سران گروه طالبان روز پنجشنبه، به مناسبت بزرگداشت ۸ اردیبهشت، روز پیروزی مجاهدین در برابر حکومتهای دموکراتیک سوسیالیستی افغانستان که در سال ۱۳۷۱ اتفاق افتاد، مراسم بزرگی در کابل برگزار کردند. در این مراسم، سران گروه طالبان بیشتر در مورد نقش این گروه در جنگ علیه نیروهای خارجی صحبت کردند و ادعا کردند که افغانستان پس از ۴۰ سال، تحت رهبری این گروه قرار گرفته است. سراجالدین حقانی، رهبر شبکه حقانی و وزیر داخله (کشور) گروه طالبان گفت افغانستان پس از ۴۰ سال جنگ اکنون نفس راحت میکشد و تحت رهبری واحد قرار گرفته است. او افزود که جنگ در افغانستان پایان یافته است و این وضعیت نتیجه قربانی شدن مردم در برابر «اشغالگران خارجی» است. مولوی عبدالسلام حنفی، معاون نخستوزیر گروه طالبان، نیز با اشاره به سلطه طالبان بر افغانستان گفت جهاد و مبارزه مردم افغانستان باعث خروج شوروی و آمریکا از افغانستان شد.
حنفی ادعا کرد که انقلاب کمونسیتهای طرفدار شوروی سابق در ۷ اردیبهشت ۱۳۵۷، باعث بدبختیهای مردم افغانستان شد و پیروزی مجاهدین در ۸ اردیبهشت ۱۳۷۱، به تجاوز شوروی و تداوم حاکمیت کمونسیتی در این کشور پایان داد.
در ۸ اردیبهشت ۱۳۷۱، نیروهای مجاهدین که از احزاب مختلف تشکیل شده بودند، پس از ۱۴ سال جنگ علیه حاکمیت دموکراتیک سوسیالیستی تحت حمایت شوروی در افغانستان، بر کابل مسلط شدند. افغانستان تا پیش از پیروزی مجاهدین، مانند یکسال قبل، ارتش منظم و قدرتمند، ساختار به نسبت مدرن اداری و نیروی تحکیم قانون داشت، اما ورود مجاهدین به کابل و فروپاشی دولت تحت رهبری دکتر نجیبالله، همه این ساختارها را ویران کرد. احزاب مجاهدین که در پاکستان شکل گرفته بودند و با پشتوانه سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (ISI) و با دریافت پول و تجهیزات از آمریکا و کشورهای خاورمیانه علیه دولتهای تحت حمایت مسکو میجنگیدند تا پیش از پیروزی باهم متحد بودند، اما در ماههای آخر حاکمیت دولت دکتر نجیبالله، احزاب جهادی، بر سر تقسیم غنایم جنگی، سلطه بر روستاها و شهرها و در نهایت بر سر تقسیم قدرت باهم درگیر شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، که خود را صحنهگردان اصلی آن روزگار میدانست، دو روز پیش از فروپاشی کامل دولت دکتر نجیبالله، در ۶ اردیبهشت از «فتح کابل» خبر داد و در مصاحبه با رسانهها گفت نیروهای حزب او وارد کابل شدند. حکمتیار و نیروهایش که در شهرستان چهارآسیاب کابل مستقر بودند، توقع داشتند که نخستین نیرو برای ورود به کابل و قبضه کردن قدرت باشند. نیروهای بقیه احزاب از جمله جمعیت اسلامی، وحدت اسلامی و جنبش ملی اسلامی که هر کدام موضع جداگانهای در مورد چگونگی ورود به کابل و به دست گرفتن قدرت داشتند، هر کدام بخشهایی از کابل را تصرف کردند. این احزاب که یکدیگر را به زیادهخواهی و انحصار قدرت متهم کردند، تا ظهور طالبان و متواری شدن از کابل باهم جنگیدند.
جلالالدین حقانی، رهبر و بنیانگذار شبکه حقانی، که در زمان جنگ علیه دولتهای دموکراتیک سوسیالیستی افغانستان، جمعی از جنگجویان پشتونتبار استانهای شرق افغانستان را رهبری میکرد، نقش تعیینکنندهای در این جنگ در شرق افغانستان، داشت. جنگجویان تحت امر او که عمدتا جوانان روستایی پشتون بودند، با اعتقاد به اینکه علیه «اشغالگران و کمونیستها» میجنگند، از خودشان چهرههای افسانهای ساخته بودند. پس از پیروزی مجاهدین و سلطه احزاب جهادی بر افغانستان، در حالی که دو چهره اصلی میدانهای جنگ، برهانالدین ربانی و گلبدین حکمتیار، بر سر تقسیم قدرت با هم درگیر شده بودند، جلالالدین حقانی، سرگرم جنگهای قبیلهای در شرق افغانستان بود. جلالالدین حقانی، در آبان ۱۳۷۵، به دستور سازمان اطلاعات نظامی پاکستان، با گروه تازهتاسیس طالبان بیعت کرد و بخشی از جنگ علیه دولت ربانی را به عهده گرفت. درگیریهای خونینی که از ۸ اردیبهشت ۱۳۷۱ و با ورود مجاهدین به کابل آغاز شد و تا ۱۳۷۵ که طالبان کابل را تصرف کردند جریان داشت، میلیونها شهروند افغانستان را آواره کرد و باعث ویرانی زیربناهای اقتصادی کابل شد. دلیل اصلی این جنگ ویرانگر که میان احزاب جمعیت اسلامی، حزب اسلامی، وحدت اسلامی و جنبش ملی رخ داد، چگونگی تقسیم قدرت بود. حکمتیار حضور یک تاجیک را در راس دولت نمیپذیرفت و آن را حق خود میدانست. با وجودی که برهانالدین ربانی، در تشکیل دولت مجاهدین، مسند نخستوزیری را به گلبدین حکمتیار واگذار کرد، اما او هرگز آن را نپذیرفت و به کمتر از رهبری دولت با اختیارات فوقالعاده که بتواند برای دیگران جایگاه تعیین کند، قانع نبود.
احزاب دیگر مانند حزب وحدت که متشکل از نیروهای هزاره بود و حزب جنبش ملی از قوم ازبیک نیز ساختار اعلام شده بهرهبری برهانالدین ربانی را قومی و انحصاری دانستند و به آنچه برایشان در نظر گرفته شده بود قانع نشدند. هرچند برخی از این طرفها از جمله جمعیت اسلامی، حزب وحدت اسلامی و جنبش ملی، بر مذاکره و گفتوگو توافق داشتند، اما گلبدین حکمتیار، با راکتپرانی بهسمت کابل، جنگ ویرانگری را آغاز کرد که منجر به کشته شدن هزاران شهروند کابل و ویرانی این شهر شد. این جنگ، هرجومرج را در سراسر افغانستان حاکم کرد و فرماندهان محلی، در نواحی زیر سلطهشان، به اخاذی و آزار و اذیت مردم پرداختند. گروه طالبان، در چنین وضعیتی از درون جنگ داخلی و هرجومرج در افغانستان ظهور کرد و با ادعای تامین امنیت سراسری و ایجاد حاکمیت یکدست، جنگ را از قندهار آغاز کرد. دولت اسلامی به رهبری برهانالدین ربانی بهدلیل اینکه سرگرم جنگ داخلی با بقیه جریانهای جهادی بود، نتوانست در مقابل طالبان تاب بیاورد. طالبان در ۶ مهر ۱۳۷۵، وارد کابل شدند و پرچمشان را در کاخ ریاست جمهوری افغانستان به اهتزاز درآوردند.
این گروه هرچند در حاکمیت نخست خود بر افغانستان، نتوانست تمام جغرافیای این کشور را تصرف کند، اما برای ۵ سال، قدرت را در کابل و مراکز همه شهرهای افغانستان در اختیار داشت.
در ۲۰ سال گذشته، دولتهای افغانستان، با برگزاری مراسم بزرگ در کابل و همه شهرها، از ۸ اردیبهشت بهعنوان روز پیروزی مجاهدین تجلیل میکردند. در این برنامهها، چهرههایی که میداندار جنگ ۱۴ ساله علیه دولتهای دموکراتیک سوسیالیستی افغانستان بودند، بهعنوان میراثداران جهاد سخنرانی میکردند و مانند طالبان، انقلاب احزاب چپ افغانستان در ۷ اردیبهشت را محکوم میکردند. اکنون پس از ۳۰ سال، طالبان بزرگداشت ۸ اردیبهشت را برگزار کردند و خودشان را میراثداران واقعی جهاد افغانستان دانستند. گلبدین حکمتیار، برهانالدین ربانی، دکتر عبدالله، حامد کرزی، عبدالرب رسول سیاف، محمد محقق، کریم خلیلی، احمدضیاء مسعود، عطامحمد نور، قسیم فهیم، صبغتالله مجددی و شماری دیگر از سران احزاب جهادی، در سالهای گذشته از چهرههای اصلی در تجلیل و بزرگداشت از روز ۸ اردیبهشت بودند. از این میان، مجددی، ربانی و فهیم درگذشتند و بقیه چهرهها با سلطه طالبان بر افغانستان، یا این کشور را ترک کردهاند و یا در کابل در حبس خانگی به سر میبرند.
طالبان هرچند ۵ سال پس از پیروزی مجاهدین شکل گرفتند و افرادی که اکنون بر افغانستان مسلطند، نقشی در آن جنگ نداشتند، اما بهدلیل سلطه بر افغانستان، خودشان را میراثداران جهاد در افغانستان میدانند. در مراسمی که با حضور سران طالبان به همین مناسبت در کابل برگزار شد، حتی گلبدین حکمتیار که در کابل زندگی میکند و جنگ این گروه را «مشروع» و عمل انتحاری را «جایز» میداند، در این مراسم غایب بود.
به نظر میرسد آنچه امروز طالبان به نمایش میگذارند، تکرار همان ادعایی است که گلبدین حکمتیار، ۳۰ سال قبل مطرح کرده بود. شماره ۴۷۰ مجله شهادت که در ۶ اردیبهشت، با عنوان بزرگ «کابل فتح شد» منتشر شد، ادعا کرد که نیروهای این حزب پس از ۱۴ سال جنگ، کابل را تصرف کردند. در صفحه نخست این مجله، آمده است: «برادر حکمتیار، طی کنفرانس مطبوعاتی، به وسیله بی سیم از حومه شهر کابل: پیروزی کامل انقلاب اسلامی را به فرد فرد ملت افغان و کافه امت مسلمه تبریک میگویم. به هموطنان مسلمان اطمینان میدهیم که انشاءالله دیگر دوران جنگ در افغانستان پایان یافته است. یکشنبه، ۶ ثور (اردیبهشت) ۱۳۷۱، کابل.»