ابن خلدون تاریخنگار و جامعه شناس معروف گفته است: «یکی از عمده ترین عوامل سقوط دولتها، وجود درباریان فاسد و چاپلوس پیرامون زمامدار است که زشت را در نگاهش خوب و خوب را زشت، جلوه میدهند.»
درباریان پیرامون عمر البشیر، رئیس جمهور برکنار شده سودان هم از همینگونه افراد فاسد و چاپلوس تشکیل شده بودند، اما او به تحریک و تشویق آنان نیاز چندانی نداشت؛ چون خودش فاسدتر از اطرافیانش بود.
از این جهت، میتوان گفت که عامل اساسی سقوط بشیر در درجه اول، کارنامه زشت و مدیریت آلوده به فساد و جنایتهای خودش بود، تا اطرافیان فاسد و جنایتکارش. از این رو محکوم شدن وی به دو سال حبس، در هفته گذشته در دادگاه، کمتر از حجم جنایاتش بود.
فراموش نباید کرد که پیش از انقلاب ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ که منجر به سرنگونی عمر البشیر گردید، ملت سودان چندین بار دیگر نیز بر ضد وی دست به انقلاب زده بو، اما همه ای قیام ها توسط رژیم دکتاتور در نطفه خنثی شده است. نخست در سپتامبر سال ۲۰۱۳ و بار دیگر در سال ۲۰۱۵ شهروندان سودان اقدام به راه پیمایی و تظاهرات گستردهای کردند که توسط نیروهای مسلح سرکوب گردید. افزون بر آن در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۲ نیز از درون ارتش سودان تلاشی برای کودتا و براندازی حکومت فاسد صورت گرفت، اما به ناکامی انجامید.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مهمترین عواملی که پیروزی انقلاب اکتبر را رقم زد؛ یکی ناتوانی خود رژیم بود که در اثر فساد و اختلاف و کشمکش داخلی نهادهای دولتی، به سستی گراییده و از درون فروپاشیده بود و عامل دوم، خودجوش بودن انقلاب بود که دروازه را برای هرگونه معامله سیاسی با رژیم بسته بود. اما عامل سوم، آگاهی سیاسی و هوشیاری جوانان انقلابی بود که توانست کشتی انقلاب را به ساحل پیروزی برساند.
حال که در نخستین سالگرد انقلاب ۱۹ دسامبر سودان قرار گرفته ایم، بایسته است تا انگیزهها و ماهیت این انقلاب و عوامل پیروزی آن را اندکی مفصلتر، واکاوی کنیم: اولین شراره انقلاب از شهر عطبره مشتعل گردید و پس از آن به سایر شهرها و روستاها سرایت کرد و سرانجام به پایتخت رسید.. شهر عطبره به خاطر اینکه مقر ریاست خطوط راه آهن سودان در آن واقع شده، یک شهر کارگری و مهد اتحادیههای کارگران سودان محسوب میشود.
در این انقلاب، همه اقشار مردم با گروههای سنی مختلف مشارکت داشتند، اما نیروی محرک آن جوانانی بودندکه از آگاهی سیاسی و حقوقی بالایی برخوردار بودند. انقلاب به صورت خود جوش و غیر منظم راه افتاد، اما دیری نگذشت که داری نظم و انسجام شد.
انگیزههای انقلاب، متعدد بود، اما فقر و گرسنگی، فساد گسترده، ظلم و استبداد رژیم دکتاتور، در رأس قرار داشت؛ این انقلاب را در حقیقت گرسنگانی به پیروزی رساندند که نانی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن نداشتند؛ آنان از آن جا که چیزی برای از دست دادن نداشتند، شجاعانه در برابر زورگویی و سرکوب رژیم ایستادگی کردند واز کشته شدن هراسی به دل راه ندادند. آنان که اکثریت مردم سودان را تشکیل میداندند، متعلق به هیچ گروه و حزب سیاسی نبودند، بلکه برای به دست آوردن حق خود در داشتن یک زندگی آرام و آبرومندانه، به صورت خود جوش، دست به انقلاب مسالمت آمیز زدند.
اما رژیم فاسد عمر البشیر، بجای اینکه واقعیتها را درک کند و صدای اعتراضات برحق مردم را بشنود، اقدام به سرکوبی معترضان و کشتار بیرحمانه انقلابیون کرد، اما این عملکرد، منجر به شدت گرفتن روند انقلاب و سرنگونی رژیم سیساله عمر البشیر شد.
جای بسیار تأسف است که بشیر همیشه رنجها و خواستههای مردم را دست کم میگرفت و بجای اینکه واقع بینانه به حل مشکلات موجود بیندیشد، گاهی برای گریز از واقعیت های داخلی به سفرهای خارجی مشکوکی میپرداخت. از جمله وی در اواخر سال ۲۰۱۷ برای دیدار با پوتین به موسکو شتافت و یک سال بعد، در دسامبر ۲۰۱۸ در زمانی که سودان آبستن انقلاب بود، وی به صورت ناگهانی به دمشق رفت و با بشار اسد دیدار کرد.
سفر ناگهانی بشیر به دمشق و دیدار وی با رئیس جمهور رژیم منزوی و منفور سوریه، در آن زمان حساس، تعجب همه را بر انگیخت. کارشناسان در آن زمان دیدار وی از دمشق را با دیدار قبلی وی از موسکو، مرتبط دانسته، گفته بودند، این اقدام با پا درمیانی روسیه و مداخله برخی از کشورهای عربی منطقه صورت گرفته تا رژیم دمشق را از انزوا بیرون کنند.
افزون بر آن، محکومیت بشیر از جانب دادگاه کیفری بین المللی به خاطر ارتکاب جنایات جنگیاش در دارفور و محروم بودنش از سفر به خارج، عقدهای در وی ایجاد کرده بود که می خواست با استفاده از هر فرصتی به کشورهاییکه پیمان رم را امضا نکرده اند، سفر کند؛ از این رو وی توسط هواپیمای روسی به دمشق رفت، تا خود را از انزوا بیرون و نافرمانی اش را از فیصله دادگاه کیفری، ابراز دارد.
هر چه باشد، دیدار بشیر از دمشق، یک پیام خطرناک به مردم سودان داشت و مفهومش این بود، اگر لازم شود من هم مانند بشار اسد از سرکوبی خشونت آمیز مردم و نابود کردن مخالفان خودداری نخواهم کرد. او در واقع میخواست ارداه مردمش را به چالش کشد، اما در فرجام اراده مردم بر زورگویی، جاه طلبی و خودکامگی وی چیره گشت.
مطلب دیگری که باید خاطر نشان شود، این است که انقلابها در تاریخ سودان، همواره با فراز و نشیبها و کارشکنیهایی از داخل و خارج همرا بوده است؛ از این رو انقلاب اکتبر ۱۹۶۵ و انقلاب آوریل ۱۹۸۵ به خاطر اختلافات و کشمکشهای فرقهای و ایدئولوژیکی، نتوانست به همه اهداف خود از جمله تشکیل نظام مبتنی بر مردم سالاری و کثرت گرایی، نایل شود.
انقلاب ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ نیز دچار ناسازگاری و اختلاف شد؛ زیرا انقلابیون، دیدگاه واحدی نداشتند، یک گروه که اکثریت را تشکیل میداد، خواستار سرنگونی رژیم عمر البشیر و آوردن نظام مدنی و مردمی بود، در حالی که گروه دیگر به احزاب سیاسی و فرقهای تعلق داشته و منتظر غنائم و استفاده از فرصت بود. اما از آنجا که انقلاب اخیر نسبت به انقلابهای گذشته، پایه مردمی اش نیرومند تر و اختلافات فرقهای و منطقهای در آن به طور نسبی کمرنگتر بود، توانست کشتی خود را به ساحل پیروزی برساند. البته برای تحقق همه اهداف مورد نظر، باید صبر کرد تا دیده شود که آینده با خود چه خواهد آورد.
در واقع تاریخ سودان پس از استقلال در ۱۹۵۶ تا کنون سه بار و برای مدت کوتاهی، شاهد نظام دموکراسی و مردم سالار بوده است که هر کدام با یک کودتای نظامی، از میان برداشته شده است. اما آنچه دوره انتقالی کنونی را از گذشته ها متمایز ساخته، این است که پدیده فرقهگرایی و حزبگرایی در این دوره کمرنگ تر به نظر میآید. بنابر این، اگر چنانچه، مسئولان امور و کسانیکه اکنون بر قطار انقلاب سوار شده اند، منافع شخصی و گروهی خود را بر ارزشها و اهداف انقلاب ترجیح ندهند، میتوان برای آینده امید وار بود.
© IndependentArabia