آبان خونین ۹۸ نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مدنی و سیاسی مردم ایران بود و بسیاری از تحلیلگران و پژوهشگران آن را آغازی بر پایان جمهوری اسلامی میدانند. حاکمان ایران با گران کردن ناگهانی قیمت بنزین قصد داشتند مردم را در برابر عمل انجامشده قرار دهند، غافل از اینکه دارند به خود تیر خلاص شلیک میکنند.
شرکت ملی فراوردههای نفتی ایران صبح جمعه بیستوچهارم آبان ۹۸، بدون اطلاع قبلی سهمیهبندی بنزین را تغییر داد و بهای بنزین سهمیهای یک هزار و ۵۰۰ تومان اعلام شد. قیمت بنزین آزاد هم از هزار تومان به سه هزار تومان افزایش یافت.
قیمت بنزین با تصمیم سران سه قوه مجریه، قضاییه و مقننه افزایش یافت و برخی نمایندگان مجلس اعلام کردند که در این تصمیمگیری نقشی نداشتهاند اما برای مردمی که از فقر، فساد، گرانی و تنشآفرینیهای مداوم جمهوری اسلامی بهتنگ آمده بودند، فرقی نمیکرد کدام بخش از حاکمیت مسئول افزایش بهای بنزین است؛ بنابراین انتشار خبر گران شدن بنزین حکم ریختن بنزین بر شعلههای خشم فروخفته مردم را داشت؛ به طوری که چند ساعت پس از اعلام این خبر، اعتراضهای خیابانی شروع شد و هزاران نفر در گوشهکنار ایران بدون هماهنگی و فراخوان قبلی، به خیابانها ریختند و علیه حکومت شعار سر دادند.
این بار یک خیابان و یک میدان خاص صحنه اعتراض مردم نبود تا سرکوب راحت باشد. در تهران، مردم در محلهها و خیابانهای مختلف در شرق، غرب، جنوب و حتی شمال شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند و در شهرهای دیگر نیز وضعیتی مشابه حاکم بود.
اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا
معترضانی که به خیابانها آمدند جزو اقشار مختلف بودند اما کفه ترازو به سمت کارگران و قشر محرومتر که از تنگناهای مالی به ستوه آمده بودند سنگینی میکرد. آنها در خیابانها و میدانهای شهر فریاد میزدند که جمهوری اسلامی را نمیخواهند.
معترضان به صریحترین شکل، سران جمهوری اسلامی و بهخصوص علی خامنهای را هدف قرار دادند و با شعارهایی مانند «آ سیدعلی ببخشید، دیگه باید بلند شید» و «ننگ ما ننگ ما، رهبر الدنگ ما» خواستار کنارهگیری او از قدرت شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در اعتراضهای سراسری آبان ۹۸، شعارهای پیشرو دیگری نیز سر داده شدند که «چه اشتباهی کردیم، که انقلاب کردیم» و «میجنگیم، میمیریم، ایران رو پس میگیریم» از آن جمله بودند. با این حال، شاید بتوان گفت مهمترین شعار اعتراضهای آبان ۹۸ شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» بود.
این شعار از یک سو دربرگیرنده چرایی اعتراضها بود و از سوی دیگر در اقدامی پیشدستانه راه هرگونه مصادره اعتراضهای مردمی را به روی سوپاپ اطمینانهای حاکمیت سد میکرد. ضمن اینکه صراحت بیان مردم را برای عبور از جمهوری اسلامی نشان میداد.
شنبه خونین آبان
اعتراضهای مردمی که از روز جمعه در شهرهای مختلف آغاز شد، در روز شنبه ۲۵ آبان گسترش یافت و تهران، مشهد، اهواز، شیراز، اصفهان، اراک، تبریز، زاهدان، کرج، سنندج، رشت، یزد، خرمآباد، بندرعباس، ماهشهر، گچساران، برازجان، خرمشهر، بابل، بیرجند، نیشابور، شوشتر، اندیمشک، قم و دهها شهر دیگر به صحنه اعتراضهای مردمی علیه حکومت تبدیل شدند.
خیلی زود، ویدیوها و تصاویر مردم معترض شبکههای اجتماعی را پر کرد؛ از جمله تصاویری که آنها را در حال سوزاندن تصاویر، بنرها و مجسمههای علی خامنهای نشان میداد. مردم معترض در شرق تهران اتوبان امام علی را بستند و در غرب تهران هم اهالی ستارخان شعار «پول نفت گم شده، خرج فلسطین شده» سر دادند. چنین بود که مقامهای ارشد حکومت دستور سرکوب را صادر کردند و در اولین گام اینترنت را بهطور کامل قطع و سپس شلیک کور به سمت معترضان را آغاز کردند.
بهرغم گذشت چهار سال از آبان خونین ۹۸، بسیاری از ابعاد آن هنوز برای مدافعان و سازمانهای حقوق بشری روشن نشده است. با این حال بر کسی پوشیده نیست که جمهوری اسلامی معترضان را با شدیدترین اشکال خشونت سرکوب کرد.
ویدیوها و تصاویری که از سرکوب اعتراضها منتشر شد، آشکار میکند که ماموران سرکوب معترضان را هدف قرار میدادند و مستقیم به آنها شلیک میکردند. سازمان عفو بینالملل در بیانیهای اعلام کرد اسنادی در اختیار دارد که نشان میدهد «ماموران امنیتی جمهوری اسلامی عامدانه معترضان غیرمسلح را از فاصله نزدیک هدف گلوله قرار میدهند».
اندکی پس از سرکوب اعتراضهای سراسری آبان، دو ویدیو در شبکههای اجتماعی فراگیر شد؛ اولی از سخنان لیلا واثقی، فرماندار شهر قدس، که بهصراحت شلیک به معترضان را تایید میکرد و دومی مصاحبه محمود صادقی، نماینده وقت مجلس، که در آن ویدیو، جزئیات نشست نمایندگان با عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور وقت، را افشا کرد و گفت که یکی از نمایندگان ضمن اشاره به کشته شدن معترضان از وزیر کشور پرسید آیا امکان تیراندازی دستکم به پا یا کمر به پایین وجود نداشت که چنین شلیکهایی شد و رحمانی فضلی در جواب گفت که «خب! به پا هم شلیک شده است».
محمود صادقی همچنین گفت که از علی شمخانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، سوال کرد که «اگر مردم به خانه نروند و در خیابان بایستند، میخواهید چه کنید؟» و او پاسخ داد: «ولو بلغ ما بلغ، ما میزنیم.»
البته شمخانی بهسرعت واکنش نشان داد و این سخن را تکذیب کرد اما رفتار حاکمیت با معترضان و شمار کشتهشدگان چیزی جز این را نشان نمیداد.
تعداد دقیق افرادی که در اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ کشته شدند، هنوز هم در هالهای از ابهام است. زیرا بر اساس گزارش سازمان عفو بینالملل، مقامهای امنیتی اجساد برخی قربانیان را به خانوادههایشان تحویل ندادند و برخی را هم پنهانی در مکانهای نامعلوم دفن کردند.
خبرگزاری رویترز شمار کشتهها را یک هزار و ۵۰۰ نفر اعلام کرده است. سایت کلمه هم دیماه همان سال، در گزارشی نوشت که در اعتراضهای سراسری آبان ۶۳۱ نفر کشته شدند. سازمان حقوق بشر ایران هم در همان زمان کشته شدن ۴۵۰ نفر را تایید کرد و گفت که برخی قربانیان کودک بودهاند.
سازمان عفو بینالملل هویت دستکم ۲۳ کودک را که در اعتراضهای آبان ۹۸ کشته شدند، احراز کرده است. نیکتا اسفندانی، دختر ۱۴ سالهای که از ناحیه سر هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد، یکی از آنان بود.
محمد بریحی ۱۷ ساله در اهواز، ساسان ایدیوند ۱۷ ساله در اصفهان و امیررضا عبداللهی ۱۳ ساله در اسلامشهر دیگر کودکانی بودند که در جریان اعتراضهای آبان ۹۸ کشته شدند.
تغییر معنی مستضعف
مواجهه جمهوری اسلامی با اعتراضهای سراسری آبان به رویکردهای آنان در قبال اعتراضهای پیشین شباهتهای زیادی داشت. معترضان مانند دفعات قبل، «اشرار» و «اغتشاشگر» خوانده شدند و ادعای هدایت اعتراضات از خارج ایران مطرح شد.
حسن روحانی، رئیسجمهوری وقت، روز ششم آذر، در حالی که ایران به سوگ نشسته بود، روی صفحه تلویزیون ظاهر شد، خنده تحویل مردم داد و ادعا کرد که خود او هم صبح جمعه از گران شدن بنزین باخبر شده است.
پس از سرکوب خونین معترضان، علی خامنهای که انتظار شکلگیری اعتراضها در محلهها و خیابانهای مختلف را نداشت، از بسیج و سپاه خواست که مانند کمیته انقلاب اسلامی در همه محلهها حضور داشته باشند. او همچنین مدعی شد که جمهوری اسلامی بر «اشرار» پیروز شده است. خامنهای در سخنرانی معروفش در آن سال، نظریه جمهوری اسلامی را که بیش از چهار دهه ادعای حمایت از فقرا به عنوان «مستضعفان» را در بوق و کرنا کرده بود، ناگهان تغییر داد و تلویحا گفت که «ولی فقیه» یعنی خود او «مستضعف» واقعی است.
او که به نظر میرسید از شعارهایی که فقرا و تنگدستان جامعه علیه خود بسیار عصبانی است، در این سخنرانی بهصراحت گفت: «مستضعفان برخلاف آنچه امروز بهاشتباه، به افراد آسیبپذیر و فرودست میگویند، به معنای انسانهایی است که پیشوایان بالقوه عالم بشریت و خلیفةالله در زمیناند.»
خبرگزاری رویترز در گزارشی به نقل از «سه منبع موثق» از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی و یک مقام رسمی در ایران، عصبانیت خامنهای را تایید کرد و نوشت که او در دیدار با مقامهای امنیتی و رئیسجمهوری در شامگاه ۲۶ آبان، در خطر بودن جمهوری اسلامی را تایید کرده و با صدای بلند به مسئولان دستور داده که برای پایان دادن به اعتراضها «هر کاری لازم است»، انجام دهند. این منابع نگرانی خامنهای از خشم طبقه کارگر را تایید کردند.
اعتراضهای سراسری آبان ۹۸ اگرچه در امتداد دیگر اعتراضهای مردمی در دههها و سالهای قبل بود، به دلیل عبور قاطع، صریح و آشکار مردم از جمهوری اسلامی، در تاریخ مبارزات سیاسی ایرانیان پس از جمهوری اسلامی به عنوان نقطه عطفی ثبت و ماندگار شد. حرکتی روبهجلو که دستاوردها و جلوههای آشکار آن در خیزش سراسری ۱۴۰۱ نمایان شد و نشان داد که این قطار را سر بازایستادن نیست.