تشدید تنش بین اسرائيل و حزبالله لبنان را به سمت جنگی همهجانبه و ویرانگر سوق میدهد و ممکن است لبنان تا چند ماه دیگر به خطرناکترین برهه در تاریخ معاصرش وارد شود؛ بهویژه اینکه از زمان تهاجم اسرائیل به استان رفح در جنوب نوار غزه، درگیریهای خشونتآمیز با حزبالله در مرز لبنان، خطر درگیری گستردهتر را افزایش داده است.
جنگ غزه اسرائيل را در شرایطی دشوار قرار داد، زیرا نه میتواند خود را بهعنوان طرف پیروز در جنگ معرفی کند و نه قادر است جنگ را تشدید و برتریاش را در میدان نبرد حفظ کند.
اسرائيل به هرگونه حمله و جنگ پاسخ شدیدی میدهد تا از یک سو قوای بازدارندگی خود را حفظ کند و از سوی دیگر، به دشمن خسارتهای سنگینی تحمیل کند. بنابراین ناتوانی اسرائيل در برچیدن بساط حماس در نوار غزه، مستلزم آن است تا به دنبال تثبیت قدرت بازدارندگیاش باشد و با راهاندازی جنگی شدید و خشونتآمیز برای از بین بردن حزبالله، دیدگاه امنیتی به خود در سطح منطقه و جهان را تغییر دهد.
پس از کنارهگیری بنی گانتز و گادی آیزنکوت، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائيل، کابینه جنگ را منحل اعلام کرد. از سوی دیگر، ماه گذشته، یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائيل، ضمن قطع رابطه با نتانیاهو اعلام کرد که اسرائیل به ایجاد یک نیروی امنیتی در غزه نیاز دارد تا زمینه برای تشکیل دولت موقت پساحماس، برقراری نظم و قانون و رسیدگی به بحران انسانی فراهم شود. این اظهارات گالانت با درخواست راست افراطی اسرائیل برای برقراری مجدد حکومت نظامی اسرائيل در نوار غزه در تضاد است و با توجه به وضعیت موجود، میتوان گفت که نیاز اسرائيل به تثبیت قدرت بازدارندگیاش نسبت به هر زمان دیگری بیشتر شده است.
در گذشته اسرائیل برای مقابله با حماس و حزبالله، از برتری جنگی و قدرت بازدارندگی ویژهای برخوردار بود. در سال ۲۰۰۶، زمانی که حزبالله دو سرباز اسرائیلی را در یک حمله برونمرزی ربود، اسرائیل با راهاندازی جنگی که ۳۴ روز به طول انجامید، لبنان را هدف حملات زمینی، هوایی و دریایی شدید قرار داد که در نتیجه، افزون بر ویران شدن زیرساختهای حیاتی لبنان، یک هزار و ۲۰۰ شهروند لبنانی هم کشته و بیش از ۱.۵ میلیون نفر آواره شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
علاوه بر آن، اسرائيل بارها تاکید کرده که سرانجام حزبالله را به ترک نوار مرزی با اسرائيل وادار خواهد کرد و برای دستیابی به این هدف از هر گزینه و ابزاری که لازم باشد، استفاده میکند. همچنین مقامهای اسرائیلی هشدار دادهاند که این کشور دیگر تهدیدهای امنیتی برای شهروندانش را که ساکن مناطق مرزیاند، تحمل نخواهد کرد و پس از شکست حماس در نوار غزه، جز رفتن به میدان کارزار علیه حزبالله چارهای دیگری ندارد. در واقع، حملات موشکی و پهپادی حزبالله به شمال اسرائیل افزون بر اینکه به کشته و مجروح شدن شهروندان اسرائيل، تخریب گسترده زیرساختها، شهرکها و روستاها منجر شد، شمار زیادی از ساکنان شمال اسرائیل را هم آواره کرد و به مهاجرت به مناطق جنوبیتر واداشت.
پس از ناتوانی در حذف حماس، اسرائیل ناگزیر است برای به دست آوردن قدرت بازدارندگیاش، جنگی را علیه لبنان آغاز کند. جنگ اسرائيل علیه لبنان اقدامی اجتنابناپذیر است، زیرا تداوم حملات موشکی و پهپادی حزبالله به اسرائيل، دهها هزار غیرنظامی ساکن شمال اسرائیل را به ترک منطقه وادار کرد. تصمیم اسرائيل برای کاهش خطر نیروهای نخبه رضوان حزبالله در منطقه مرزی بین لبنان و اسرائيل، دلیل دیگری است که اسرائيل را به سمت آغاز جنگ علیه لبنان سوق میدهد.
حزبالله جز رفتن به سمت درگیری محدود با اسرائیل چارهای دیگری نداشت. محاسبات حزبالله در مورد گشودن جبههای علیه اسرائیل به شرایط نظامی غزه و میزان موفقیت اسرائیل در آنجا مرتبط بود. البته حزبالله با تلاش به حفظ قواعد درگیری، افزون بر آواره کردن دهها هزار اسرائيلی، راهبرد بازدارندگی اسرائيل به چالش کشید. از سوی دیگر، درگیری چند ماهه با اسرائيل باعث شد حزبالله به تواناییاش برای درگیری بعدی با اسرائیل اطمینان پیدا کند، حتی اگر این امر به ویرانی گسترده لبنان، تلفات بیسابقه غیرنظامیان و آوارگی صدها هزار شهروند لبنانی منجر شود. جنگ سال ۲۰۰۶ حدود ۳.۵ میلیارد دلار به زیرساختهای لبنان خسارت وارد کرد؛ بنابراین، امروز لبنان نمیتواند با توجه به اقتصاد ورشکسته، دولت فروپاشیده و نظام سیاسی فلجشده، جنگ ویرانگر دیگری را تحمل کند.
اگرچه در حال حاضر حزبالله نسبت به سال ۲۰۰۶ توانانمندی بیشتری دارد، اما این حزب در برابر ارتش مجهز اسرائیل و تجهیزات پیشرفته جنگی به احتمال زیاد با شکست مواجه میشود. از آنجا که حزبالله در تار و پود لبنان تنیده است و اعضای این حزب در سراسر لبنان حضور دارند، بنابراین، اسرائیل به جای تصمیم به نابودی حزبالله سعی خواهد کرد تا ضربات شدید و کوبندهای به این حزب وارد کند. با این حال، به محض پایان یافتن جنگ، حزبالله بار دیگر تجهیزات جنگی مورد نیازش را به دست خواهد آورد تا همچنان بهعنوان چالشی در برابر اسرائیل باقی بماند و ماموریتی که این حزب بر اساس آن تاسیس شد، به سر رساند.
از سوی دیگر، کنترل حزبالله بر لبنان نه تنها جنگ با اسرائیل را اجتنابناپذیر میسازد، بلکه ملت لبنان را ناگزیر به تحمل عواقب فاجعهبار جنگ با اسرائيل میکند. به عبارت دیگر، مردم لبنان باید هزینه جنگی را پرداخت کنند که جز ویرانی و کشتار هیچ سودی برای لبنان ندارد. جنگ با اسرائيل، تمامی زیرساختهای حیاتی لبنان را به ویرانی میکشاند و اقتصاد ورشکسته آن را به فروپاشی کامل سوق میدهد. با این حال، با پایان یافتن جنگ، حزبالله بار دیگر خود را پیروز جنگ معرفی میکند و در صدد انتقامجویی از مخالفان میبرآید.