فعالیت نیروی قدس سپاه پاسداران در دوران حکومت طالبان در افغانستان افزایش یافته است؛ به طوری که کاظمی قمی و حسن مرتضوی، دو فرمانده سپاه قدس، سفیر و معاون سفیر جمهوری اسلامی در کابل شدهاند و علاوه بر دیدار با مقامهای ارشد طالبان، به استانهای افغانستان سفر میکنند تا با ردههای مختلف طالبان ارتباط برقرار کنند.
هیئتهای متعددی از طالبان هم به ایران میروند و با مقامهای جمهوری اسلامی دیدار میکنند. طالبان تحت تحریمهای سازمان ملل متحد قرار دارند و به همین دلیل از سفر کردن به بسیاری از کشورها محروماند، اما ایران به تحریمهای سازمان ملل متحد اعتنایی نمیکند و همچنان میزبان طالبان است.
حسن مرتضوی بنیانگذار لشکر فاطمیون است. هزاران تن از شهروندان شیعه افغانستان تحت لوای زردرنگ این لشکر برای دفاع از منافع جمهوری اسلامی و بقای حکومت بشار اسد در سوریه جنگیدند و پس از شکست داعش در سوریه بخشی از آنها به ایران و افغانستان بازگشتند. مرتضوی افزون بر اینکه با طالبان در تماس است، این نیروی قدرتمند را در اختیار دارد تا در روز مبادا از آنها برای تامین اهداف جمهوری اسلامی استفاده کند.
طالبان به انحصار شدید قدرت متهماند؛ اغلب مقامهای ارشد طالبان پشتونتبار و اهل استانهای شرقی و جنوبی افغانستاناند. جمهوری اسلامی هم در دوران حاکمیت طالبان میخواهد از طریق دیپلماتهایی با پیشینه کار در نیروی قدس سپاه پاسداران به مناطق پشتوننشین افغانستان نفوذ کند و با این مناطق بیشتر آشنا شود.
طالبان دفاتر کمیته امداد زیر نظر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در شهرهای هرات، کابل و مزارشریف را در ماه اوت تعطیل کردند. منابع آگاه به ایندیپندنت فارسی گفته بودند بر اساس تصمیم رهبری طالبان، جلو فعالیت آنها گرفته شده است. کمیته امداد یک نهاد خیریه ایرانی است که ۲۰ روز پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ تاسیس شد.
جمهوری اسلامی درصدد است روی ساخت بیمارستان متمرکز شود. وضعیت بخش بهداشت و درمان افغانستان در حاکمیت طالبان بحرانی است و طالبان فعلا مایلاند که ایران در این بخش هزینه کند. جواد کریمی قدوسی، عضو مجلس شورای اسلامی بهتازگی گفته که جمهوری اسلامی یک بیمارستان به نام قاسم سلیمانی در استان قندهار افغانستان میسازد، اما مشخص نکرده است که این بیمارستان در کدام قسمت قندهار ساخته میشود. وجود بیمارستانها و مراکز فرهنگی تحت حمایت جمهوری اسلامی باعث میشود آنها برای حضور و رفتوآمد در افغانستان بهانه داشته باشند.
افزایش حضور کشورهای همسایه از جمله جمهوری اسلامی در افغانستان برای مردم این کشور حساسیتبرانگیز است. نامیده شدن بیمارستانی بهنام قاسم سلیمانی در قندهار، استانی با اکثریت پشتونتبار، هم جنجالآفرین خواهد بود. با این حال تهران میخواهد با این اقدامها کارنامه افرادی همچون قاسم سلیمانی و دخیل بودن در جنگهای نیابتی منطقه را «تطهیر و سفیدنمایی» کند.
حسن مرتضوی، معاون سفیر جمهوری اسلامی، بنیانگذار نیروی موسوم به «لشکر فاطمیون» در ایران است که هزاران تن از شهروندان اهل تشیع افغانستان را برای جنگ به سوریه گسیل کرد و به همین دلیل بخشی از شهروندان افغانستان مخالف شدید نیروی قدس سپاه و قاسم سلیمانیاند. تهران بر گروهی از شیعیان افغانستان نفوذی گسترده دارد که آن را مدیون تبلیغات گسترده آخوندهای شیعه تحتحمایتش است.
در دوران حکومت پیشین افغانستان، گزارشهای مبنی بر همکاری سپاه پاسداران با بخشهای از طالبان وجود داشت و مقامهای دولت پیشین افغانستان بارها از این موضوع ابراز نگرانی کرده بودند. برخی فرماندهان و نیروهای طالبان که در جنگ با نیروهای افغان زخمی میشدند، با حمایت سپاه برای درمان به جمهوری اسلامی منتقل میشدند و حتی گفته میشد نیروهای سپاه پاسداران طالبان به آموزش و مشاورههای نظامی ارائه میدهند.
در نظام جمهوریت تحت حمایت کشورهای غربی در افغانستان، فعالیتهای جمهوری اسلامی بیشتر در استانهای فارسیزبان متمرکز بود اما در دوران حکومت طالبان، جمهوری اسلامی کوشید فعالیتش را تا استانهای شرقی و جنوبی با اکثریت پشتون هم گسترش دهد.
رهبر طالبان و انزوای جهانی
ملا هبتالله آخوندزاده یکی از تندروترین چهرههای طالبان است که در بیانیههایش بر اجرای شریعت اسلامی در افغانستان اصرار دارد و تاکید میکند که این مورد خط قرمز حکومتداری این گروه در تماس و تعامل با جهان است.
رهبر طالبان اجرای «حد شرعی» یعنی شلاق زدن در ملاعام بر بیش از ۲۰۰ زن و مرد و یک مورد قصاص در استان فراه را عملی کرد. او همچنین مخالف تحصیل و اشتغال زنان است و به همین دلیل به دختران تنها اجازه رفتن به دبستان را میدهد.
اقدامهای تندروانه و ضدحقوقبشری رهبر طالبان باعث شده است که کشورهای غربی به برقراری تماس و رابطه با او تمایلی نداشته باشند. ملا هبتالله هم در عوض میکوشد با کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی روابط نزدیک برقرار کند تا علیرغم افزایش تحریمهای جامعه جهانی و منزوی شدن طالبان، بتواند برای تداوم رهبریاش بر طالبان کمک داشته باشد.
از طرفی، تمایل تهران برای گسترش نفوذ در استان قندهار، محل اقامت رهبر طالبان، از طرح بلندپروازنه پرده برمیدارد که عوامل جمهوری برای گسترش نفوذ در استانهای پشتوننشین افغانستان برنامهریزی کردهاند.
گمان میرود رهبر طالبان به برخی فرماندهان و مقامهای این گروه که مذاکرات صلح با آمریکا را پیش برده و به نتیجه رساندهاند، چندان اطمینان ندارد و از روزی میترسد که قدرت را به رقیبانش در دوران گروه طالبان ببازد؛ پس تلاش میکند برای حفظ حکومتش حمایت کشورهای منطقه را جذب کند.
نگاهی به روابط سپاه و طالبان
رحمتالله نبیل، رئیس سازمان امنیت ملی حکومت پیشین افغانستان، اسفند گذشته ادعا کرد که جمهوری اسلامی و سپاه قدس برای تامین بخشی از بودجه نیروهای نیابتیشان در منطقه با طالبان در قسمت حملونقل مواد مخدر همکاری میکنند. او گفته بود جمهوری اسلامی از هر کیلوگرم مواد مخدر تا دو هزار دلار مالیات میگیرد. بر اساس ادعای نبیل، بیشتر انتقال مواد مخدر را ملااختر محمد منصور، رهبر دوم طالبان، مدیریت میکرد. او مه ۲۰۱۶ در مسیر سفر از ایران به پاکستان با حمله هوایی نیروهای آمریکایی کشته شد.
مقامهای نظامی حکومت پیشین در استانهای غربی و جنوبی افغانستان در نشستهای غیر رسمی و دوستانه با خبرنگاران بارها به حضور مشاوران سپاه قدس در میان طالبان اشاره کردند، اما اهل رسانه به دلیل جلوگیری از بروز تنش میان حکومت افغانستان و ایران، از رسانهای کردن این موضوع منع شده بودند.
سپاه پاسداران و مجاهدین
نیروهای قدس سپاه پاسداران در دهه ۸۰ میلادی با هجوم شوروی سابق به افغانستان، وارد معرکه شدند. آنها نخست از مجاهدین شیعه تحت نام احزاب هشتگانه حمایت میکردند، اما بهدلیل اینکه جمعیت مجاهدین اهل سنت در افغانستان زیاد بود، از آنها هم حمایت کردند.
با سرنگونی نظام تحت حمایت شوروی و پیروزی مجاهدین، نیروهای سپاه قدس بهویژه قاسم سلیمانی به افغانستان رفتوآمد داشتند اما بین مجاهدین بر سر تقسیم قدرت اختلاف شکل گرفت. این باعث شد طالبان به رهبری ملا محمد عمر جان بگیرند و قسمت زیادی از خاک افغانستان را به کنترل درآورند.
نیروهای قدس تحت فرمان قاسم سلیمانی از نیروهای مقاومت به رهبری احمد شاه مسعود، (قهرمان ملی افغانستان) حمایت میکردند. از قاسم سلیمانی در میان چهرههای جهادی ویدیو و عکسهایی هم وجود دارد اما زمانی که ایالات متحده آمریکا در یک ائتلاف جهانی در واکنش به حمله القاعده به خاک این کشور و انفجار برجهای تجارت جهانی نیویورک، به افغانستان حمله کرد، بیشتر فرماندهان جهادی به آمریکا نزدیک شدند و از جمهوری اسلامی فاصله گرفتند تا واشنگتن به آنها سوءظن پیدا نکند.
با افزایش خشونت و جنگهای طالبان در افغانستان، تماس جمهوری اسلامی بهویژه سپاهپاسداران با طالبان هر روز بیشتر شد و طالبان و جمهوری اسلامی با هدف مقابله با حضور نظامی آمریکا در افغانستان اتحادی نانوشته شکل دادند. به طوری که با پایان ماموریت نظامی واشنگتن در افغانستان و سرنگونی حکومت افغانستان، ایران تصور کرد در افغانستان جای پای محکمی پیدا کرده است.
طالبان در دوران نخست حکومتشان بر افغانستان در سال ۱۳۷۷ به کنسولگری جمهوری اسلامی در مزارشریف حمله کردند و هشت دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی را کشتند. اما ایران که آن زمان تا آستانه حمله نظامی به طالبان پیش رفت، حالا میکوشد روابطش با طالبان را روزبهروز مستحکمتر کند و به تقویت پایههای حکومت آنان در افغانستان کمک میکند.