اظهارات یک کارشناس قرآنی، در شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی، واکنشهای بسیاری نزد افکار عمومیبرانگیخت. ابوالفضل بهرام پور، با حضور در برنامه تلویزیونی آفتاب شرقی، معترضان دستگیر شده را سرباز آمریکا و با استناد به آیه ۳۳ سوره مائده از قرآن، آنها را مصداق محارب دانست. او در ادامه با استفاده از مفاهیم دینی مانند «محارب» و «مفسد فی الارض»، خواهان اجرای احکام اسلامیشد. او در این برنامه گفت:«مطابق شرع باید انگشتان دست راست و انگشتان پای چپ معترضان قطع شود. و در ادامه با بیان این که دستگیرشدگان باید نفی بلد شوند، گفت:«آنها باید به نقاط بد آب و هوا و حتی یک کشتی فرسوده در دریا فرستاده شوند و انقدر بمانند تا بمیرند». او برخورد شدید با دستگیرشدگان را موجب پایان یافتن اعتراضات عنوان کرد و افزود: «آنها باید زجرکش شوند و توبه پس از دستگیری پذیرفته شده نیست».
در واکنش به سخنان بهرام پور، برخی از مدرسان حوزه علمیه قم واکنش نشان دادند. برخلاف کارشناس صدا و سیما، آیت الله قاضی زاده، افراد دستگیر شده وحتی کسانی را که مکانی را آتش زدند و دست به سلاح برده اند نیز مصداق محارب و مفسد ندانست. او در ادامه افزود از این آیه زجرکش شدن نیز استنباط نمیشود. پیشتر نیز آیت الله شاهرودی در دوران حیات، مبارزان علیه حکومت را مصداق محارب نمیدانست.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برخورد با معترضان در تظاهرات اخیر بی سابقه بوده است. آمار منتشرشده توسط سازمان عفو بین الملل از دست کم 161 کشته و هفت هزار بازداشتی خبر میدهد. کشتاری که در قیاس با گذشته و حتی واقعه ۱۷ شهریور، یک رکورد به شمار میآید. در این موقعیت، صدا و سیما به عنوان بازوی تبلیغاتی حاکمیت سعی در توجیه خشونت اقدامات انجام شده دارد. صدا و سیمای جمهوری اسلامی، که رییس آن توسط آیت الله خامنه ای انتخاب میشود، طی روزهای اخیر با استفاده از ترفندهای کهنه استفاده شده در سالهای ۸۸ و ۹۶ سعی دارد معترضان را افرادی وابسته به خارج و تروریستهای تعلیم دیده نشان دهد. اگرچه به نظر میرسد این اقدامات نیز در کنار اعترافات اجباری کارکرد خود را از دست داده و به ضدخود تبدیل میشود. واکنشها در فضای مجازی نشان میدهد پخش چنین گزارشها و تحلیلهایی به جای ایجاد رعب و وحشت، باعث افزایش عصبانیت افکار عمومیمیشود.
تهدید مردم در یک برنامه تلویزیونی به جنایت و شکنجه، از سوی نهادهای حقوق بشری قابل پیگیری است. در فضای بینالمللی، افکار عمومیبا این مدل از تهدیدات و اقدامات آشنا هستند. داعش نیز در دوران زمامداری خود، علیه مخالفان و معترضانش، خشونت لجام گسیخته روا میداشت. در دوران حکومت طالبان نیز از این دست وقایع به وفور مشاهده میشد. حال در تلویزیون رسمیجمهوری اسلامی، مردم معترض به قطع دست و پا تهدید میشوند. این شباهتها افکار عمومیرا جهت داده و به آن اجازه قیاس میدهد. صدا و سیما که تا چندی پیش با ادعای وجود امنیت و ترس از داعش، سعی داشت حضور منطقهای جمهوری اسلامی را توجیه کند، حال خود با ابزار داعشی به شکلی رسوا، به توجیه سرکوب مردم خودش اقدام کرده است. خشونت رفتاری نه تنها با گلوله و در خیابان، بلکه با کلام و در رسانه حکومتی نیز ادامه یافته است. به نظر میرسد حاکمیت سعی دارد با کاهش امنیت روانی مردم، امنیت خود را تأمین کند.
آیت الله خامنه ای فردی است که رؤسای صدا و سیما را منصوب میکند. او پیشتر نشان داده با دقت پیگیر عملکرد این سازمان، بهخصوص در مباحث امنیتی است. در دهه هفتاد و هشتاد خورشیدی، رسما و از تریبون عمومی، از اعترافات اجباری حمایت کرد و آن را باعث تنویر اذهان عمومی دانست. بعضی از اصلاح طلبان نیز پیشتر نسبت به چنین برنامههایی اعتراض کردند که با بیاعتنایی او مواجه شد. بنابراین نمیتوان پخش چنین برنامههایی را فارغ از تأیید او بررسی کرد. بیشک رهبر جمهوری اسلامی در برابر انتشار سخنانی چنین بیپروا از تلویزیون رسمی، میبایست پاسخگو باشد. اگرچه او قبلا ثابت کرده بهرغم آگاهی از شکنجههای اعمال شده علیه افرادی که ناچار به اعتراف اجباری شدند، هیچ اقدامی صورت نداده و اتفاقا از آن حمایت کرده است.
در حالی که جامعه همچنان نسبت به خشونت بیسابقه در خیابانها بهت زده است، پروپاگاندای حاکمیت بنزین بر آتش خشم عمومی میریزد. دلیل این که چرا افکار عمومی اِعمال چنین شکنجههایی را که در تلویزیون بیان میشود غیرقابل باور نمیداند، به وضوح روشن است. حتی اگر بپذیریم که شکنجههای دهه ۶۰ در ذهن جوانان امروز پررنگ نیست یا تنها خاطرههای آن دوران را شنیده اند، حافظه عمومی جامعه هنوز فاجعه کهریزک و شکنجههای مازیار ابراهیمی را به یاد دارد. بنابراین بیان چنین حرفهایی در تلویزیون را به هیچ وجه نباید ساده تلقی کرد و غیر قابل اجرا دانست. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامینشان داده اند که هیچ چیز از آنان بعید نیست.