چرا اعتراض‌‌ها در ایران می‌تواند حکومت را سرنگون کند؟

برخلاف اعتراض‌های پیشین در سایر کشورهای خاورمیانه، قیام سراسری امروز در ایران می‌تواند نظمی پایدار و تکثرگرا ایجاد کند

خیزش سراسری ایرانیان در آستانه سومین ماه است و طولانی‌ترین اعتراض‌ها در تاریخ ۴۳ جمهوری اسلامی را رقم زده است. ناظران هنوز در مورد سرانجام این اعتراض‌ها اتفاق نظر ندارند. ری تکیه و روئل مارک گرشت در مقاله‌ای که در وال‌استریت ژورنال منتشر شده است به دلایلی می‌پردازند که می‌تواند به موفقیت معترضان در سرنگونی جمهوری اسلامی منجر شود.

 در هفته‌های گذشته خبر انحلال گشت ارشاد به تیتر رسانه‌های جهان راه یافت، خبری که به‌شدت اغراق‌شده بود. این در حالی است هیچ شواهدی وجود ندارد که وزارت کشور این نیرو را منحل کرده باشد و شاید حتی به‌صورت موقت در لباس نیروی ضدشورش فعالیت می‌کنند. پس از هیجان اولیه، برخی مقام‌های جمهوری اسلامی این خبر را تکذیب کردند. این موضع‌گیری و پاسخ ناامیدکننده موید دیدگاه سازمان اطلاعات مرکزی (سی‌آی‌ای) آمریکا است مبنی بر اینکه موج کنونی ناآرامی‌ها در ایران تهدیدی برای رژیم نیست.

اما از نظر نویسندگان این مقاله، چنین دیدگاهی‌ــ که تاثیرگرفته از نتایج ناامیدکننده بهار عربی و دخالت نظامی غرب در افغانستان و عراق است‌ــ بسیار بدبینانه است.

حاکمان جمهوری اسلامی مردد و وحشت‌زده‌اند و در اظهارنظرهای علنی‌شان تناقض دارند. آن‌ها بی‌تردید می‌دانند که هدف این اعتراض‌ها انقلاب است، نه اصلاحات. و نگرانی‌شان از موفقیت معترضان بی‌دلیل نیست.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

 گرشت و تکیه در ادامه به سابقه اعتراض‌های سیاسی ایرانیان اشاره می‌کنند و می‌نویسند ایران تنها کشور خاورمیانه است که در قرن بیستم دو انقلاب داشته است. ایرانیان تاریخچه‌ای ۱۲۰ ساله از اعتراض‌های خیابانی برای مهار قدرت حاکم دارند. برخلاف اعتراض‌های پیشین در سایر کشورهای خاورمیانه، قیام سراسری امروز در ایران می‌تواند نظمی پایدار و تکثرگرا ایجاد کند.

آن‌ها در ادامه می‌افزایند این خروش سیاسی و انتقاد از خودکامگی در هیچ کشور عربی مشاهده نشده است و به‌درستی یادآوری می‌کنند که هرچند در دوره پهلوی مذهب به ابزاری برای اعتراض سیاسی تبدیل شد، چهار دهه حکومت مذهبی تعصب‌های دینی ایرانیان را تضعیف کرده و ایران به کشوری با مسجدهای خالی و ملی‌گرایی سکولار تبدیل شده است.

به عقیده نویسندگان مقاله، جدایی دین از سیاست می‌تواند کلید موفقیت دموکراتیک باشد. به لطف جاه‌طلبی‌های تمامیت‌خواهانه حکومت مذهبی در ایران، هیچ جامعه‌ای در خاورمیانه به اندازه ایران به دین به‌عنوان مرام سیاسی بی‌میل نیست.

ایران سرزمین مردم تحصیل‌کرده گرفتار فقر است که عطش دموکراسی دارند اما هرگز سیراب نشده‌اند. تصمیم سال گذشته علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، به مهندسی انتخابات نمایشی و گزینش ابراهیم رئیسی برای ریاست‌جمهوری عامل بحرانی شد که مشروعیت رژیم را از بین برده است.

گرشت و تکیه بر این باورند که پس از بیش از یک قرن درهم‌تنیدگی جامعه با سیاست، ایرانیان به‌خوبی از ماهیت استقلال داخلی آگاهند و بعید است بار دیگر فریب وسوسه مستبدی سکولار یا آخوندی نظامی را بخورند. عرب‌هایی که یک دهه پیش علیه استبداد قیام کردند از امتیاز دهه‌ها آزمون و خطا برخوردار نبودند. به عقیده نویسندگان مقاله، «انتقاد از خود» نقطه قوت مردم خاورمیانه نیست، اما ایرانیان تا آن‌جا پیش آمده‌اند که خودشان را مقصر مخمصه امروزشان بدانند. اگر شهروندان مسئولیت سرنوشت خودشان را نپذیرند، دموکراسی ایجاد نمی‌شود یا پایدار نمی‌ماند. به نظر می‌رسد ایران آماده است.

از سویی، زنان ایرانی دیگر از اتهام‌ «غرب‌زدگی» بیمناک نیستند و به نظر می‌رسد مشتاق‌اند مفاهیم غربی در مورد حقوق بدیهی به‌ویژه آزادی فردی را بپذیرند. این گامی ضروری برای تحقق دموکراسی در کشوری غیرغربی است.

ایران کشوری پهناور و متنوع است. تنوع قومی این کشور در گذشته  زمینه‌ساز انشقاق و کشمکش بود. اما اعتراض‌های سراسری در پی مرگ مهسا امینی، زن جوان کرد، همبستگی چشمگیری ایجاد کرده است. امروز، ایرانیان خواهان نابودی حکومت اسلامی‌اند.

در پایان، گرشت و تکیه یادآوری می‌کنند بسیاری از آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در دوره بهار عربی، از قدرت‌گیری احزاب مذهب‌گرا در مصر و تونس بسیار نگران بودند و پیش‌بینی می‌کنند احتمال می‌رود ایران پس از جمهوری اسلامی بیش از اسلام‌گراهای شمال آفریقا به غرب گرایش داشته باشد. همان‌طور که ساموئل هانتینگتون، متفکر و نظریه‌پرداز سیاسی، گفته است، حمایت خارجی‌ــ و معمولا آمریکایی‌ها‌ــ از دموکراسی‌های نوپا احتمال بقای آن‌ها را افزایش می‌دهد.