باز لورمن، کارگردان استرالیایی که با فیلمهایی مانند «رومئو+ژولیت»، «مولن روژ»، «گتسبی بزرگ» و «الویس» شناخته میشود، در جریان برگزاری سومین جشنواره فیلم دریای سرخ که خود رئیس هیئت داورانش بود، با رایا ابیراشد به گفتوگو نشست و درباره ۳۰ سال فعالیت حرفهای و بزرگترین موفقیتهایش صحبت کرد.
به گزارش عرب نیوز، لورمن در مورد «الویس»، فیلم زندگینامهای موفقش با بازی آستین باتلر در نقش اصلی، به جزئیاتی در مورد ناامیدی از ساخت فیلم همزمان با شیوع همهگیری کرونا پرداخت و تاکید کرد که با تمام اینها، باتلر هرگز تسلیم نشد.
لورمن گفت: «آستین راز بسیار گرانبهایی داشت که تا مدتها بعد در مورد آن به من نگفت و آن این بود که او دقیقا در همان سن الویس مادرش را از دست داده بود و این امر او را عمیقا تحت تاثیر قرار داد؛ زیرا مادرش کسی بود که با او به آزمونهای بازیگری میرفت و به او کمک کرد کارش را شروع کند. اخلاق کاری او اینطور بود که... دنزل واشنگتن به من زنگ زد. من در آن زمان دنزل را شخصا نمیشناختم. او گفت: ببین، تو قرار است با آستین باتلر ملاقات کنی. آستین در حال اجرای نمایشی با دنزل روی صحنه بود و او گفت که هرگز ندیده است یک بازیگر جوان مثل او آنقدر سخت تلاش کند. دنزل گفت: شما شیفته او خواهید شد و همینطور هم شد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او ادامه داد: «و بعد فیلم متوقف شد. من به همه که در استرالیا بودند، گفتم به خانه برگردند؛ اما آستین نمیرفت. او گفت: من نمیروم. ما او را میدیدیم که در ساحل بالا و پایین میرود. مردم فکر میکردند او دیوانه است؛ چون دیالوگهایش برای «الویس» را رو به اقیانوس فریاد میزد.»
لورمن ضمن صحبت درباره نحوه انتخاب پروژههایی که روی آنها کار میکند، افزود که به بازنشستگی هم فکر میکند: «من همیشه قطعات زیادی در ذهنم دارم و میدانم که هرگز نمیتوانم همه آنها را بسازم. سروصدای زیادی وجود دارد و نمیخواهم از کسی انتقاد کنم، اما خیلی چیزها در جریان است. ترجیح میدهم بازنشسته شومــ که در نظر دارم انجامش دهمــ و سروصدای بیشتری ایجاد نکنم.»
او گفت: «اگر نتوانم چیزی بسازم که واقعا مفید باشد و بتواند ارزش دو ساعت و نیم بسیار ارزشمند کسی را داشته باشد... وقتی مردم را به اتاقی تاریک با غریبهها دعوت میکنید تا چیزی را ببینند و نمیتوانند بیرون بروند یا بلند شوند یا جابهجا شوند و این جور چیزها... باید ارزشش را داشته باشد. این تمام چیزی است که آنها به آن اهمیت میدهند و اگر به این باور برسم که میتوانم این کار را انجام دهم، انجامش خواهم داد.»