اخباری که از یکشنبه ۶ آذر ۱۴۰۱، درباره اعتراضها در چین منتشر شد، جامعهشناسان جنبشهای سیاسی و نظامهای تمامیتخواه مثل حکومتهای کمونیستی و بالاخص چین را حیرتزده کرد. این اخبار مربوط به روزهای ۴ تا ۶ آذر است؛ وقتی مرگ ۱۰ نفر در یک آتشسوزی در پی ایجاد محدودیت برای خروج افراد از یک مجتمع به علت محدودیتهای مرتبط با کرونا، درست مانند مرگ مهسا در ایران، جرقه اولیه اعتراضها در چین را روشن کرد.
متهم اولیه اعتراضها سیاست تحمل صفر کووید شی جینپینگ است؛ به این معنا که دولت بلافاصله بعد از شناسایی یک مورد ابتلا به کرونا در یک منطقه، کل آن منطقه را قرنطینه میکند و این قرنطینه گاه ماهها طول میکشد. نیروهای نظامی و انتظامی هم کسانی را که در مقابل این سیاست مقاومت کنند، بازداشت میکنند. صحنههایی از این بازداشتها که در ماههای اولیه همهگیری در ووهان رخ داد، در رسانههای غربی منتشر شدهاند.
در پی مرگ این ۱۰ نفر، مردم نخست در شهر ارومچی، مرکز استان شینجیانگ که آتشسوزی آنجا رخ داد (و بیش از ۱۰۰ روز است که مردم در خانههای خود زندانیاند) و بعد در شهرهای بزرگ چین مثل پکن، شانگهای، چنگدو (مرکز استان سیچوان) و همچنین شهر نانجینگ در استان ووهان، برای اعتراض به خیابانها آمدهاند. همانطور که مرگ مهسا دل ایرانیان را به درد آورد، مرگ این ۱۰ نفر در آن آتشسوزی که سه ساعت طول کشید تا نیروهای آتشنشانی بتوانند از موانع قرنطینه بگذرد و به محل برسد، آتش به جان چینیها زد.
درست مثل ایران، همزمان با اعتراضهای خیابانی، در رسانههای اجتماعی نیز سیلی از اعتراضها به سیاست دولت کمونیست به دلیل تاخیر در کمکرسانی برای فرونشاندن آتش، بروز کرد که البته با سانسور دولتی مواجه شد. شعارهای اصلی تظاهراتکنندگان خیابانی در چین «آزادی» و «ما انسانیم» بود.
در چین، گهگاه اعتراضهایی محلی به مسائل شهری و منطقهای شکل میگیرد که در اکثر موارد، سرکوب میشود اما در چند دهه اخیر موردی را سراغ نداریم که در چند شهر و علیرغم اختلافها و تفاوتهای قومی، یکباره افراد با شعارهای بسیار نزدیک به خیابانها بیایند. این وضعیت درست همانند اعتراضهای پراکنده قبل از اعتراض سراسری ۱۴۰۱ است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اعتراضها در چین بعد از سرکوب شدید معترضان دموکراسیخواه در هنگکنگ در سال ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ مرحله تازهای از دموکراسی و آزادیخواهی در این کشور را رقم میزند. همانطور که انقلاب ۱۴۰۱ در ایران با سه سال تاخیر پس از سرکوبهای آبان ۱۳۹۸، بروز کرد. از زمان اعتراضها در سال ۱۹۸۹ (۱۳۶۷) در میدان تیان آنمن، حزب کمونیست چین از هرگونه اعتراض در سطح ملی (پیش از پیوستن هنگکنگ) جلوگیری کرده است.
بروز اعتراضهای خیابانی در چین همانند اعتراضهای خیابانی در ایران، با وجود دولت پلیسی و هزینههایی که معترضان باید پرداخت کنند (از گلوله جنگی و زندانهای طولانیمدت تا محرومیت از حقوق اجتماعی) همه را شگفتزده کرده است. درست همانند ایران که دختران شجاع در برابر نیروهای یگان ویژه بیحجاب ایستادند و شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند، در چین هم معترضان اعتراض خود را مقابل صفوف نیروهای پلیس ابراز داشتند. موتور محرکه هم جواناناند.
شجاعت مردمی که برای چند دهه منفعل و مطیع به نظر میآمدند، بینظیر و مثالزدنی بود. درست همانند ایران که مردم بعد از آنکه پلیس معترضان را پراکنده میکرد، با متوقف خودروهای خود وسط خیابانها، بوقها را به صدا درمیآوردند، مردم در چین نیز همین کار کردند. ویدیوهای منتشرشده در رسانههای اجتماعی نشان میدهند که معترضان چینی که به زندانی شدن در خانهها برای ماهها اعتراض دارند، درست مانند جمع شدنهای پراکنده ایرانیان در نقاط شهری، در محلهها تجمع کردهاند. با توجه به شکلگیری دهکده جهانی در عصر اینترنت و دیده شدن اعتراضهای ایران در اینستاگرام، این امر اتفاقی نیست.
برخی اعتراضها از مراسم یادبود کشتهشدگان در ارومچی آغاز شد. به همان ترتیب که مراسم خاکسپاری مهسا در سقز اعتراضهای ۳۰ و ۳۱ شهریور در سراسر ایران را کلید زد. اعتراضها در چین هم مانند ایران خودجوش و یکباره بودند و در برخی شهرها، دهها هزار نفر در آنها شرکت کردند. اگر مردم در ایران، شعارهای ملیمیهنی سر میدادند و سرودهای انقلابی میخواندند، در چین، هم معترضان سرود ملی و بخشی از آهنگ نمایش موسیقیایی بینوایان را با هم زمزمه میکردند.
همانطور که در ایران، تنفر از گشت ارشاد و رفتار تحقیرآمیز آن سراسری بود و مردم را با هم متحد کرد، در چین هم، زندانی شدنهای چندماهه در خانهها در سراسر این کشور معترضان را کنار هم قرار داد. در ایران مردم شعار دادند: «آخوند باید گم بشه» و در چین شعار این بود که «حزب کمونیست! برو پی کارت» یا «شی جینپینگ برو پی کارت». درست مانند ایران که بخشی از معترضان به مقامها و بالاخص خامنهای فحاشی کردند، در چین نیز فحاشی به مقامها و بالاخص شخص رئیس حکومت جریان داشت. بروز اعتراضهای دانشجویی در ۵۰ دانشگاه در چین و نوشتن شعارهایی با رنگ قرمز و مسخره کردن نیروهای پلیس از دیگر اشتراکات اعتراضها در چین و ایران بودند.
این همه شباهت در نحوه بروز و شکل اعتراضها را نمیتوان نادیده گرفت و اتفاقی فرض کرد.
مردم چین علیرغم سانسور، همراه با اعلام همبستگی با معترضان (مثل ایران)، عکسها و اخبار اعتراضها را بهسرعت در رسانههای اجتماعی منتشر کردند. در این دوره، نماد اعتراضها توزیع کاغذهایی سفید با نوشتههایی مثل «تو را دوست دارم، چین» و «جوانان شما را دوست داریم» بود. درست مثل کاغذهایی با چند عبارت کوتاه بر آن که معترضان در ایران به مردم میدادند. در شعارهای دانشجویان دموکراسی و حاکمیت قانون طلب میشد و نه صرفا رفع قرنطینه اجباری. سانسور در اینترنت در هر دو کشور یک امر عادی است.
فیلمهای خبری نشان میدهند درست مانند ایران که مردم بعد از قتل مهسا، روسریها را برداشتند، مردم چین هم مراکز واکسیناسیون اجباری را به هم زدند و از تزریق واکسن خودداری کردند. اگر در ایران شعار این بود که «نه روسری، نه توسری» شعار در ووهان این بود: «نه به تست کووید». با این حال، اعتراضها در چین همانند ایران به حجاب اجباری و قرنطینه اجباری محدود نماند و به کل رژیم معطوف شد.
همانطور که مقامهای جمهوری اسلامی حجاب اجباری را عامل هویتی خود در برابر غرب و ابزاری برای کنترل زنان میدانند، دولت کمونیستی چین نیز قرنطینههای چندماهه و واکسیناسیون اجباری را عاملی برای فروش این نکته به چینیها میداند که چین در مقابله با کرونا از کشورهای غربی موفقتر بوده است. قرنطینههای اجباری عاملی برای کنترل جمعیتاند که به کسبوکار مردم و افزایش بیکاری دامن زدهاند. نکته جالب اینجا است که شعارهای مردم معترض نه به مسائل معیشتی که به نقض آزادیهای فردی و اجتماعی اشاره دارد.
همانطور که از نگاه مقامها در تهران، فقط پنج خودرو گشت ارشاد وجود دارد (که دوتای آنها هم خراب است!) در چین نیز، تعداد کسانی که از کرونا مردهاند، حدود پنج هزار نفر از ۱.۴ میلیارد نفر بوده است.
شباهت دیگر اعتراضهای چین و ایران این است که در ایران، چند ماهی قبل از مرگ مهسا، فشارها برای رعایت حجاب افزایش یافته بود. عین همین تشدید فشارها در چین در مورد محدودیتهای مرتبط با کرونا، از چند ماه پیش در جریان بود. در هر دو کشور، مردم قبل از اعتراض به مرحله طغیان رسیده بودند.
تا اینجای داستان، بنا به گزارش رسانههای غربی، پلیس چین در حال بازداشت و ضربوجرح بخشی معترضان است و هنوز به کشتار متوسل نشده است. باید دید دولت کمونیستی چین در روزهای آینده چه مسیری را انتخاب خواهد کرد؛ سرکوب شدید مثل آنچه در تیان آنمن رخ داد یا تغییر سیاستهای مرتبط با کرونا و دیگر سیاستهای ناقض آزادیهای اولیه. کتک زدن شدید معترضان، دستور به مردم برای ترک محل با بلندگو و استفاده از گاز اشکآور عینا شبیه کاری است که یگان ویژه نیز در ایران انجام داد.