استعفای جو جانسون شاید تاثیر عملی چندانی نداشتهباشد، ولی اقدامی نمادین است و مشکل برادرش را برجستهتر میسازد.
نخستوزیر بریتانیا نمیتواند انتخابات زودهنگام برگزار کند، چون نمایندگان حزب کارگر در پارلمان به آن رای نمیدهند. به رغم پیشنهاد طرحی از سوی نمایندگان که روز دوشنبه به قانون بدل خواهد شد، او خواهان تمدید مهلت برگزیت هم نخواهد شد. به نظر میرسد که چارهای جز استعفا نخواهد داشت.
بوریس جانسون حتا ممکن است روز دوشنبه قصد استعفایش را اعلام کند، البته از نخستوزیری، نه از رهبری حزب محافظهکار. به هرحال، تا 19 اکتبر باید استعفا کند، یعنی تاریخی که در طرح هیلاری بِن تعیین شده، و تا آن تاریخ هر کسی که نخستوزیر باشد، باید نامهای خطاب به دونالد تاسک، رئیس اتحادیه اروپا امضا کند و از او بخواهد که مهلت ماده 50 را تمدید کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ولی فایده انتظار چییست؟ روز دوشنبه که طرح بن به قانون بدل شود، نخستوزیر در تله خواهد افتاد. همچنان که روز پنجشنبه در مجلس عوام گفت، «این طرح عملا به مذاکرات پایان میدهد.» دیگر چیزی زیادی باقی نمیماند که او با اتحادیه اروپا در بارهاش بحث کند، چون رهبران این اتحادیه میدانند که بریتانیا روز 31 اکتبر بدون توافق از اتحادیه خارج نخواهد شد.
جانسون میتواند پنج هفته آینده را نخستوزیر بماند و پارلمان هم با او کاری نداشته باشد، ولی قطعا رفتنی خواهد بود. او میتواند در روزهای 17 و 18 اکتبر در نشست اتحادیه اروپا شرکت کند، اما چیزی برای گفتن نخواهد داشت.
هر وقت که تصمیم به اعلام استعفا بگیرد، تنها گزینهاش ظاهرا این است که نه تنها جلوی زبانش را بگیرد، بلکه غرورش را هم زیر پا بگذارد و آخرین ذره اعتبار خود نزد رای دهندگان به برگزیت را هم از دست بدهد.
به نظر من او میتواند خواهان تمدید مهلت برگزیت شود و بگوید که خواستار یک همهپرسی دیگر است، که این ممکن است شش ماه طول بکشد و در این فاصله او به رهبری شکست خورده بدل شود. ولی به نظرم بیشتر احتمال دارد بگوید که خواهان انتخابات سراسری است؛ که پارلمان راهش را سد کرده؛ که میگذارد دیگران این بنبست قانونی را حل کنند؛ و این که هر وقت انتخابات برگزار شد، در آن مبارزه خواهد کرد.
از دید بسیاری، او شکست خورده به حساب خواهد آمد، چون برگزیت باز به تعویق خواهد افتاد، ولی دستکم خودش چنین حسی نخواهد داشت. او میتواند بگوید که سعیاش را کرد، اما یک پارلمان هوادار باقی ماندن در اتحادیه اروپا که هرگز نتیجه همهپرسی 2016 را نپذیرفت، به مردم خیانت کرد. حزب برگزیت قویتر از انتخابات 15 اکتبر خواهد بود، زیرا نایجل فاراژ جانسون را به شکستن عهد خودش به آوردن مردم به پای صندوق رای در 31 اکتبر متهم خواهد کرد. ولی جانسون هنوز بختی برای مبارزه در یک انتخابات «مردم علیه پارلمان» علیه حزب دوپاره کارگر خواهد داشت.
هیچکس نمیداند اگر جانسون استعفایش را اعلام کند چه خواهد شد. احتمالا از توصیه جایگزینی برای خودش به ملکه خودداری خواهد کرد. در عوض، در محدوده مجلس عوام خواهد کوشید حزب محافظهکار را پشت سر کسی به عنوان نخستوزیر موقت، متحد کند.
این شخص موقت، مسئول نوشتن نامه «دونالد عزیز» (دونالد تاسک، رئیس اتحادیه اروپا) خواهد شد که جانسون از نوشتنش خودداری میکند، بعد هم – پس از 31 اکتبر – انتخابات برگزار خواهد کرد.
ولی این کار از چه کسی برمیآید؟ جو سوینسون، رهبر حزب لیبرال دموکرات (که حالا 16 نماینده در پارلمان دارد) جرمی کوربین رهبر حزب کارگر را در سمت نخستوزیری نمیخواهد؛ و بعید است که کوربین با انتخاب کنت کلارک که اکنون یک محافظه کار مستقل است، موافقت کند. من پیشتر هم استدلال کردهام که کلارک از حمایت ضمنی بیشتری در مجلس عوام برخوردار است تا کوربین.
گرچه شاید بعید به نظر آید، کلارک ممکن است بهزودی نخستوزیر کوتاه مدت بریتانیا شود، پیش از انتخابات سراسری در ماه نوامبر یا دسامبر.
© The Independent