روشهای تأمین مالی برای ایدهها و پروژهها، از مهمترین دغدغهها برای بنگاههای کوچک و متوسط بهشمار میآید. میزان سهولت تأمین مالی برای بنگاههای اقتصادی، نیز از شاخصهای مهم در بهبود کسبوکار و رقابتپذیری در اقتصاد است. در کشورهایی که اقتصادی پویا دارند، نهادهای اداری و مالی مربوطه، میکوشند تا در کنار روشهای متعارف تأمین مالی مانند استقراض یا فروش سهام، با ارائه ابزارهای نوینی چون صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture capital)، ضمن تسهیل روشهای تأمین مالی برای کارآفرینان، شاخص رقابتپذیری را نیز بهبود بخشند.
اما در ایران، اخذ تسهیلات بانکی، مهمترین روش تأمین مالی بنگاههای اقتصادی بهحساب میآید. این امر، همانطور که گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصاد نیز نشان میدهد، یکی از دلایل اصلی پایین بودن میزان رقابتپذیری جهانی در ایران است. بر طبق این گزارش، ایران در میان ۱۴۱ کشور درزمینه رقابتپذیری، در رتبه ۹۹ قرار دارد.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارش اخیر خود، ضمن پرداختن به این موضوع کوشیده است تا به بررسی موانع و راهکارهای تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط در ایران بپردازد.
انواع روشهای تامین مالی
طبق گزارش بانک مرکزی، در چهارچوب طبقهبندی کسبوکارها، واحدهایی با کمتر از ۱۰ نفر شاغل، بنگاههای «خرد»، با ۱۰ تا ۴۹ شاغل، بنگاههای «کوچک»، با ۵۰ تا ۹۹ نفر شاغل، بنگاههای «متوسط» و واحدهای دارای بیش از ۱۰۰ نفر شاغل بنگاههای «بزرگ» نامیده میشوند. بنگاههای کوچک و متوسط، طیف وسیعی از فعالیتهای تولیدی و خدماتی را در بر میگیرند.
ابزارهای تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط را میتوان به سه گروه (تأمین مالی از طریق منابع خصوصی و روشهای داخلی بنگاه، تأمین مالی از طریق بدهی، تأمین مالی از طریق جذب سرمایه) تقسیم کرد.
تامین مالی از طریق منابع خصوصی و روشهای داخلی بنگاه
در این روش، سرمایه مورد نیاز یا از طریق منابع شخصی، دوستان و آشنایان تأمین میشود، یا میتوان از منابع داخلی کسبوکار، مانند سود حاصل از فعالیتهای بنگاه اقتصادی، برای اجرای پروژههای مالی بهره برد.
تامین مالی از طریق جذب سرمایه
در این روش، سرمایه موردنیاز برای تأمین پروژهها و طرحهای بنگاهها، از محل حقوق صاحبان سهام تأمین میشود؛ «یکی از مهمترین مزیتهای تأمین سرمایه با این روش، آن است که الزامی به بازپرداخت آن همانند یک وام وجود ندارد».
در بسیاری از کشورها، بازار سرمایه مجزا برای بنگاههای کوچک و متوسط اقتصادی تشکیلشده است. این بازارها با ایجاد «شفافیت و دسترسی به اطلاعات»، امکان «تصمیمگیری آگاهانه و کاهش ریسک برای سرمایهگذاران» فراهم میکنند.
از میان بازارهای شناختهشده جهانی برای تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط از طریق انتشار سهام، میتوان به «بازار سرمایهگذاری جایگزین در لندن، بازارHK GEM در هنگ کنگ، بازار Mothers در ژاپن، بازار Alter Net در اروپا، و بازار AltX در آفریقای جنوبی» اشاره کرد.
در ایران نیز، چنان که مرکز پژوهشهای مجلس اشاره دارد، «با تصویب و ابلاغ دستورالعمل پذیرش شرکتهای کوچک و متوسط در فرا بورس ایران و تعیین اعضای هیئت پذیرش این بازار، از ابتدای شهریورماه ۱۳۹۵ و با شروع فرآیند پذیرش در این بازار تا شهریورماه ۱۳۹۷ شانزده جلسه هیئت پذیرش برگزارشده است». بنا بر آمار فرابورس، این هیئت «پس از بررسی موضوع ۳۱ شرکت طی این ۱۶ جلسه، تنها با پذیرش ۱۸ شرکت موافقت کرده است. از میان ۱۸ شرکت پذیرفته شده، ۹ شرکت درج و ۳ شرکت نیز موفق به عرضه سهام شدهاند».
بر مبنای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، «مشکلات ساختاری شرکتها» و «مشکلات بازار بنگاههای کوچک و متوسط» از عوامل اصلی عدم موفقیت بازار بنگاههای کوچک و متوسط در ایران در مقایسه با کشورهای دیگر است. از «مشکلات ساختاری شرکتها» میتوان به «نبود تمایل شرکتها به شفافیت اطلاعات»، «نبود امکان تهیه صورتهای حسابرسی استاندارد»، «نبود اطلاع کافی صاحبان شرکتها از روشهای تأمین مالی» و «هزینه بالای این نوع تأمین مالی و محدودیتهای فرابورس برای خریداران» اشاره کرد. «مشکلات بازار بنگاههای کوچک و متوسط» نیز بر اساس این گزارش عبارتاند از: «نبود مشوقهایی چون معافیت مالیاتی و امکان نقد شوندگی آسان سهام»، «ممنوعیت ورود سرمایهگذاران حقیقی در بازار»، «هزینه بالای مشاوره و پذیرش در بازار»، بالا بودن «هزینههای مبادلاتی این سهام» و «نبود امکان حضور شرکتها با مسئولیت محدود و سهامی خاص».
تامین مالی از طریق بدهی
در این روش، صاحبان شرکت در عین حفظ مالکیت و حق تصمیمگیری خود از طریق اخذ اعتبار، پروژههای خود را به مرحله اجرا میرسانند. مهمترین تأمین کنندگان مالی در این روش را میتوان «بانکها، عرضهکنندگان تجهیزات، شرکتهای تأمین مالی تجاری، مؤسسات پسانداز و وام، کارگزاریها، شرکتهای بیمه، اتحادیههای اعتباری، اوراق قرضه، عرضه خصوصی، و کمکهای دولتی» برشمرد.
در ایران، بازار ویژهای برای تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط از طریق انتشار اوراق بدهی وجود ندارد. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود «هزینه بالای تأمین مالی از طریق اوراق مالی اسلامی (صکوک)» و «محدودیت در تعیین نرخ اسمی سود اوراق» و «عدم اعمال رتبهبندی اوراق بهادار توسط شرکتهای رتبهبندی» را دلایل اصلی عدم موفقیت تأمین مالی به این روش میداند.
این گزارش، دلایل هزینه بالای انتشار اوراق «صکوک» را در «نرخ بالای بانکها و شرایط سختگیرانه برای ضمانت اوراق»، «هزینه بالای کارشناسی رسمی دادگستری برای ارزیابی دارایی پایه اوراق»، «نرخ بالای هزینهٔ مربوط به صندوقهای سرمایهگذاری کارمزدی» و «نرخ بالای بازگردانی اوراق» معرفی کرده است، و در گزارش خود میافزاید که «عدم اعمال کامل رتبهبندی اوراق بهادار توسط شرکتهای رتبهبندی» به افزایش هزینه انتشار اوراق در این روش انجامیده است. همچنین، محدودیتهایی چون نپذیرفتن اوراق با نرخ سود بیشتر از ۱۸ درصد توسط بانکها، و همچنین، «مصوبه شورای عالی بورس و اوراق بهادار که بر اساس آن حداکثر نرخ سود اوراق نباید بیش از ۳ نرخی شود که بانک بهعنوان ضمانت اوراق در نظر گرفته است»، تنها موجب نارضایتی فعالان بازار سرمایه شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
روشهای تامین مالی نوین
در پایان، این گزارش اشاره میکند که علاوه بر روشهای یادشده برای تأمین مالی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط، میتوان روشهای نوین دیگری را نام برد که به کارآفرینان و تأمین کنندگان منابع مالی اجازه میدهد تا مستقیم با یکدیگر همکاری کنند.
این سازوکارها شامل فرآیند استقراض از طریق ارتباط مستقیم بین سرمایهگذاران و قرض تأمین سرمایه همتا به همتا (Peer to Peer)، ارتباط همتا با کسبوکار (Peer to Business)، ارتباط سرمایهگذار با واسط (B2P) و ارتباط مستقیم سرمایهگذار با کسبوکار (B2B) است. «این سازوکارها به کارآفرینان و بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط اجازه میدهد تا با طیف وسیعی از تأمین کنندگان مالی آشنا شوند، و همچنین، به تأمین کنندگان مالی و سرمایهگذاران این امکان را میدهد تا فرصتهای مختلفی برای درآمد بالاتر و تنوع سرمایهگذاری بالاتر در اختیار داشته باشند».
از شناختهشدهترین مدلهای کسبوکار بر اساس این سازوکارها، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مدل ارتباط مستقیم: این پلتفرم، ارتباط مستقیم بین سرمایهگذاران و کارآفرینان را ایجاد/ممکن میکند؛ مانند بازار Deal Market
مدل بازاری: تأمین کنندگان مالی بر اساس نرخهای معین مشخصشده، به تأمین مالی کارآفرینان اقدام میکنند؛ مانند بازار Leading Club
مدل حراج: تأمین کنندگان برای تعیین نرخ تأمین مالی خود پیشنهاد میدهند، و کمترین میزان پیشنهاد شده، پذیرفته خواهد شد؛ مانند بازار Funding Circle
مدل تامین مالی جمعی(crowd funding): سرمایهگذاران بر روی پروژههای کارآفرینان سرمایهگذاری می کنند و بر اساس آن، منافعی را بهدست میآورند.