از آنجا که فرصت تبلیغات انتخاباتی نامزدهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در ایران صبح پنجشنبه هفتم تیرماه به پایان میرسد، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، مصطفی پورمحمدی، علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضیزاده هاشمی و مسعود پزشکیان که از سد نظارت استصوابی شورای نگهبان عبور کرده و موردتایید حاکمیتاند، در آخرین ساعتهای باقیمانده میکوشند افراد بیشتری را برای مشارکت در انتخابات ترغیب کنند. در عین حال، از کنارهگیری نامزدهای پوششی هم خبرهای متناقضی منتشر میشود.
علی خامنهای که اینک بیش از هر زمان دیگری با بحران مشروعیت حکمرانیاش روبرو است، روز سهشنبه پنجم تیر بار دیگر بهصراحت گفت که مشارکت مردم در انتخابات موجب «سرافرازی نظام» است.
نامزدهای موردتایید حکومت برای جلب مشارکت همگانی در انتخابات ریاستجمهوری به روشهای مختلفی متوسل شدهاند؛ از وعدههایی که در ساختار جمهوری اسلامی خارج از اختیارات رئیسجمهوری است تا ادعای مشارکت حداکثری با استناد به نظرسنجیهای حکومتی.
امیرحسین قاضیزاده هاشمی، رئیس کنونی بنیاد شهید، با ماموریت دفاع از دولت ابراهیم رئیسی و تحت عنوان نامزد پوششی در این دوره از انتخابات نامزد شد، در آخرین مناظره تلویزیونی، وعده داد که دیوار سربازی اجباری را با فروش آن، میشکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چنین اقدامی صرفنظر از اینکه در حوزه اختیارات رئیسجمهوری نیست، خطر طبقاتی شدن سربازی را به همراه دارد و با عدالت اجتماعی در تضاد است اما برای امیرحسین قاضیزاده که نقش معاون اول دولت ابراهیم رئیسی را در جلوگیری از واردات واکسن کرونا در دوران همهگیری نادیده گرفت و منکر «سلاخی اینترنت» در دوران رئیسی شد، احتمالا نه عدالت اجتماعی مهم است و نه جوانهایی که در سربازی اجباری آسیب میبینند. آنچه برای رئیس کنونی بنیاد شهید نیز مانند پنج نامزد دیگر اهمیت دارد، این است که آرای بیشتری به صندوق نظام ریخته شود.
مصطفی پورمحمدی، عضو هیئت موسوم به «مرگ» که نقشآفرینی در قتلهای زنجیرهای را در کارنامه دارد، وقتی در مقابل سوالی درباره اعدامهای دهه ۶۰ قرار گرفت، بهراحتی از کشتار زندانیان تحتعنوان پروژه جمهوری اسلامی یاد کرد و با سلب مسئولیت از خود گفت که در آن زمان «فقط یک قاضی» بوده است. او حالا در نقش مدعیالعموم مدعی همدلی و همدردی با مردم است و در کارزارهای انتخاباتیاش مدام وعده میدهد که مشکلات اقتصادی و تحریمها را حل میکند و حرمت زنان را پاس میدارد.
مسعود پزشکیان، هنگامی که برای ثبتنام به وزارت کشور رفت، بهصراحت گفت که هدفش از نامزدی در انتخابات، بالا بردن میزان مشارکت مردم است. او برخلاف دیگر چهرههای منتسب به جریان اصلاحات از سد شورای نگهبان عبور کرد و حالا اصلاحطلبان با استفاده از ترفند نخنما و تکراری «انتخاب بین بد و بدتر» مردم را تهدید میکنند که اگر رای ندهند، جریان تندرو قدرت را در دست میگیرد.
سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، عصر سهشنبه در پیامی تصویری از مسعود پزشکیان حمایت کرد و با ایستادگی در برابر مردمی که فریاد میزنند «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» گفت که «براندازی نه ممکن است و نه مطلوب».
محسن هاشمی، فرزند ارشد اکبر هاشمی رفسنجانی، نیز طی سخنانی ادعا کرد که رقیب اصلی مسعود پزشکیان در انتخابات اخیر خودداری مردم از مشارکت است.
اصلاحطلبان میکوشند پزشکیان را بهعنوان «فرصت تحول» و «تغییر وضعیت کنونی» معرفی کنند اما خود او مدام تاکید میکند که دولتش مطابق با سیاستهای کلی علی خامنهای پیش خواهد رفت؛ سیاستهایی که در امور خارجی و داخلی، مسائل فرهنگی و آموزشی و موضوعهای اجتماعی طی دستکم سه دهه گذشته مردم ایران را به سراشیبی فقر، انزوای جهانی و رکوردشکنی از نظر آسیبهای اجتماعی سوق دادهاند.
محمدباقر قالیباف هم که اینک تحقق رویایش برای ریاستجمهوری را بیش از هر زمان دیگر نزدیک میبیند، به اقشار مختلف از کارگران و معلمان گرفته تا دانشآموزان و دانشجویان وعده میدهد که مشکلاتشان را حل خواهد کرد. رئیس کنونی مجلس در تبلیغات انتخاباتیاش بهصراحت گفت که زاویه داشتن رئیسجمهوری با رهبر موجب «اخلال در حکمرانی» میشود. او که در مقام رئیس مجلس شورای اسلامی به علی خامنهای قول داده بود مسئله فضای مجازی را با تصویب طرحی در مجلس به سرانجام میرساند، حالا چشم در چشم مردم از برداشتن فیلترینگ دفاع میکند و در حالی که دستکم دو خبرنگار با شکایت او به زندان رفتهاند، مدعی است که از سوتزنان فسادهای اقتصادی دفاع میکند.
خبرهایی که از داخل اردوگاه اصولگرایان منتشر میشود، احتمال ائتلاف قالیباف و جلیلی را تقویت میکند، هرچند هر دو مدعیاند تا آخرین لحظه میمانند.
سعید جلیلی که در اذهان عمومی ایرانیان با مذاکرات هستهای ناموفق مشهور است، بهصراحت با دیپلماسی مذاکره مخالفت میکند و به قول قاضیزاده هاشمی «معتاد توافق» نیست، میخواهد برای ایران ارزآوری کند اما توضیح نمیدهد که این کار را بدون دیپلماسی و برقراری روابط سازنده با جهان، چگونه انجام خواهد داد.
تناقضهای گفتاری و رفتاری سعید جلیلی فقط به این موضوع محدود نیست. در حالی که امیرحسین ثابتی، عضو ستاد جلیلی، مدعی است با موضوع حجاب باید مانند مواد مخدر «سفت و سخت» برخورد کرد، ستاد جلیلی عکسهایی از دخترانی با پوشش اختیاری منتشر کرده است که تصویری از جلیلی در دست دارند.
علیرضا زاکانی، شهردار پرحاشیه تهران هم که با لجاجت در برابر امضای دهها هزار شهروند تهرانی ایستاد و گفت که در پارک قیطریه و دیگر پارکهای تهران مسجد میسازد، حالا بهتناوب با عبارت «مردم عزیز ایران» ادعای «پاکی و خدمتگزاری» میکند و میگوید در صورتی که رئیسجمهوری شود، به مردم یارانه طلایی میدهد.
از میان شش نامزد حاضر در انتخابات، پورمحمدی، زاکانی و قاضیزاده خود نیز میدانند که قرار نیست رئیسجمهوری شوند اما نمایش ماندن در صحنه یا انصراف آنان احتمالا تا آخرین ساعات ادامه مییابد. این سه نفر با ماموریت مشخص در انتخابات اخیر نامزد شدهاند و احتمالا پس از پایان انتخابات نیز با اشغال پستهای مدیریتی مهم پاداش خواهند گرفت.
قالیباف، جلیلی و پزشکیان سه نامزدیاند که حاکمیت برای بالا بردن میزان مشارکت عمومی به آنها امید بسته است.
در یازدهمین و دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، اصلاحطلبان با توسل به ترس مردم از به قدرت رسیدن افرادی مانند سعید جلیلی و ابراهیم رئیسی، برای حسن روحانی رای جمع کردند. روحانی نیز گشایش اقتصادی، مذاکره با جهان، آزادیهای اجتماعی و خودداری از فیلترینگ را وعده داد اما وزیر کشورش در آبان خونین ۹۸ با چراغ سبز بالادستیها دستور شلیک به معترضان را صادر کرد.
اکنون نیز حاکمیت به همین ترفند چنگ زده است. روز سهشنبه علی خامنهای با علم به اینکه مردم ایران نامزد موردتایید او را نمیخواهند، به سعید جلیلی سیگنال داد و گفت که رئیسجمهوری آینده نباید دنبال مذاکره با آمریکا باشد. در همان روز محمد خاتمی در پیامی ویدیویی از مسعود پزشکیان حمایت کرد تا این شائبه را ایجاد کند که رای به پزشکیان به معنای نه گفتن به خامنهای است، حال آنکه رهبر جمهوری اسلامی و دیگر مقامهای حکومتی بارها بهصراحت گفتهاند که رای به هر کدام از نامزدها در سیستم جمهوری اسلامی، رای به حاکمیت است.
در سوی دیگر این ماجرا مردمی ایستادهاند که در بالاترین سطح از آگاهی اجتماعی تغییر اساسی را خواستارند و باور دارند که با جمهوری اسلامی به بهبود امیدی نیست.