هدیه داخل تخم‌مرغ شکلاتی: ماجرای سنجاق‌سینه نامزدی ملکه کامیلا

جواهرساز تا آخرین لحظه نگران بود هدیه کامیلا به دستش نرسد

سنجاق‌سینه کامیلا یک حشره چوب‌کبریت‌مانند درخشان از پلاتین و الماس است-AFP

 خانواده سلطنتی بریتانیا به یکی از ارزشمندترین و زیباترین گنجینه‌های جواهرات دنیا دسترسی دارند؛ بنابراین انتخاب هدیه برای شخصی که قرار است به این خانواده ملحق شود، دشوار است. این مشکلی بود که پدر کامیلا پارکر برای هدیه نامزدی دخترش با آن روبرو بود تا اینکه جواهرسازی که به دنیای دربارهای سلطنتی اروپا اشراف کامل داشت، مشکل را حل کرد.

درباره یکی از سنجاق‌‌سینه‌های موردعلاقه ملکه کامیلا صحبت می‌کنیم؛ یک حشره چوب‌کبریت‌مانند درخشان از پلاتین و الماس که هنگام شرکت در مراسم‌ مهم مانند روز یادبود و مراسم تشییع ملکه الیزابت دوم در سالن وست مینستر به لباسش زده بود. این سنجاق‌سینه را پدر ملکه کامیلا به او هدیه داده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

جفری مون، جواهرساز معروف، عضوی از هیئت متخصصان در نمایش عتیقه‌های بی‌بی‌سی، این سنجاق‌سینه را که بخشی از یک مجموعه جواهرات به شکل حشرات بود، طراحی کرد؛ در آن زمان، او مدیرعامل متخصص تخم‌مرغ فابرژه وارتسکی بود که دارای دو حکم سلطنتی است. سنجاق‌سینه کامیلا کپی حشره چوب‌کبریت‌مانند خانگی الکساندر و ادوارد، فرزندان مون، بود که استیکی نام داشت.

او در زندگی‌نامه‌اش به نام A Touch of Gold می‌نویسد: «خانم پارکر بولز سنجاق‌سینه حشره چوب‌کبریت‌مانند درخشان را تحسین کرده بود. چند روز بعد پدرش، سرگرد بروس شاند، زنگ زد تا ببیند آیا چیزی برای نامزدی او با شاهزاده ولز وجود دارد یا خیر. او پذیرفت که حشره چوب‌کبریت‌مانند یک انتخاب عالی است و پرسید که چگونه می‌توان آن را کادو کرد. من پیشنهاد کردم طبق رسم فابرژه، خوب است آن را در یک تخم‌مرغ عید پاک کارخانه شکلات‌سازی شاربونل و واکر (Charbonnel et Walker) پنهان کنیم.

وقتی با این پیشنهاد موافقت شد، سنجاق سینه را به شکلات‌فروشی معروف خیابان باند بردم و آن را در پیشخان تحویل دادم تا هفته بعد در یک تخم‌مرغ جاسازی شود. در آن زمان بود که یک دلهره هولناک به جانم افتاد: چطور می‌توانم مطمئن باشم که تخم‌مرغ سفارشی حاوی قطعه جواهر است نه یک مشت ترافل شامپاین؟ اضطراب شدید در آخرهفته خواب را از چشمم گرفته بود. دوشنبه بعد که در کمال وحشت متوجه شدم مغازه شاربونل و واکر در خیابان باند مملو از صدها تخم‌مرغ زرد یک‌شکل بود که هر کدام با یک پاپیون مشابه بسته‌شده بودند، این اضطراب به اوج رسید.»

مون در ادامه می‌نویسد نگرانی‌اش زمانی که مطمئن شد کامیلا هدیه‌اش را مطابق نقشه‌ از قبل طراحی‌‌شده دریافت کرده است، برطرف شد و نفس راحتی کشید.

بیشتر از زندگی