تقلای جهانی برای سوخت بعد از تهاجم روسیه به اوکراین به طور قطع به هر بحثی درباره اینکه آیا انرژی هستهای باید بخشی از عصر جدید انرژیهای تجدیدپذیر جهان باشد یا خیر، پایان داد.
اخیرا دولتهای اروپا، آسیا و ایالات متحده آمریکا نگرانیهای زیست محیطی درباره زبالههای رادیواکتیو و حوادث هستهای را کنار گذاشتهاند و دوباره به نیروگاههای هستهای بهمثابه بخشی از هرگونه گذار از نفت و گاز رجوع کردهاند. در حالی که جهان روز زمین را آخر همین هفته جشن گرفت، بازگشت به انرژی هستهای به دهه ۱۹۷۰ بازمیگردد؛ پیش از آنکه حوادث جزیره تریمایل و چرنوبیل شهرت آن به عنوان جایگزینی ایمن و ارزان برای نفت و گاز را مخدوش کند.
اما رونق ناگهانی خوشبینی هستهای از واشنگتن تا لندن چیزی بیش از یک فریب سیاسی نیست. در زمانی که هزینه بیشتر پروژههای هستهای پیشنهادی پرداخت شده و توسعه یافته است، ظرف یک دهه یا بیشتر، یا به فصل جدیدی از وابستگی به انرژی خورشیدی و بادی وارد میشویم یا در برابر سنگهای گرمشده جهانی سوختهای فسیلی شکست خواهیم خورد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دولت بایدن هفته آینده تا شش میلیارد دلار از لایحه زیرساختی خود را برای حفظ تقریبا ۱۰۰ نیروگاه هستهای آسیبدیده برای بهرهبرداری در آینده اختصاص دهد. طرحهایی برای تبدیل کارخانههای زغالسنگ تعطیلشده -و کارگران آنها- به تاسیسات هستهای در حال شکلگیری است. به گفته اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده آمریکا، انرژی هستهای هماکنون در مقایسه با انرژی بادی (۹ درصد) و خورشیدی (۳ درصد)، حدود ۲۰ درصد از مصرف انرژی ایالات متحده آمریکا را تشکیل میدهد.
بهار امسال در اروپا، محکومیت شدید [استفاده از] انرژی هستهای در جاهایی مثل آلمان، بریتانیا و بروکسل جای خود را به مصلحت سیاسی جانبداری از کشورهایی مثل فرانسه داد که مدتها است از انرژی هستهای حمایت کردهاند.
برای نمونه، بلژیک نیز نظر خود را تغییر داد و دوباره به ساخت نیروگاههای جدید متعهد شد. لهستان نیز قصد دارد نمونههای جدید بسازد. فرانسه [ساخت نیروگاه را] دوبرابر کرد و حتی بوریس جانسون بریتانیایی تاسیسات هستهای جدیدی را دقیقا در چارچوب راهبرد جدید انرژی دولت خود قرار داد؛ حتی به قیمت نیروگاههای بادی ساحلی. او [بوریس جانسون] میخواهد ترکیب هستهای بریتانیا را تا سال ۲۰۳۰ از ۱۶ درصد به ۲۵ درصد برساند.
حتی آلمان که روند تعطیلی تمام نیروگاههای هستهای خود تا سال ۲۰۳۰ را در پیش داشت، اکنون در مواجهه با ازدستدادن احتمالی نفت و گاز روسیه که بالغ بر ۴۰ درصد مصرف انرژیاش از آن تامین میشد، در حال سنجش گزینههای خود است. چین در حال احداث چند نیروگاه هستهای است و حتی ژاپن که یک دهه پیش قربانی فاجعه فوکوشیما شد، نیز در حال راهاندازی مجدد برخی از نیروگاههایش است.
با این حال، هیچکجا این اضطراب بیشتر از ایالات متحده آمریکا نیست. در حالی که قرار نیست هیچ نیروگاه بزرگ جدیدی ساخته شود، نیمی از ۹۳ نیروگاه باقیمانده تعطیل شدهاند یا پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ به این دلیل که نگهداری نمیشوند، از کار بیفتند وسرمایهداران خطرپذیر و بشردوستانی مانند بیل گیتس نیز از راکتورهای کوچکتر و متحرک حمایت میکنند.
به زعم آنها، راکتورهای جدید ایمنترند و بهراحتی به مکانهایی که به آنها نیاز است منتقل یا صادر میشوند و اگر یکی از آنها از کار بیفتد، دیگری میتواند به آسانی کنترل را به دست بگیرد. مثل موتورهای جت در هواپیما. ترا پاور (TerraPower)، شرکت تحتحمایت گیتس، در خط مقدم این حرکت قرار دارد. این شرکت میگوید راکتورهای کوچکترش سیستمهای خنککننده ایمنتری دارند تا از حوادثی که در فوکوشیما رخ داد، جلوگیری کنند. شرکتهای دیگری نیز در پی همین روندند.
اما توسعه این محصولات نیز مانند تمام فناوریهای جدید، سالها زمان میبرد و به هزینه زیادی نیاز دارد. بازسازی تاسیسات موجود یا ساخت تاسیسات عظیم جدید به یک اندازه زمانبر و هزینهبرند و هزینه آن به دهها میلیارد میرسد و برای دولتهایی که به دلیل کمبود انرژی فعلی در تنگنا قرار دارند، از این هم فراتر است.
در اروپا، استقرار تاسیسات هستهای در فاصلهای بسیار نزدیک به خط مقدم ناتو با روسیه، خطر مضاعفی در پی دارد و آن سوءاستفاده خطرناک روسیه از نیروگاه چرنوبیل اوکراین است که نیروهای این کشور ماه گذشته آن را به طورموقت تصرف کردند.
بحران انرژی ناشی از [جنگ] اوکراین یک بحران اضطراری است، نه بحرانی که بتوان آن را با راهحلهای بلندمدت و پرهزینه برطرف کرد. درحالی که اروپا -و باقی کشورهای جهان- باید در بلندمدت به کاهش گرمایش جهانی و توقف سوزاندن سوختهای فسیلی فکر کنند، کاهش هزینههای سایر انرژیهای تجدیدپذیر مثل باد، خورشید و جزرومد در نهایت به طرحهای جایگزین گرانقیمتی میرسد. با توجه به کاهش این هزینهها ظرف ۱۰ سال گذشته، احتمالا این اتفاق سریعتر از آنچه فکر میکنیم، رخ میدهد.
بر اساس برخی معیارها، فعلا دیدن موضوع هستهای به مثابه پاسخ مایه دلگرمی است. به عنوان مثال، اتحادیه اروپا انرژی هستهای را در ردهبندی خود برای گذار به انرژیهای تجدیدپذیر گنجانده است.
اما شتاب ناگهانی دولتها به سمت انرژی هستهای در نتیجه تهاجم روسیه به اوکراین، چیزی نیست جز یک واکنش شتابزده دیگر به کمبود انرژی که باید سالها پیش آن را میدیدند.
© The Independent