«دوشنبه اندوهگین» نامی است که به روزی در ماه ژانویه دادهاند و معتقدند افسردهکنندهترین زمان سال است. دوشنبه اندوهگین، از سال ۲۰۰۵ کاربرد یافته است و برای توضیح آن از مجموعه عواملی چون شرایط آبوهوایی، میزان بدهکاری، و فاصله گرفتن از عید میلاد مسیح استفاده کردهاند. چنین باوری از آن پس، رواجی بهمنوار داشته است.
اما چنین باوری یک گرفتاری دارد، و آن هم قرار داشتن در جرگه «شبهعلم» است. به گفته استفن باکلی از مؤسسه خیریه بهداشت روانی مایند، دوشنبه اندوهگین نه تنها افسانه است، بلکه افسردگی را بیاهمیت هم جلوه میدهد؛ چون آن را به رویدادی یکروزه تبدیل میکند.
البته باکلی حق دارد. افسردگی در هر زمانی میتواند رخ دهد. اما همان طور که خود باکلی هم قبول دارد و همه ما بر اساس تجربیاتمان میدانیم، در این زمان از سال دستخوش احساسات منفی شدن، دلایل بسیاری میتواند داشته باشد. سرمای هوا گزنده است، روزها کوتاه شده است، و اغلب نیز بعد از آن همه هدیه دادنها دچار بیپولی شدهایم. شاید به همین دلیل است که افسانه دوشنبه اندوهگین باورپذیر میشود. تلفیق این عوامل، به راحتی میتواند کلی اضطراب، فشار روانی و بدبینی به بار آورد.
برای کم نیاوردن در برابر این موج منفینگری، روشهای ساده، ارزان و بسیار کارسازی وجود دارد که مراقبه، در خط مقدم آنها است. من مراقبه سبک «بیجا» را تدریس میکنم که الهام گرفته از مراقبه مکتب ودایی است. این روش، در عین آن که کارکرد عمیقی دارد، ساده، آسان و خوشایند است. نه تنها توازن را به تمامی سامانههای بدن ما بازمیگرداند، بلکه التیامبخشی بسیار بالایی دارد.
فواید این روش بستگی به آن دارد که در پی چه باشیم. مراقبه میتواند از بهبود دادن رابطه گرفته تا غلبه کردن بر اعتیاد و کنار آمدن با بیماریهای مزمن یار و یاور ما باشد تا زندگی را پیش ببریم و در جهان امروز شکوفا شویم.
لازم نیست فقط به گفته من اکتفا کنید. تحقیقات هم نشانگر آن است که مرتباً تمرین مراقبه کردن، حتی به مدت قلیل ۲۰ تا ۳۰ دقیقه در روز، در پس زدن واهمهها خیلی کارساز است و ابزار کارآمدی برای دست و پنجه نرم کردن با افسردگی است.
مراقبه، با افزایش دادن امواج آلفا در مغز مراقبهگر، باعث کاهش اضطراب، فشار روانی و احساس تنهایی میشود و سپس همراه با آن، میزان هرمون افسردگی یعنی کورتیزول را به شدت کاهش میدهد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برای مثال، وقتی تحت فشار مالی قرار میگیریم، مواد شیمیایی عصبی از حالت توازن خارج میشوند، و مراقبه باعث میشود تا دوباره متوازن شوند. اضطراب مالی بسیاری از مردم در این وقت از سال، در واقع واکنشی است که دستگاه کنارهای مغز، یعنی همان بخش از مغز که مسئولیت فعال کردن رفتارهای معطوف به حفظ بقا را در کارهایی مثل یافتن غذا، سرپناه یا امکانات به عهده دارد، آن را فعال میکند. از طریق مراقبه، هم میتوانیم از عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز جلوگیری کنیم، هم میتوانیم وقتی که رخ داد، آن را برطرف کنیم.
افزون بر این، با استفاده از مراقبه میتوانیم با ژرفای خویشتن خود پیوند برقرار کنیم. در ایام عید که در احاطه دوستان و خویشان هستیم اغلب احساس میکنیم که باید دیگران را خشنود کنیم و این، نشانهای از ابتلا به خودکمبینی است. اما مراقبه از طریق فرایند خودکاوی و آگاهی یافتن به فرایندهای تفکر خودمان، باعث میشود تا حس خودشکوفایی که در رأس سلسله مراتب نیازها در هرم مشهور آبراهام مزلو جای گرفته است، برای ما درونی شود.
زندگی را بر اساس ارزشهای خودمان بهتر میتوانیم پیش ببریم و از این طریق، نه تنها عزت نفس افزایش مییابد، بلکه به انرژی، انگیزش و روشناندیشی بیشتری دست مییابیم. اعتماد بهنفس افزایش مییابد و متوازن شدن عواطف ما آغاز میشود. کار دیگران را راه میاندازیم، چون میخواهیم مهربان باشیم، نه آن که محبت آنها را جلب کنیم. مراد آن است که دلسوز و دوستدار خود باشیم که پیشنیاز طبیعی مهربانی با دیگران است.
در عین حال، با توسل به این فرایندِ پیوند برقرار کردن با خود است که میتوان با احساس تنهایی و انزوایی مقابله کرد که در چنین وقتی از سال، به ویژه در میان سالمندان، فراگیر است و در میان جوانان نیز رو به افزایش است. به هر حال، اگر پیوند عمیقی با خویشتن خود نداشته باشیم، به پیوند برقرار کردن با دیگران مشتاق میشویم، و برای بسیاری از کسانی که دستخوش احساس تنهایی هستند، چنین «دیگرانی» وجود ندارند.
وقتی پریشان حال هستیم، یافتن راهی برای بیرون آمدن از زیر فشار زندگی دشوار است. حتی انجام دادن کارهای کوچک هم توانفرسا مینماید. تا حدی، به همین دلیل است که مراقبه این قدر نیرومند است؛ زیرا توانمندساز است. فقط باید در گام نخست تصمیم بگیریم که در زندگی خود تغییری پدید آوریم و اراده کنیم که به مدت ناچیز ۲۰ دقیقه در روز به مراقبه بنشینیم. مراقبه آنی درمان نمیکند، ولی سریعاً اثر میگذارد. ثابت شده است که حافظه، حس همدلی، حس همراهی با خویشتن و فشار روانی، با هشت هفته مراقبه آگاهانه دستخوش دگرگونی چشمگیری میشود.
و این همه، چنان ما را تقویت میکند که بتوانیم دامن خود را از اندوه زمستانی بیرون بکشیم و سال دیگری را با خوشبینی نسبت به آینده آغاز کنیم.
ویل ویلیامز بنیانگذار مراقبه بیجا و نویسنده کتاب تفکر بیزحمت است.
© The Independent