در پی حمله به تأسیسات نفتی شرکت آرامکو در عربستان سعودی که ایران به عنوان متهم اصلی در این حمله تروریستی شناخته میشود، بحران خاورمیانه ابعاد تازهای به خود گرفته و احتمال درگیری در منطقه به شدت رو به افزایش است. عمدهترین مسئلهای که محور بحث و بررسی نشستهای منطقهای و بینالمللی را در این روزها شکل میدهد، نحوه واکنش و پاسخ مناسب به حمله بر تأسیسات نفتی بقیق و خریص است و تلاشها از هر سو برای اتخاذ اقدامات فراخور با میزان خطر این حمله جریان دارد. با توجه به پیامدهای ناگوار اقتصادی و سیاسی حمله به تأسیسات نفتی آرامکو، به نظر میرسد واکنش به این حمله، سناریوهای متعددی داشته و عرصههای مختلفی را در برگیرد.
شاید عربستان سعودی و ایالات متحده به همین زودی پاسخ تهران را ندهند اما پس از روشن شدن نتایج تحقیقات در مورد حمله به تأسیسات نفتی آرامکو که اقتصاد جهان را آسیب پذیر کرده است، ایران، پاسخ لازم را دریافت خواهد کرد.
تردیدی نیست که حملات ایران به مراکز اقتصادی و تأسیسات نفتی در منطقه، تلاش برای کاهش فشارهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی است که ایران را با دشواریهای فراوانی روبهرو کرده و مقامات تهران برای رهایی از چالشهای کنونی، دست به چنین اقدامات غیر مسئولانه میزنند. از اینرو، تشدید تحریمها بر ایران میتواند یکی از پاسخهای مناسب به حمله به تأسیسات نفتی آرامکو باشد و ایران را بیش از پیش تحت فشار تحریمها قرار دهد.
برای بیرونرفت از باتلاق کنونی، ایران ممکن است به هر گزینه و اقدامی دست زند تا ابعاد بحران را گسترش دهد و شاید ضربهای بعدی ایران که یک انتحار سیاسی به شمار میرود، از طریق سازمان حزب الله انجام شود و اسرائیل هدف حمله قرار گیرد.
شکی نیست که حمله به تأسیسات نفتی آرامکو بیانگر ناامیدی ایران است زیرا تهران به خوبی میداند که وضعیت ژئوپلیتیک در خاورمیانه دیگر به گونهای سابق باقی نخواهد ماند و پیامد چنین حملهای برای ایران توان فرسا میباشد.
از سوی دیگر، با آن که امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه در تلاش برای میانجیگری بین واشنگتن و تهران است اما وضعیت موجود نشان میدهد که احتمال از سرگیری گفتوگو میان ایران و آمریکا و بازگشت واشنگتن به توافقنامه هستهای، آرزوی است که تحقق آن دور از امکان است.
تناقض آشکار دیدگاههای رژیم ایران از یک سو و آمریکا و متحدان آن در خاورمیانه، از سوی دیگر نمایانگر آغاز فصل استراتژیک جدیدی در منطقه خلیج فارس است که تهران به هیچ صورتی شرایط سازگاری با آن را ندارد. بسیاری از تحلیلگران سیاسی عقیده دارند که با توجه به همین وضعیت ناهنجار و غیرقابل تحمل برای ایران، تهران دست به انتحار سیاسی و اقدامات تهدید آمیزی میزند که حاکی از فروافتادن این کشور در عمق ناامیدی است.
البته ایران تاب مقاومت در برابر چالشها و فشار روزافزون تحریمها را ندارد و نمیتواند مانند عربستان سعودی و ایالات متحده صبر پیشه کند زیرا در حال حاضر زمان به سود ایران نیست و با گذر هر روز تهران بیشتر از پیش تحت فشار قرار میگیرد.
بنا براین، ممکن است واکنش ایالات متحده و عربستان سعودی در برابر حمله به تأسیسات نفتی شرکت آرامکو، یک اقدام درازمدت و استراتژیک باشد، در حالی که واکنش سریع علیه ایران نیز از احتمال به دور نیست، به ویژه اگر ایران دست به حملات مشابهی در قلمرو عربستان سعودی بزند.
با آنکه پس از حمله تروریستی ایران به تأسیسات نفتی شرکت آرامکو، اکنون توپ در زمین عربستان قرار گرفته است اما ایران نیز که سالها سرگرم تکتازی در منطقه بود، پس از حملهای اخیر درک کرده است که قوانین بازی در خاورمیانه در حال تغییر است و زمان نیرنگبازیهای گذشته به پایان رسیده است.
دولت ایران زمانی بحث گفتوگو میان کشورهای همسایه در خلیج فارس را مطرح میکند و به آن اولویت میدهد که فشارهای خارجی فراتر از تحمل تهران شود. پس میتوان گفت که این گونه پیشنهادها از روی صداقت و حسن نیت نیست و بهمحض دگرگونی اوضاع، رژیم ایران بازی جدیدی را که تأمین کنندهای منافع ایران باشد به پیش میکشد و دیگر، خبری از گفتوگو و مذاکره در میان نخواهد بود.
© IndependentArabia