انسانها از همان هنگام که در غار گرد هم مینشستند و بر دیوار نقش میزدند، قصه و داستان نیز برای هم میگفتند و نطفه بسیار افسانهها در همان غارها بسته شد و شاه پیرنگهایی (شکل کلاسیک و عمومی پیرنگ؛ الگویی برای انتخاب و چینش عناصر داستان) را پدید آورده است که تا به امروز در بر همان پاشنه میچرخد و شیوه و اسلوب داستانگویی یکی است. چه بخواهیم لطیفهای در جمع دوستان بگوییم یا فیلم پرهزینهای در هالیوود بسازیم، باید از یک سری قوانین ساده و جهانشمول بهره بگیریم تا داستانمان شنیدنی و دیدنی باشد.
فناوریها روزبهروز تغییر میکنند و در دورههایی بالا و پایین میشوند. گروهی میکوشند با تکنیکها پسند روز همان داستانها را تکرار کنند و همان مفاهیم والای انسانی را با زبانی تازه بازتولید کنند. اکنون پسند بازار پادکست است و پادکست «چای با بنفشه» قصد دارد عاشقانههای نظامی را بهشیوهای نو عرضه کند که به کار جوانان و مردم کوچه و بازار هم بیاید.
«چاى از شما، قصه از من. سلام من بنفشه طاهریان هستم. شما به پادکست چاى با بنفشه گوش میکنین. من در این پادکست قصههاى کهن رو به زبان ساده امروز میگم. لابهلاش هم ابیات رو میخونم تا بدونین قصه آدمها از هزار سال پیش تا امروز فرق چندانی نکرده. ما همونیم که بودیم. بریم سراغ قصه...»
بنفشه طاهریان تاکنون ۵۴ قسمت از این پادکست را که داستان خسرو و شیرین نظامی گنجوی است، نوشته و اجرا کرده و عبارت بالا ۵۴ بار تکرار شده است؛ اما این هوسنامه چندان که باید و شاید در تاریخ ادبیات فارسی معرفی نشده زیرا بسیار بیپرده است و از عشق زمینی صحبت میکند. هر چه کردند عارفانهاش کنند، نشد که نشد! زیرا عاشقی را با بیان جزءبهجزء از بوس و کنار توصیف میکند و علاوه بر آن، قهرمانش زنی است که چون مردان لباس میپوشد و سوارکاری میکند و تیر میاندازد و در زیبایی و عشق سرآمد است و چنین زنی در جامعه مردسالار رخصت معرفی ندارد.
حالا زنی دیگری در قرن ۲۱، هزاران کیلومتر دورتر از مدفن شاعر، آن را بازخوانی میکند و آن را برای تمام فارسیزبانانی که در سراسر جهان پراکندهاند روایت میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بنفشه طاهریان را به عنوان دوبلور و بازیگر میشناختیم اما فکر نمیکردیم اینقدر به ادبیات فارسی مسلط باشد و بتواند یکی از منظومههای بس دشوار پارسی را که حدود ۹۰۰ سال پیش سروده شده است، اینقدر خوب و شیوا به نثر امروز روایت کند و ابیات آن را بخواند. هرچند از توانایی شگرفش در دوبله هم بهره برده است؛ بهویژه وقتی به حکایتهای کلیله و دمنه میرسد که «بزرگ امید» برای شیرین و خسرو تعریف میکند.
در پادکست «چای با بنفشه» بنفشه طاهریان تنها یک مجری نیست که متنی را میخواند. پیدا است که برای تولید هر برنامه تحقیق کرده و اشعار را به نثر درآورده و گاه اگر واقعه تاریخی در بین بوده، شرح مختصری داده یا واژهای را معنا کرده است. درواقع چیزی که بیشتر از صدای دلنشین او در این پادکست جلوه میکند، همین قلم شیرین و روایت تحقیق شده او است.
در گذشته، تقریبا در همهجا فرم ادبی شعر کلاسیک فرم غالب بود. در ایران، ما شاهنامه سترگ فردوسی را داریم که داستانهای زیادی را بیان کرده است. به همین داستان خسرو شیرین در کلام فردوسی، بیشتر به لحاظ رزمی پرداخته شده و شیرین را از طبقه فرودست جامعه برشمرده که جزو کنیزان خسرو پرویز بوده است و با توطئه، مریم، زن خسرو پرویز، را میکشد. اما در خسرو و شیرین نظامی گنجوی بیشتر به جنبه عاشقانه داستان پرداخته شده و اینجا شیرین از خاندان پادشاهی ارمنستان است و همان زمان که خسرو از دست بهرام چوبین گریزان است، او پس از مرگ عمه خود، مِهینبانو، به پادشاهی ارمنستان میرسد.
داستان خسرو و شیرین قابلیت ساخت یک مجموعه تلویزیونی را هم دارد و شیوه نقل داستان نظامی کاملا با اسلوب فیلمنامهنویسی مدرن همخوان است و کافی است به زبان امروزی برگردانده شود؛ زیرا مردم اکنون دیگر حوصله داستان شنیدن به شعر را ندارند و برای درک بهتر داستان باید فرمهای امروزی برای آن در نظر گرفته شود. کاری که بنفشه طاهریان کرده، دقیقا همین است؛ یعنی داستان خسرو و شیرین را به زبان امروزی بیان میکند و بیشک کسانی که پیگیری مجموعههای تلویزیونی را دوست دارند، از شنیدن پادکستهای «چای با بنفشه» لذت میبرند. درست انگار دارید یک مجموعه رادیویی گوش میکنید. گوش دادن به رادیو و پادکست یک خوبی بزرگ هم دارد. هنگام رانندگی هم میتوان آن را شنید البته اگر هیجانزده نشوید و تصادف نکنید.
هر پادکست با این گفتار تمام میشود و شوق شنیدن قسمت بعدی را در جان شنونده زنده نگه میدارد: «این قسمت که با من شنیدین، نوش جونتون. تا قسمت بعد، تنتون سلامت و جانتون شیرین. این پادکست اول، دهم و بیستم هر ماه میلادی منتشر میشه. در تولید این پادکست، شعرها از نظامى و نویسنده متون من، بنفشه طاهریان، هستم. مشاور ادبی من در این پادکست دکتر فرشید سادات شریفی و آهنگساز و نوازنده کمانچه کوروش بابایی است.»
به قول خود خانم طاهریان «دستتون طلا» این پادکست را دستبهدست کنید تا به دست مشتاقان برسد و نسلی که دارد روزبهروز از ادبیات کهنسال خود جدا میافتد با آن آشتی کند. باور کنید این داستان عاشقانه چیزی کم از رومئو و ژولیت ندارد و نظامی کمتر از شکسپیر نیست. تاره شنیدن این پادکستها کمک میکند ضمن مسرور شدن از داستان جذاب عاشقانه، با تاریخ آن منطقه بیش از پیش آشنا شوید و هویت مخدوش خود را باز یابید.
توصیه میکنم همین الان به سراغ نخستین قسمت «چای با بنفشه» بروید و قول میدهم نتوانید از آن دل بکنید؛ مگر به ضرورت کار و زندگی بین شنیدنتان وقفهای بیفتد.
وبگاه «چای با بنفشه»
نویسنده متن و راوی: بنفشه طاهریان
شاعر: نظامی گنجوی
مشاور ادبی و فنی پادکست: فرشید سادات شریفی
آهنگسازو نوازنده کمانچه: کوروش بابایی
ادیت و میکس صدا: مهلا دیانی
طراحی لوگو: هدیه لایق