در نخستین روزهای سال، همه ما هیجانزدهایم؛ اهداف جدیدی برای خود تعیین میکنیم، چند روزی حتی برای تحقق و رسیدن به آنها تلاش میکنیم و بهتدریج به همان روال سابق بازمیگردیم.
چرا هیجانی که در ابتدای سال احساس میکنیم در چند روز یا چند هفته از بین میرود؟
به این دلیل است که ما توقعات و انتظارهایی از خود داریم که توانایی انجام و برآورده کردن آنها را نداریم.
سرشت و طبیعت ما طوری است که اگر مجبور باشیم چهار ساعت در جایی بمانیم، برابر است با حضور فرشته مرگ که قبض روحمان کند؛ اما هدف سال نو خود را هشت ساعت مطالعه بدون وقفه در روز تعیین میکنیم.
در مورد غذا هم نیت و اراده ما بهگونهای است که با دیدن عکس بریانی در اینستاگرام بلافاصله ماشین را سوار شده به دنبال بریانی بیرون میرویم یا باعجله وارد آشپزخانه شده با برنج و گوشت و ادویهها به آماده کردن آن مشغول میشویم؛ اما هدف ما هرماه هشت کیلوگرم کاهش وزن تعیینشده است.
نشانههای دلبستگی به امور دینی و عبادتها طوری است که اگر میهمان به خانه آمد و سجاده خواست، برای چند ثانیه جای آن را به یاد نمیآوریم و پس از لحظاتی متوجه میشویم که هفته پیش آن را در فلان اتاق دیده بودیم؛ اما هدف تعیینشده ما قضای تمامی نمازهای ترک شده گذشته است.
وقتی صحبت از تحمل و حوصله میشود به کوچکترین حرفی از افراد پیرامون، پاسخ تندی میدهیم؛ اما اهداف توسعه و رشد فردی خود را نادیده انگاشتن دردها و ناملایمات و در مقابل اظهار همدلی و تقسیم غم و اندوه با دیگران تعیین میکنیم.
سپس با این اهداف چه میکنیم؟
چند روزی برای رسیدن به آنها سخت کار میکنیم، سپس قلبمان به اینطرف و آنطرف حرکت میکند. در آغاز، کارهای امروز را به فردا موکول میکنیم؛ بعد معلوم نمیشود که چه زمانی روزها به هفته و هفتهها به ماه تبدیل میشوند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در پایان سال، خود را درجایی مییابیم که سال قبل را ترک کرده بودیم؛ تغییری هم که اتفاق افتاده است، اجباری بوده نه اختیاری.
در ارتباط با کارهای اداری، تنبلی، خستگی و افسردگی را کنار گذاشته به اجبار انجام میدهیم؛ چون دهها نفر بدون شغل وجود دارند که جای ما را بگیرند، چون در ازای کاری که برای امرارمعاش و حفظ زندگی لازم است، حقوق ماهیانه در نظر گرفته شده است.
حقوق ماهیانه نیز هرسال افزایش مییابد؛ اگر شرایط اداری خیلی خوب باشد، ارتقا و پیشرفت نیز حاصل میشود.
مدرک تحصیلی به همین ترتیب تکمیل و به دست میآید. شرایط جسمی و روحی هر چه که باشد و در هر شرایطی باید آزمونها داده شود. باید برای امتحان درس بخوانی و به کتابها سر بزنی. شما باید مجلهها را با کامپیوتر بخوانید. تکالیف و کارهای خانگی، باید بهموقع ارسال شوند.
در پایان سال، ما این دستاوردها را میشماریم و آنها را در رسانههای اجتماعی منتشر میکنیم. این باعث میشود که در کنار دیگران ما هم کمی احساس اطمینان میکنیم که خیلی بیکاره و تنبل نیستیم.
اما ما واقعیت خود را میدانیم. آنچه در آغاز سال برای انجام آن فکر کرده و طرح و نقشه ریخته بودیم؛ در هفتههای اول همان سال به باد فراموشی سپرده شده است. در آخر سال ما همانی هستیم که بودیم، خسته و تنبل.
چشمها و قلبهای ما بازهم با امید و آرزوی تازه در انتظار سال جدید است که امسال زندگیمان تغییر خواهد کرد، اما این اتفاق نمیافتد، زیرا اهداف واقعبینانهای برای خود تعیین نمیکنیم.
ما خود را خیلی خوب میشناسیم و از تواناییهای خود آگاهیم. از کارهایی که میتوانیم انجام دهیم و نمیتوانیم انجام دهیم؛ پس چرا بر این اساس برنامهریزی نمیکنیم؟
چرا به نام خارج شدن از موقعیت آسایش و راحتطلبی، ۴۰۰ کیلومتر دورتر میرویم؟ چرا فاصله چند متری را اتخاذ نمیکنیم؟
زندگی باید مطابق اهداف سازماندهی شود، اما بهگونهای که قابلدرک باشد و بتوان به آن عمل کرد.
آنچه را که نمیدانید، بنویسید؛ اگر حتی بعد از نوشتن هم قابلدرک نبود، آن را کنار بگذارید. شما قادر به انجام آن نخواهید بود.
شما میدانید چه کاری میتوانید انجام دهید، پس بر این اساس، برای خود اهداف تعیین کنید. اهدافی که میتوانید به آنها دست یابید و به همان اندازه کاری که روزانه برای رسیدن به آنها نیاز دارید، بتوانید انجام دهید.
وگرنه، در آخر سال آینده نیز وضعیت شما همانند پایان سال جاری خواهد بود.
با این پیام، سال نو را به همه شما تبریک میگویم. دعا میکنم سال پیش رو برای شما شادیهای زیادی به همراه داشته باشد و باعث شادی دیگران شوید. آمین
© IndependentUrdu