اصلاً نباید زندانی میشدند. سادهانگارانه است اگر گمان بریم اینگونه برخوردها ناشی از قصور و خطای چند مأمور دونپایه "خودسر" است»
در سالهای اخیر زندانیان عقیدتی و سیاسی همچون گلرخ ایرانی، آرش صادقی، مهدی مسکیننواز و رضا محمدحسینی، سهیلا حجاب ، نرگس محمدی، علیرضا نوریزاد، بهنام محجوبی، افشین شهسواری و حمید منافی، بکتاش آبتین و دهها نام دیگر بارها در خصوص رفتار غیرانسانیای که با آنها در زندانهای ایران شده است سخن گفتهاند.
این تازه مربوط به رفتار با زندانیان سیاسی و عقیدتی است که در همه جای جهان حساسیتهای بیشتری پیرامون رفتار با آنها صورت میگیرد.
به گفته یکی دیگر از کاربران توییتر: «وضعیت در بندهای مجرمان مواد مخدر هولناکتر است چرا که جدای از بدرفتاری زندانبانان درگیریهای میان زندانیان که گاه به کشتهشدن زندانیها منجر میشود بدون دخالت مأموران صورت میگیرد. گویی زندانبانان این درگیریها را به چشم نمایشی تفریحی برای خود نگاه میکنند.»
کاربر دیگری نوشته است: «یادمه تو زندان اوین تب و لرز شدیدی کردم. جوری که توان ایستادن نداشتم. بعد از سه روز با وساطت قدیمیترها فرستادن درمانگاه. پزشک شیفت شب حتی معاینه نکرد و فقط چند قلم داروی روتین داد. فیلمهای اخیر، بخش کوچکی از برخوردهای غیرانسانی با متهمین و محکومان است. دوستان باید روایت کنند.»
اما آنچه مسئله فیلمهای منتشر شده از زندان اوین را داغتر کرده، ریاست حمید محمدی رئیس سابق زندان عادل آباد شیراز بر آن است. مرگ نوید افکاری و ضرب و شتم برادران افکاری در زمان مدیریت این فرد بر زندان عادل آباد رخ داد. هرچند وقتی اخبار بدرفتاری و شکنجه زندانیان به بیرون درز کرد حمید محمدی با حضور در جمع برخی زندانیان گفته بود این وقایع از حوزه اختیارات او خارج است.
فردی که به گفته چند نفر از کاربران فضای مجازی در زمان ریاستش بر عادل آباد بدون نگرانی از زندانیان اخاذی کرده و حتی در قبال اجازه ورود قاچاقی موبایل از زندانیان مبالغی دریافت میکرد. «این حمید محمدی رو که میبینید، قبلا تو عادلآباد خلاف موبایل میکرد. ورود موبایل ساده: ۶ میلیون؛ هوشمند: ۱۵ میلیون. سال ۹۷ در حضور حداقل ۵۰ نفر از بچههای سیاسی شیراز قیمت میداد مشتری پیدا کنه»
بهاینترتیب تصویر حمید محمدی که به دوربین زل میزند و نگران در حال عکس گرفتن از مانیتورهای هک شده منقش به آرم گروه عدالت علی است این روزها تبدیل به نماد استیصال حکومت شده است.
استیصالی که برای اولینبار سبب شد محمدمهدی حاجمحمدی رئیس سازمان زندانهای ایران در توییترش بنویسد: «در خصوص تصاویر زندان اوین؛ مسئولیت این رفتارهای غیرقابلقبول را پذیرفته و ضمن تعهد به تلاش بر عدم تکرار چنین وقایع تلخ و برخورد جدی با عوامل خاطی؛ از خداوند متعال، رهبر عزیزمان، ملت بزرگوار و زندانبانان شریف که البته زحماتشان تحت تأثیر این خطاها، نادیده گرفته نخواهد شد، عذرخواهم.»
اما جامعه ایران بهخوبی میداند که این عذرخواهیها از جنس همان محکومکردن وقایع کهریزک توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران است. بدون آنکه مسببان ماجرا محاکمه شوند.
در حقیقت باتوجهبه سوابقی که از نقض حقوق بشر توسط حکومت ایران در دست است، به نظر میرسد مسئولان قضایی و امنیتی بیشتر از آنکه به فکر اصلاح رفتار و دلجویی از زندانیان و جامعه باشند به دنبال پیداکردن گروه عدالت علی و چگونگی فاش شدن جنایات خود هستند.
کمااینکه در ماجرای کهریزک نیز رامین پوراندرجانی که بهعنوان پزشک به کهریزک رفته بود گزارشی از هولناکی اوضاع به مقامات داد. اما مقامات از او خواسته بودند علت مرگ افراد کهریزک را نه ضرب و شتم و عفونت ناشی عدم رسیدگی بهموقع پزشکی که مننژیت قید کند. ممانعت او از این اقدام سبب شد پس از طی چند مرحله بازداشت و تحتفشار قرارگرفتن سرانجام پیکر بیجان او در بهداری نیروی انتظامی پیدا شود. مقامات با جلوگیری از رسیدگی به دلیل این مرگ ناگهانی و علت درگذشت این پزشک را سکته قلبی اعلام کردند.
گروه عدالت علی مدعی شده تصاویر بیشتر و حتی اسنادی هم از سیستمهای اوین استخراج کرده است که احتمالا انتشار تدریجی آنها زوایای بیشتری از درون زندانهای ایران فاش میکند. زندانهایی که به گفته زندانیان قدیمی، اوین برابر باقی زندانها از جمله فشافویه و زندانهای شهرهای کوچکتر بهشت به نظر میرسد. بهشتی که اگر این چیزی است که در اندک تصاویر تا اینجا فاش شده میبینیم وای به جهنمش ...