مدتها است که درباره ران دسنتیس، فرماندار ۴۴ ساله ایالت فلوریدا که شروع کارش را در این مسند مدیون دونالد ترامپ است، شایع شده که احتمال دارد جای ترامپ را بگیرد.
او چهارشنبه، ۲۴ مه (سوم خرداد)، با اعلام رسمی نامزدی خود و تلاش برای پیشی گرفتن از رئیس جمهوری سابق و کسب جایگاه نامزدی حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، یک گام پیشتر آمد.
نشریه تلگراف مینویسد که هرچند اینک در نظرسنجیهای رایدهندگان اولیه جمهوریخواه، ترامپ بسیار پیشتر است، از زمان انتخابات میاندورهای نوامبر گذشته، دسنتیس جدیترین رقیب او محسوب میشود. پیش از آن، طبقه سیاسی واشنگتن به شدت نگران این موضوع شده بود که آیا پیشبینیهای ناامیدکننده برای حزب دموکرات، به شکستی سنگین در صندوق رای میانجامد، یا خیر. چنین چیزی رخ نداد و تعدادی از نامزدهای برخوردار از حمایت ترامپ، رای نیاوردند.
به گزارش تلگراف، با این حال، دسنتیس بهتر از او عمل کرد و رقیب دموکراتش را با ۲۰ امتیاز تفاوت، شکست داد. این تفاوت، بسیار بیشتر از سه امتیازی بود که ترامپ در ۲۰۲۰ در قیاس با جو بایدن، در این ایالت مهم به دست آورد. دسنتیس با جلب حمایت اسپانیاییتبارها به سمت جمهوریخواهان فلوریدا – که در مسیر کاخ سفید و انتخابات ریاستجمهوری ایالتی حیاتی محسوب میشود- رای آنها را بهطورقاطع برای جمهوریخواهان آورد.
هرچند دسنتیس شروع کارش را به ترامپ ۷۶ ساله مدیون است، از برخی سیاستهای او الهام گرفته و نقش مخالف «آگاه» را ایفا میکند، اما این دو نفر از بسیاری جهات با هم متفاوتند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این تفاوت صرفا سنی نیست. ترامپ برآمده از خانوادهای صاحب ثروت و امتیاز است، اما دسنتیس در خانوادهای معمولی بزرگ شد که پدرش مهندس تلویزیون و مادرش پرستار بود. صعود دسنتیس – ورود به دانشگاه ییل و سپس هاروارد – و پس از آن، پیوستن به ارتش و بالا آمدن در ردههای حزب جمهوریخواه در مقام نماینده کنگره، مظهر نگرش «با کوشش به هر چیز خواهی رسید» است که در قلب رویای آمریکایی جای دارد. حتی امروز، دارایی خالص او چند صد هزار دلار ناقابل است و به پای ثروت میلیاردی ترامپ نمیرسد.
البته از قضا در رقابت سال ۲۰۱۸ برای نامزدی حزب جمهوریخواه برای فرمانداری فلوریدا، روابط ضامن موفقیت دسنتیس بود، نه تلاش زیاد. در کمال ناباوری، او برنده شد و توانست رقیب جدی خود را که به زعم خیلیها نامزدی مطلوب بود، شکست دهد. شکی نیست که این پیروزی، مدیون تکپیام رئیس جمهوری [سابق، ترامپ] بود که دسنتیس بیوقفه از او در شبکه فاکسنیوز دفاع میکرد. ترامپ در توییتی نوشت: «سناتور ران دسنتیس، رهبری جوان و ممتاز، فارغالتحصیل دانشگاه ییل و دانشگاه حقوق هاروارد است. او فرمانداری عالی برای فلوریدا خواهد بود. به کشورمان عشق میورزد و یک مبارز واقعی است.»
با این حال پس از به قدرت رسیدن، تفاوتها دوباره قد علم کرد. فرماندار کوشید به میانهروها نزدیک شود – حکم علیه چهار مرد سیاهپوست را در پرونده تجاوز در دهه ۷۰ را لغو، و آنان را عفو کرد، حقوق معلمان را افزایش داد و مصرف ماریجوانا را برای مصارف دارویی آزاد کرد. بعد از آن، همهگیری کووید رخ داد.
کووید، فرمانداری دسنتیس را دگرگون کرد. او نیز مانند ترامپ معتقد بود که این بیماری باری سنگین بر دوش جامعه آزاد است و تدابیر محدودکننده- مانند قرنطینه و استفاده از ماسک در مدارس- به اندازه خود این بیماری بد است.
با این حال، بر خلاف ترامپ، این نگرشی بود که دسنتیس –کوشا، حقوقدان و تا حدی منزوی که دوستان اندکی هم دارد – با بررسی گزارشها و دادهها، به آن دست یافت. همزمان با تعطیل شدن سایر نقاط کشور، مانند نیویورک لیبرال، فلوریدا به فعالیت خود ادامه داد. با فروکش کردن کووید، فلوریدا نهتنها رونق بیشتری یافت، بلکه میزان تلفات آن نیز از «سیب بزرگ» [شهر نیویورک] کمتر بود. او در بزرگترین تصمیم حرفهایاش که روی زندگی میلیونها نفر تاثیر داشت، محق شناخته شد.
موفقیت دسنتیس، او را به مرحله ملی سوق داد و نامش برای نخستین بار به رقابتهای ۲۰۲۴ کاخ سفید پیوند خورد. او نخست درباره شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سکوت پیشه کرد، اما سیاستهایش آشکارا از میانه به راست گرایش یافت؛ شاید به این دلیل که فهمید برای دستیابی به فرصت رقابت در ریاست جمهوری، باید به رایدهندگان ترامپ متوسل شود.
نشریه تلگراف اشاره میکند که امروز او با عباراتی جسورانه از مذهب کاتولیک خود صحبت میکند (خانواده او اصالت ایتالیایی دارد) و درمورد مهاجرت موضع تندی دارد. سپتامبر گذشته، او ۵۰ مهاجر ونزوئلایی را به مارتاز وینیارد (Martha's Vineyard)، گهواره امنیت و برخورداری در ساحل شرقی ایالات متحده آمریکا، فرستاد تا ببیند لیبرالهای خیرخواه با واقعیتهای سیاست نرم مرزی، چگونه برخورد میکنند. بهطبع، این خشم، محبوبیت او را در ایالتش، حتی در میان اسپانیاییتبارهای فلوریدا که در دهههای گذشته از رژیم کوبا گریخته بودند، افزایش داد.
وعده تبدیل فلوریدا به «دیوار آجری دربرابر هر چیز درهمجوش (woke)» نیز به جذابیت او افزود.
اما دسنتیس با بیان چنین سخنانی، مثل ترامپ خودستایی نمیکند، بلکه زیرکانه خود را برای رایدهندگان به قهرمان تبدیل میکند. سیاستها و تبلیغات کارزار انتخاباتیاش، او را حامی ساکنان قانونی و ضدمهاجر معرفی میکند و قانونمداران علیه مجرمان، و حتی در کنار محافظهکاران منفرد و علیه شرکتهای بزرگ قرار میدهد؛ مانند دیزنی که جرات کرد از ممنوعیت او درباره مطرح کردن بحث همجنسگرایی با کودکان زیر ۹ سال انتقاد کند.
با این حال، کسبوکارهای بزرگ از تامین مالی کارزار او منصرف نمیشوند – او توانست برای انتخابات میاندورهای تقریبا ۲۰۰ میلیون دلار جمع کند که برای خودش رکوردی محسوب میشود. دلیلش واضح است. وعده دسنتیس برای اجرای سیاستهای ترامپ بدون رفتار خودسرانه او، برای محافظهکاران بسیار جذاب است. به قول دنیل مککارتی، سردبیر سابق نشریه « محافظهکاری آمریکایی» (The American Conservative): «دسنتیس هنوز هم برای جمهوریخواهان نمایندهای است که تمایل به راست دارد، اما این کار را به روشی کاملا تاثیرگذار انجام میدهد، درحالیکه ترامپ، در بهترین توصیف، این کار را با شیوه خاص خودش انجام میدهد.»
کلید جذابیت دسنتیس برای مردم آمریکا، زندگی خانوادگی او – سه فرزند کوچکش، میمی، مدیسون و میسون، و مهمتر از همه، همسرش کیسی است. کیسی مانند ملانیا همیشه شیکپوش بوده است، اما نقشی مهمتر از زینت حرفه سیاسی همسرش ایفا میکند.
درواقع، کیسی نزدیکترین مشاور ران دسنتیس است و حتی برخی او را شریک فرمانداری نامیدهاند. گروه دو نفره آنها بیشتر به تیم بیل و هیلاری کلینتون شبیه است تا دونالد و ملانیا ترامپ. او به ظاهر خشک دسنتیس، گرمای انسانی میبخشد.
اکتبر گذشته، کیسی دسنتیس کارزاری تبلیغاتی به راه انداخت و در آن با صدای گرفتهای تعریف کرد که سال گذشته، پس از اینکه پزشکان تشخیص دادند او به سرطان پستان مبتلا شده است، چطور همسرش در مدت شیمیدرمانی از او و بچهها مراقبت کرد، و مخاطبان بسیار متاثر شدند.
چنین مهارتهای رسانهای از او بعید نیست. او از خانوادهای متوسط در اوهایو برآمد و در دانشگاه در رشته اقتصاد تحصیل کرد، سپس به فلوریدا آمد تا گوینده خبر تلویزیون محلی شود. توانایی او در بیان روایتهای ساده و تاثیرگذار درمورد افراد معمولی جامعه، اساس راهبرد سیاسی این زوج است. این روزها هر بار که ران خطمشی اعلام میکند، کیسی در رسانههای اجتماعی آن را تایید میکند و از جایگاه «مادر سه فرزند دو، چهار و پنج ساله»، توضیح میدهد که چرا این سیاست برای مردم کارآمد است. به باور خیلیها، ران دسنتیس بدون کمک کیسی نمیتوانست فرماندار شود، چه رسد به اینکه برای کاخ سفید رقابت کند. آن دو در کنار هم بسیار قدرتمندند.
با این همه، راهی طولانی در پیش است. ترامپ در میان رایدهندگان جمهوریخواه با قدرت پیشتاز است. اما بسیاری از ناظران بر این باورند که دردسرهای اخیر او – از جمله دستگیری به دلیل حقالسکوتی که ۲۰۱۶ به یک بازیگر فیلمهای پورن داده – به بخت او برای برنده شدن در انتخابات عمومی ضربهای مهلک وارد کرده است؛ نکتهای که دسنتیس احتمالا درمورد آن با رایدهندگان اصلی صحبت میکند.
افزون بر این، حمله دموکراتها به «ماگا» [عظمت را به آمریکا برگردانیم] تاثیرگذار بوده است؛ بهویژه روی رایدهندگان ایالتهای نوسانی (اصطلاح انتخاباتی) که از قوانین مخالفت با سقطجنین قضات دادگاه عالی منصوب ترامپ، نگراناند. ناگهان محاسباتی جدید مطرح میشود که در آن نامزدی ترامپ در انتخابات سال آینده نه برای راهبردشناسان حزب جمهوریخواه، بلکه برای دموکراتها خوشایند محسوب میشود.
البته بعید است که ترامپ تسلیم شود. به قول دنیل مککارتی، «اگر کسی بتواند در آینده معجزه کند، [ترامپ] است. او همچنان جذابترین [شخصیت جمهوریخواه] است و بیش از هر رقیب دیگری قادر است در سراسر آمریکا مردم را به صحنه بیاورد، و در نبرد نهایی بسیار بیرحم است».
مککارتی میگوید که بهترین راهبرد دسنتیس، این است که از این رویارویی بپرهیزد و بگذارد ترامپ کار خودش را پیش ببرد: «اگر ترامپ نتواند توجه و حمایت کافی به دست آورد و چنین به نظر برسد که جمهوریخواهان در ۲۰۲۴ شکست خواهند خورد، آنوقت دسنتیس میتواند نقش منجی را بازی کند.»
ترامپ هم نگران است. دلیل این امر، انتقادهایی است که به مرید سابق خود روا میدارد. او رقبای سابقش را با انتساب عناوینی نظیر «تدکروز دروغگو» و «مارکو روبیوی کوچولو» تحقیر کرد و از صحنه بیرون راند. اینک نیز با «دیسنکتیمونیوس» [ضدمذهب] خواندن دسنتیس به او حمله میکند.
رئیس جمهوری پیشین درباره کسی که به احتمال زیاد ممکن است رئیس جمهوری بعدی باشد، گفت: «میتوانم چیزهایی درباره او بگویم که چندان دلچسب نیست. من بیشتر از هرکسی، البته جز همسرش، درباره او اطلاعات دارم.»
فقط چهار سال طول کشید تا ترامپ از حمایت دسنتیس، به تهدید او برسد. اما شاید دسنتیس به این نتیجه برسد که اگر میخواهد به آن بالاترین مقام دست یابد، باید بیشتر به حرف همسرش گوش بدهد و کمتر گوشش به حرف ترامپ بدهکار باشد.