کمیته پیگیری بازداشتشدگان اعلام کرد از ابتدای خیزش سراسری تا امروز، دستکم ۱۶ نفر در دوران بازداشت بر اثر شکنجه فیزیکی برای اعترافگیری یا جلوگیری از دریافت درمان موثر بعد از زخمی شدن با گلوله، جان خود را از دست دادهاند.
رامین فاتحی، یوسف رئیسی، محمد لطفالهی، حامد سلحشور، شادمان احمدی، شهریار عادلی، احمد گودرزی، امیرجواد اسعدزاده، هیمن آمان، اسماعیل دزوار، امید حسنی، محمد حاجی رسولپور، ایلیاد رحمانیپور، میلاد خوشکام، سامان قادرپور و مهدی زارع اشکذری افرادیاند که در شکنجهگاههای جمهوری اسلامی جان باختهاند.
جمهوری اسلامی مسئولیت هیچکدام از این قتلها را نپذیرفته است؛ همانطور که در مورد مرگ مهسا امینی، اولین کشتهشده خیزش سراسری مردم ایران در زمان بازداشت، پاسخگو نبود و مدام از وجود بیماری زمینهای دم میزد.
علاوه بر این افراد، نامهای دیگری نیز وجود دارند که برخی شنیدهها حاکی از کشته شدن آنها در زمان بازداشت است. کسانی که به دلیل روایتهای متفاوت و کمبود مدارک هنوز نمیتوان از قتل آنها در زمان بازداشت با قطعیت سخن گفت. آیدا رستمی، دنیا فرهادی، کورش پاژخ، مصطفی مباشر، عاطفه نعامی، رضا شرفی، حسن ناصریخور، امین خانلو، مرتضی سلطانیان، محمد عبداللهی، عماد حیدری و مهدی کابلی کفشگیری نامهاییاند که کمیته پیگیری در این زمینه اعلام کرده است.
این کمیته تعداد بازداشتشدگان خیزش سراسری ایران طی سه ماه و نیم گذشته را حداقل ۲۰ هزار نفر تخمین میزند و از شکنجههای جسمی و روحی بازداشتشدگان در زندانهای سراسر کشور گزارشهای متعددی دریافت کرده است. این در حالی است که تنها درباره بخش کوچکی از بازداشتها و شکنجهها خبررسانی شده و اسامی تعداد زیادی از این افراد و شرایطشان همچنان ناگفته و ناشنیده باقی مانده است.
کمیته پیگیری به نقل از یک بازداشتشده در بازداشتگاههای غیررسمی حوالی خیابان کلاهدوز (دولت) در تهران نوشت که در تمام مدت، او و دیگر زندانیان را در صندوق عقب ماشین به مکانهای مختلف انتقال میدادند. او گفته بود: «حتی اگر انقلاب هم میشد، شما نمیتوانستید جای ما را پیدا کنید.»
این اولین بار نیست که جمهوری اسلامی بازداشتشدگان را میکشد. در یکی از معروفترین موارد از این دست، سال ۱۳۸۲ زهرا کاظمی، خبرنگار و عکاس ایرانیــکانادایی، در زندان اوین کشته شد و اگرچه سالها است که سعید مرتضوی متهم اصلی این قتل شناخته میشود، برای رسیدگی به این اتهام او هرگز دادگاهی تشکیل نشد.
به غیر از زهرا کاظمی، اکبر محمدی، فعال دانشجویی، در سال ۱۳۸۵، زهرا بنییعقوب (قتل در بازداشتگاه ستاد امر به معروف همدان) در سال ۱۳۸۶، ستار بهشتی (قتل در پلیس فتا) در سال ۱۳۹۱ و کاووس سیدامامی (قتل در زندان اوین) در سال ۱۳۹۶، تعدادی دیگر از قتلهای برملاشده جمهوری اسلامی در بازداشتگاههای رسمیاند. به این سیاهه میتوان نامها و سالهای دیگری هم اضافه کرد؛ اسامی بسیاری از افرادی که تا امروز خبری از آنان در دست نیست.
روایت ۱۶ قتل زیر شکنجه در بازداشتگاهها در جریان خیزش سراسری اخیر، به این شرح است:
اسماعیل دزوار، فعالان کردــ به نقل از پرسنل بیمارستان، مرگ او را بر اثر شکنجه در بازداشت میدانند. به شهادت این افراد، آثار کبودی بر بدن و بهویژه کبودی و شکستگی قفسه سینه او کاملا مشهود بوده است.
رامین فاتحیــ به گزارش شبکهحقوق بشر کردستان، وزارت اطلاعات در روز ۲۹ مهر، به خانواده رامین اعلام کرد که او در بازداشتگاه خودکشی کرده است. اما فرزند رامتین فاتحی در گفتوگو با رسانهها، مرگ پدرش را در اثر شکنجههای شدید دانست و گفت که در زمان شناسایی جسد، به دایی او اجازه ندادند پیکر پدرش را مشاهده کند.
محمد لطفالهیــ او ۴ آبان در جریان اعتراضهای سنندج بر اثر تیراندازی نیروهای سرکوب زخمی و در همان شرایط بازداشت شد. به گفته نزدیکان محمد، او با وجود زخمی شدن همراه با ضربوشتم شدید در محله نایسر دستگیر شده است. به گزارش کردپا، نیروهای سپاه او را که بهشدت مجروح شده بود، داخل یک ون انداختند و به مکانی نامعلوم منتقل کردند. پیکر محمد لطفاللهی صبح پنجشنبه ۵ آبان، به خانوادهاش تحویل داده شد. نزدیکان او میگویند در بدن او جز جای تیر، آثار کبودی هم پیدا بود.
سامان قادرپورــ این جوان ۳۷ ساله اهل اشنویه در جریان اعتراضها در تهران بازداشت شد و زیر شکنجه جان باخت. به گزارش ههنگاو، سامان شنبه ۷ آبان ۱۴۰۱ کشته شد اما ماموران امنیتی روز دوشنبه از طریق تماس تلفنی، خانواده قادرپور را مطلع کردند و از آنان خواستند برای شناسایی جسد فرزندشان به تهران بروند. بر اساس این گزارش، نهادهای امنیتی به عموی سامان گفتهاند که او در اثر ایست قلبی فوت کرده است، اما عمویش تاکید میکند که صورت سامان در اثر شکنجه کاملا کبود و زخمی بود.
مولوی یوسف رئیسیــ این روحانی بلوچ پس از اعلام همبستگی با مولانا عبدالحمید بازداشت و کشته شد. بنا بر گزارش حالوش، ماموران لباس شخصی سپاه یوسف رئیسی، فرزند عبدالرشید، امام جماعت روستای هریدوک شهرستان لاشار، را در روز دوشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۱ زیر شکنجه کشتند. مولوی رئیسی را در مسیر مسجد به منزل ربودند و سرنشینان یک خودرو پژو ۴۰۵ پیکر بی جان او را مقابل درمانگاه اسپکه پیدا کردند. آثار شکنجه و ضربو جرح و بستن دست و پا با طناب بر پیکر او قابل مشاهده بود.
احمد گودرزیــ این کشتیگیر لرستانی ساکن قلعهحسنخان استان تهران بود و گفته میشود در مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان بازداشت شد و خانوادهاش روزها از او بیخبر بودند. آنها ۴۰ روز بعد از بازداشت، در روز ۲۲ آذر برای شناسایی پیکر او فرا خوانده شدند. پیکر بیجان این ورزشکار در حالی به خانواده تحویل شد که شاهدان عینی از آثار شکنجه بر بدن او خبر میدهند و میگویند که قفسه سینه او شکسته بود.
میلاد خوشکامــ این جوان ۲۷ ساله اهل شیراز روز ۱۶ آبان از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. ۶ روز بعد در روز ۲۲ آبان، پیکر متلاشیشده او را به خانوادهاش تحویل دادند. ماموران با موبایل خود میلاد با خانوادهاش تماس گرفتند و در ابتدا مدعی شدند که او خود را از پلی خارج از شهر شیراز پایین انداخته و خودکشی کرده است.
امید حسنیــ این جوان ۲۰ ساله ۲۶ آبان حین بازگشت از مراسم چهلم جانباختگان سنندج، در حد فاصل میدان محمدی و پایانه مسافربری، با خشونت شدید بازداشت شد. او را به بازداشتگاه ناحیه نیروی انتظامی در میدان ۱۲ فروردین منتقل کردند. ماموران نیروی انتظامی همان شب او را در حالی که بیهوش بود، به بیمارستان توحید سنندج بردند اما امید شب بعد به دلیل شدت جراحات ناشی از ضربات باتوم و خونریزی مغزی و داخلی جان باخت.
هیمن آمانــ این جوان ۲۶ ساله اهل بوکان در روز پنجشنبه ۲۶ آبان در جریان اعترضهای بوکان بر اثر شلیک نیروهای امنیتی و نظامی زخمی شد. به گزارش کردپا، ماموران بامداد جمعه ۲۷ آبان، به منزل پدری او یورش برند و او را با ضربوشتم شدید بازداشت کردند. این گزارش اضافه میکند که هیمن آمان به یکی از بازداشتگاههای امنیتی بوکان منتقل و علاوه بر ضربوشتم شدید، با شوکر برقی نیز شکنجه شد. او سپس به بازداشتگاهی امنیتی در ارومیه منتقل شد و در آنجا دست، پا، صورت و سرش را شکستند. هیمن زیر شکنجه جان باخت.
امیر جواد اسعدزادهــ این شهروند اهل مشهد عصر شنبه ۲۸ آبان از خانه بیرون رفت و دیگر به خانه بازنگشت. او به جرم دیوارنویسی بازداشت شد و بازپرس به خانواده او اطمینان داد که نگران نباشند زیرا شوکر به دست فرزندشان خورده و او در بیمارستان بستری است اما نگفتند کدام بیمارستان. خانواده در پی یافتن او همه بیمارستانها را زیر پا گذاشتند و در نهایت در بیمارستان جوادالائمه از او خبری یافتند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کارکنان بیمارستان میگویند که او را کتکخورده و نیمهجان در حالی که جای سالمی در بدن نداشت، به بیمارستان آوردند اما اجازه احیا ندادند و وقتی جان باخت، جسدش را از بیمارستان بردند.
محمد حاجی رسولپورــ او ۲ آذر در بوکان بازداشت شد و بامداد دوشنبه ۲۸ آذر پس از یک هفته بستری در بخش آیسییو بیمارستان قلیپور بوکان، جان باخت. محمد ۲۲ آذر در حالی که به دلیل شدت شکنجه قدرت تکلم خود را از دست داده بود، با قرار وثیقه از زندان بوکان آزاد و مستقیم به بیمارستان منتقل شد اما شدت جراحات ناشی از شکنجه به حدی بود که بیش از یک هفته دوام نیاورد و در روز ۲۸ آذر فوت کرد.
حامد سلحشورــ این جوان ۲۲ سال اهل ایذه پنجم آذر بازداشت شد. او بعد از پنج روز بیخبری، در روز ۱۰ آذر کشته شد و ماموران امنیتی پیکرش را بهسرعت دفن میکنند.
شهریار عادلیــ این شهروند ٢٧ ساله اهل سردشت اول آذر به دلیل شرکت در خیزش سراسری بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل شد. به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، بازجویان این نهاد امنیتی شهریار را در زمان بازداشت هدف شکنجه شدید جسمی قرار دادند. بعد از مرگ، عکسهایی از بدن شکنجهشده او منتشر شد. او ۱۲ آذر در حالی که به دلیل شکنجه در وضعیت وخیمی بهسر میبرد، با قرار وثیقه آزاد و به دلیل خونریزی داخلی در بیمارستان سردشت بستری شد، اما ۱۷ آذر یعنی تنها پنج روز بعد به دلیل شدت جراحات جان باخت.
ایلیاد رحمانیپورــ پیکر بیجان ایلیاد رحمانی پور، نوجوان ۱۶ ساله اهل شهرستان فیروزآباد، در زمین خالی پشت ترمینال مسافربری این شهر پیدا و روز دوشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۱ در آرامستان فیروزآباد به خاک سپرده شد. به گزارش ار.اف.ای (RFI) ایلیاد (امیر محمد) سه روز پیش از آن بازداشت شده بود و بعد از سه روز، پیکرش را در این شهر کوچک در جنوب شیراز پیدا کردند.
شادمان احمدیــ این شهروند ۲۳ ساله اهل دهگلان روز پنجشنبه ۱۷ آذر به اتهام شرکت در اعتراضها بازداشت شد و به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، چند ساعت بعد به خانواده او اطلاع دادند که در بازداشتگاه جان باخته است. خانواده شادمان میگویند که او پس از بازداشت در اثر شکنجه در بازداشتگاه کلانتری دهگلان جان خود را از دست داده است.
مهدی زارع اشکذریــ او آخرین فردی است که تا به امروز بر اثر شکنجه در بازداشتگاههای جمهوری اسلامی جان باخته است. مهدی به دلیل شرکت در اعتراضها بازداشت شد و ساعاتی پس از آزادی موقت، به دلیل جراحات ناشی از شکنجه به کما رفت. مهدی ۲۰ روز بعد در بیمارستان جان باخت. دماغ و تعدادی از دندانهای او در اثر شکنجه ماموران شکسته بود و آثار کبودی در صورت و بدنش مشهود بود.