آرامگاه سعدی شیرازی در مجاورت باغ دلگشای شیراز که قرنهای متوالی میعادگاه عاشقان، سخنوران و دوستداران ادبیات فارسی بوده است و سالانه گردشگران بسیاری را از نقاط مختلف جهان به تماشا فرا میخواند، اکنون در سایه ناکارآمدی و خصومت سازمانیافته جمهوری اسلامی با فرهنگ، تاریخ و یادگارهای ملی ایران، در معرض خطر تخریب قرار گرفته است.
گزارش رسانههای داخلی و گواه شاهدان عینی آشکار میکند از هفت دهه پیش که سازه جدید سعدیه با طرحی از زندهیاد محسن فروغی، معمار برجسته، ساخته شد، تاکنون برای مرمت و بهسازی آن اقدام موثری انجام نشده است.
خبرگزاری ایسنا روز سهشنبه ۲ خرداد، با انتشار تصاویری از دیوارهای در حال تخریب آرامگاه سعدی، درباره خطر ویرانی تمام یا بخشی از آن هشدار داد و نوشت این سازه به دلیل کمتوجهی جدی به نگهداریهای فنی و تخصصی در معرض مخاطراتی قرار گرفته است که اگر بیتوجه از کنارشان بگذریم، باید ویرانی آن را نظارهگر باشیم. نویسنده گزارش همچنین تاکید کرد: «نیاز به مرمت و بهسازی بنای اصلی آرامگاه سعدی از هر ستون و سنگش به گوش میرسد و اگر اقدام عاجل انجام نشود، نتیجه کار پشیمانی خواهد بود.»
آرامگاه شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی در انتهای خیابان بوستان، کنار باغ دلگشا و در کوهپایه شمال شرقی شیراز واقع است و یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری این شهر به شمار میرود. تنها در نوروز امسال بالغ بر ۲۴۰ هزار گردشگر داخلی و خارجی از این مکان بازدید کردند.
سعدی شیرازی که ایرانیان او را با القاب شیخ اجل و استاد سخن نیز میشناسند، نه تنها در میان فارسیزبانان که در میان سخنوران، اندیشمندان و اهالی شعر و ادبیات دیگر ملل نیز محبوب است.
سعدی سال ۶۰۶ هجری قمری، هنگامی که اتابکان در فارس حکمرانی میکردند، متولد شد. در نوجوانی پدرش را که بسیار از او آموخته بود، از دست داد و پس از یورش مغولها، ایران را به مقصد بغداد ترک کرد تا در مدرسه نظامیه این شهر تحصیل کند. پس از آن، به شام، حجاز و دیگر نقاط جهان سفر کرد و سرانجام با کولهباری از تجربیات سفر به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف ساکن شد. او در همین خانقاه درگذشت و در خاک آرمید.
قدیمیترین دادههای تاریخی درباره آرامگاه سعدی گزارش ابنبطوطه است که میگوید نزدیک به ۶۰ سال پس از فوت سعدی، به دستور شمسالدین محمد صاحبدیوان، وزیر هلاکوخان ایلخانی، مقبرهای بر مزار سعدی ساخته شد.
آرامگاه سعدی شیرازی از همان ابتدا میعادگاه علاقهمندان به زبان و ادبیات فارسی بود تا آنجا که به قول محمدعلی موحد، استاد ادبیات فارسی، رسم بر این بود که ایرانیان هنگام بازدید از مقبره سعدی، جامه خود را در حوض مرمرین بشویند. با این حال شواهد تاریخی نشان میدهد که خصومت با گنجینههای هنر و ادبیات ایران پیش از جمهوری اسلامی نیز در میان برخی دیگر از حکمرانان سابقه داشته است؛ به طوری که مقبره سعدی سال ۹۹۸ به دستور یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس در شیراز، ویران شد و اثری از آن باقی نماند تا اینکه حدود ۲۰۰ سال پس از آن، کریمخان زند دستور داد در محل آرامگاه پیشین عمارتی ساخته شود. بنای جدید با گچ و آجر و به ارتفاع دو متر بر فراز مزار سعدی استوار شد.
آرامگاه سعدی در دوران قاجار نیز از یورش حکمرانان و مذهبیان تندرو در امان نماند و یکی از مراجع تقلید شیراز به دلیل انتساب سعدی به اهل سنت دستور داد سنگ آرامگاهش را بشکنند. سنگ جدید مدتی بعد به اهتمام علیاکبر خان قوامالملک شیرازی نصب شد.
آرامگاهی که به دستور کریمخان زند ساخته شد، تا سال ۱۳۲۷ در دوران پهلوی دوم پابرجا بود تا اینکه علیاصغر حکمت، رئیس وقت انجمن آثار ملی کشور و دبیر یونسکو، و علی سامی دبیر وقت انجمن آثار ملی در شیراز، دستور ساخت بنای جدید را که ایده آن از چندین سال قبل آغاز شده بود، صادر کردند. در نهایت نیز محسن فروغی با همکاری علیاکبر صادق، طراحی بنای سعدیه کنونی را با اقتباس از کاخ چهلستون و الهام از معماری ایرانی کلید زد. محسن فروغی، فرزند زندهیاد محمدعلی فروغی، سخنشناس، ادیب، روشنفکر و سیاستمدار ایرانی بود که در دوران پهلوی به مقام ریاست مجلس و نخستوزیری نیز رسید.
محمدعلی فروغی سالهای زیادی از عمر خود را صرف پژوهش در آثار سعدی کرد و هنوز هم معتبرترین نسخههای بوستان و گلستان سعدی همانهاییاند که او تصحیح کرده است. فروغی که در پاسداشت و نگهداری آثار و مفاخر ملی ایران نقش مهمی داشت و از تعصب بیزار بود، سال ۱۳۱۹ در مقدمه تصحیح خود از گلستان سعدی نوشت: «گاهی شنیده میشود که اهل ذوق اعجاب میکنند که سعدی ۷۰۰ سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته است، ولی حق این است که سعدی ۷۰۰ سال پیش به زبان امروزی ما سخن نگفته است، بلکه ما پس از ۷۰۰ سال به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن میگوییم؛ یعنی سعدی شیوه نثر فارسی را چنان دلنشین ساخته که زبان او زبان رایج فارسی شده است و ای کاش ایرانیان قدر این نعمت را بدانند.»
اکنون ایرانیان که به قول فروغی، سخن گفتن را از سعدی آموختهاند، از خبرهای مربوط به تخریب آرامگاه او که سال ۱۳۳۱ با حضور مدیران فرهنگی وقت و شاعران بنام روزگار افتتاح شد، برآشفتهاند.
مدیران فعلی میراث فرهنگی و گردشگری در واکنش به انتقادها، همواره نبود بودجه و اعتبار کافی را بهانه میآورند اما علاقهمندان فرهنگ و هنر ایران بر این باورند که جمهوری اسلامی به شکلی هدفمند تخریب و نابودی یادگارهای فرهنگی و تاریخی ایران را در دستور کار قرار داده است زیرا آنها را با منافع خود در تضاد جدی میداند.
خطر تخریب آرامگاه سعدی این روزها در حالی خبرساز میشود که ترکیه آرامگاه مولوی در قونیه را به یکی از مهمترین مکانهای گردشگری تبدیل کرده است و سالانه از محل جذب گردشگران علاقهمند به این شهر درآمد زیادی کسب میکند و به تلاش برای مصادره این شاعر مشهور ایرانی به نام خود هم ادامه میدهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آرامگاه سعدی، بنایی برگرفته از اصول معماری قدیم و مدرن ایرانی با هشت ستون است که از بیرون به شکل مکعب دیده میشود و از درون هشت ضلعی است. این بنا دیوارهایی از جنس مرمر و گنبدی لاجوردی با کاشیهای فیروزهای دارد. ساختمان اصلی آرامگاه را نیز دو ایوان عمود بر هم تشکیل میدهد. در جای جای آرامگاه برخی اشعار سعدی به چشم میخورند از جمله قصیدهای در ضلع شرقی با این مطلع:
بسی صورت بگردیده است عالم/ وز این صورت بگردد عاقبت هم
در ورودی آرامگاه نیز که طراحی آن را آندره گدار، معمار فرانسوی بر عهده داشت، این بیت شیخ اجل به چشم میخورد:
ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید/ هزار سال پس از مرگ او گرش بویی
در طول سالهای پس از انقلاب، ایرانیان بارها در توصیف شرایط موجود به گلستان سعدی گریز زدند و زندگی تحت سلطه «حاکم جبار» را با روایتهایی از این کتاب که خالقش را به حکمت میشناسند، توصیف کردند. از جمله حکایتی در باب «سیرت پادشاهان» که «ملک بیانصافی» را به خواب نیمروز توصیه میکند تا در آن، یک نفس خلق را نیازارد. یا درویش مستجابالدعایی که برای حجاج یوسف آرزوی مرگ کرد و گفت: «این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را». این حکایات بارها در حسابهای کاربری ایرانیان با مخاطب قرار دادن حاکمان جمهوری اسلامی منتشر شدند.