به گفته حسین میرزایی، عضو مجلس از اصفهان، «راهحل کوتاهمدت رفع معضل آب زایندهرود توسل به معصومین، به ویژه امام موسی بن جعفر و نماز باران است.» (همشهری ۱۵ مهر ۱۴۰۰) امام جمعه اصفهان و دیگر شهرهای ایران بارها «نماز باران» برگزار کردهاند. چه نوع روش حکمرانی به چنین دستور العملهایی منتهی میشود؟
بایستهها و لوازم حکومت دینی
چرا حاکمان امروز ایران حکومت خود را «حکومت دینی» معرفی میکنند؟ به سه دلیل مختلف که البته حسابکشی و نظارتپذیری و عدالتخواهی جزو آنها نیست. نخست، این که میخواهند با اتکا به باورهای دینی مردم و نه رای شهروندان و کارآمدی، بر جامعه حکومت کنند. دوم آن که دینی اعلام کردن حکومت، موجب انحراف افکار عمومی از بسیاری از کارکردهای عرفی دولت، مثل دفاع از حقوق شهروندی و فراهم آوردن زمینههای رفاه عمومی، و به جای آن تمرکز بر کارکردهای دینی مثل اجرای احکام شریعت است. دلیل سوم، فراتر از وجه مشروعیتبخشی و ماموریت دولت، به روشهای حکمرانی و مقررات و قوانین حاکم راجع است. از این رو، اجرای شریعت به عنوان عمل به تکلیف و رفتن به دنبال راهحلهای قدسی به عنوان روشی بهتر یا همارز راهحلهای دنیوی و عرفی، دینی بودن حکومت را تعیین میکنند و تا هنگامی که حکومت ادعای دینی بودن دارد، از این امور دست نخواهد کشید و تا هنگامی که دینی بودن آن در جامعه خریدار دارد، این وجه کنار گذاشته نخواهد شد. در این نوشته به برخی از این راهحلهای قدسی برای امور دنیوی اشاره میکنم.
نماز باران
ائمه جمعه شهرهای مختلف ایران که چند سالی است به دلیل نوع مدیریت آب (مثل انتقال به دیگر استانها و سدسازیهای بیرویه و نادرست) با تنش آبی و کمبود آب مواجه هستند، هر از چند گاهی مردم را به نماز باران دعوت میکنند و برخی از این مراسم نیز به اجرا درآمده است، بدون آن که هیچ تاثیری داشته باشد. مقامات جمهوری اسلامی ایران در خشکاندن رودخانهها و تالابها و دریاچهها با استخاره و نماز تصمیمگیری نکردند و بعد از ایجاد بحران، به جای تغییر سیاست، به راهحلهای قدسی روی آوردهاند.
باور به این که با نماز میتوان از خدواند خواست ابرهای بارانزا را از یک منطقه به منطقه دیگر ارسال کند، با نیامدن باران هرگز ابطال نمیشود، چون همیشه میتوان نیامدن باران را بر گردن عدم خلوص افراد در نماز یا گناهان بیشمار افراد انداخت. تا کنون گزارشی رسمی از بارانِ پس از دعای باران منتشر نشده است. اگر چنین اتفاقی میافتاد، حتما به عنوان موفقیت آن نماز منتشر میشد.
تصمیمگیری با استخاره
این امر در دوران احمدینژاد به شدت رواج داشت: «در ابتدا وقتی آقای احمدینژاد پیشنهاد حضور کردان در [وزارت] نفت را دادند، من تأکید کردم مشکلی برای مدیریت وی در نفت ندارم. آقای رئیس جمهوری هم تأکید داشتند حضور کردان قطعاً برای من مفید خواهد بود. من هم با این شرط که آقای احمدینژاد استخاره کنند و اگر خوب آمد وی را برای تکیه بر این سمت معرفی کنند، قبول کردم. بعد از آن ایشان گفتند استخاره کردهاند و خوب آمده و ما هم وی را به عنوان قائممقام خودمان منصوب کردیم.» (غلامحسین نوذری، وزیر نفت دولت احمدینژاد، خبر انلاین ۲۲ تیر ۱۳۹۰)
در دوره روحانی حداقل در ظاهر، نمونهای از این نوع تصمیمگیری در چارچوب قوه مجریه مشاهده نشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با روی کار آمدن دولت رئیسی که بخش قابلتوجهی از مدیران دوره احمدینژاد را به کار گرفته است، به احتمال زیاد همین روال به جای شایستهسالاری در انتخاب مدیران در کار بوده است، بدون آن که آن را رسانهای کنند. مدیران جمهوری اسلامی ایران در اسلاممداری و شریعتگرایی با هم مسابقه میدهند و استخاره، بالاخص با مراجعه به روحانیون قم، یکی از ابزارهاست. مدیرانی که اکثرا پیشانی خود را سوزاندهاند (به عنوان جای مهر)، به احتمال زیاد با استخاره تصمیم میگیرند. این روش قدسیسازیِ تصمیمهای عرفی، در نظام ولایت فقیه کاملا جای دارد. جالب است که این استخارهها تنها در مورد جمعی خاص (فارغ التحصیلان مدرسه حقانی یا جامعهالصادق) صورت میگیرد.
دعانویسی
از آنجا که آمادگی ورزشی و مدیریت و برنامهریزی و تاکتیک، میزان نقش بخت و اقبال (چیزهایی که نمیدانیم و به گردن بخت و اقبال میاندازیم) در پیروزی در ورزش را به صفر نمیرساند (چون رقابتها بسیار سخت و نزدیک شده است)، ورزشکاران برای استفاده از بخت و اقبال برای موفقیت در بازیهای ملی و بینالمللی ،به سراغ جادو و جنبلِ اسلامیشده (دعا) میروند. دعا و متون مقدس در جامعه مذهبی، بخشی لاینفک از این جادو و جنبل خواهند بود. به دلیل تقاضا در این بازار، روحانیون و مدعیان ارتباط با امور قدسی تلاش میکنند راهحلهای قدسی عرضه کنند. در ایران، این تلاش در سالهای اخیر اوج گرفته است.
بهنام ابوالقاسمپور، بازیکن اسبق پرسپولیس، به خبر ورزشی میگوید: «دوستی در خیابان ما را دید وگفت خوب با جادوگر میبرید، ما هم گفتیم جادوگر کدام است؟! با آقای جان ملکی هماهنگ کردیم و رفتیم جادوگر را از نزدیک دیدیم که در کلاک کرج بود. یک اتاقی بود که گوشهاش پر از شمع و کشکول و تاس و قرآن و پیراهن انواع تیمها بود. زمانی هم که صحبت میکردیم، سرمربی زنگ زد و از او اجازه گرفت چقدر تیم را بدواند، چقدر ریکاوری کند. سرمربی گفت من ۲۰ دقیقه تیم را دواندهام، گفت باشه زیاد فشار نیاور! ... روز اولی که سر تمرین رفتیم از ما اسم مادرهامان را پرسیدند! ما هم به شوخی گرفتیم و گفتیم ۳۰ سال است فوتبال بازی میکنیم کسی اسم مادرمان را نمیداند. مادر من سید بود و گفتند تاثیری ندارد... یک چیزی در دستمان یا ساق پایمان میگذاشتند یا میگفتند قبل از بازی فلان چیز را بخورید. این موضوع در ذهن ما رفته بود و ما هم این کارها را انجام میدادیم.» (۱۴ آبان ۱۳۹۸)
راهحل قدسی، ذاتی حکومت دینی
بدون حکومت دینی نیز افراد دیندار برای حل مسائل، مشکلات، و نگرانیهای شخصی، خود ممکن است به سراغ دین بروند (به زیارت بروند، خود را به ضریح مقدسان ببندند، یا نذر کنند) و این مساله شخصی است. در یک جامعه فردگرا، نمیتوان و نباید جلو این رجوع را گرفت. اما در یک حکومت دینی که خود را حلال همه مشکلات عمومی معرفی میکند و مدعی اتصال به امر قدسی است، راهحلهای قدسی ظاهرا بیهزینه، اما فریبدهنده و توجیهکننده به سرعت به میدان میآیند. حال این راهحلهای قدسی را به دست سیاستمداران غیرپاسخگو در حکومت دینی بسپارید. هرگز نخواهید توانست آنها را از این سیاستمداران بگیرید، چون راههایی برای عدم پاسخگویی و توجیه ناکارآمدیهای خود، به دست آنها دادهاید.
تسخیر همه نهادها و فرایندهای عرفی برای اسلامگرایان کافی نبوده است. اسلامگرایان شیعه در ایران با گزینش و تقلب و مدرسههای «فرهنگ»، اکثر کرسیهای دانشگاهی، مقامات دولتی، و عناوین هنری و ادبی را به خود اختصاص دادهاند و این آنها را قانع نمیکند. آنها تلاش دارند در حوزههای ماوراءالطبیعی نیز انحصارات خود را ایجاد کنند. کسانی که خواهان حکومت دینی برای حل مشکلات جامعه بودند، اکثرا از این «راهحلهای قدسی» روحانیت برای مشکلات دنیوی آگاه بودند، اما اراده معطوف به قدرت، آنها را از آیندهنگری بازداشت. تا حکومت دینی وجود دارد، ادعای حل مشکلات و رفع نگرانیهای عمومی با دعا و نماز و روایات هم وجود خواهد داشت.