در سه ماه نخست سه سال اخیر دستکم ۸۵ زن در نقاط مختلف ایران به دست یکی از مردان نزدیک به خود از جمله شوهر، برادر، پدر یا پسرانشان کشته شدند.
بررسیهای تحقیقی روزنامه اعتماد از آمار زنکشیها در فصلهای بهار ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ آشکار میکند که آمار زنکشیهایی که رسانهای میشوند، بهطور معناداری افزایش یافته است.
بر مبنای این گزارش، در سه ماه نخست ۱۴۰۱ در نقاط مختلف ایران دستکم ۲۲ زن به دست یکی از اعضای خانوادهشان به قتل رسیدند. این آمار طی سه ماه نخست سال بعد از آن به دستکم ۲۸ زن افزایش یافت.
در سه ماه نخست ۱۴۰۳ نیز دستکم ۳۵ زن در شهرهای مختلف ایران کشته شدهاند. بیشترین قتلها در شهرهای ارومیه، تالش، تبریز، مشهد، ایرانشهر و تهران رخ داد اما تهران با پنج مورد زنکشی در صدر قرار داشت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در بازه زمانی مشابه در سال قبل، بیشترین قتلها در شهرهای دیواندره، کوهدشت و تهران رخ دادند اما پایتخت ایران با دستکم ۱۱ مورد زنکشی همچنان در صدر بود. در سه ماه نخست سال ۱۴۰۱ نيز بيشترين قتلها در تهران با ۱۰ مورد زنكشی رخ داد.
نکته قابلتوجه اینکه بیشتر این قتلها را همسران مرتکب شدند؛ به طوری که از میان ۲۲ زنی که طی سال ۱۴۰۱ قربانی زنکشی شدند، ۱۶ نفر آنان به دست همسرانشان به قتل رسیدند. در سال بعد از آن نیز از ۲۸ زن قربانی زنکشی در شهرهای مختلف، قاتل ۱۵ نفر از آنان شوهرانشان بودند. در سه ماه نخست ۱۴۰۳ نیز از ۳۵ زنی که به قتل رسیدند، ۲۷ نفر به دست همسرانشان کشته شدند.
بر مبنای این گزارش، در اوایل فروردینماه مردی در تهران همسر و پسرش را با بنزین آتش زد و آنان را کشت. در همین ماه زنی به نام پریناز شورکی، در استان بوشهر به دست شوهرش به قتل رسید. زن دیگری در تبریز هم به دلیل آنچه «استفاده زیاد از رب در غذا» گفته شد، هدف اسلحه شاتگان همسرش قرار گرفت و جان باخت. مرد دیگری نیز در تالش همسر ۵۹ سالهاش را با چوبدستی کشت.
در فروردینماه، زن ۳۵ سالهای در جویبار با ضربات چاقوی همسرش کشته شد و مردی در سمنان هم همسر میانسالش را با چاقو به قتل رساند. در همین ماه، دختری ۲۱ ساله در یکی از روستاهای آبادان به دست پدرش کشته شد.
زنی ۳۸ ساله به نام سامره مختارپور اهل شهرستان سلماس را هم شوهرش خفه کرد و مردی در شهرستان پاوه همسر و فرزندش را به قتل رساند.
هفدهم فروردین، زنی به نام صبا عینیامیری در شهرستان الشتر لرستان به دست همسرش به قتل رسید. دو روز بعد نیز کشته شدن زنی ۲۷ ساله به دست برادرانش در اهواز خبرساز شد.
اواخر فروردین، همسر سابق زنی به نام سمیرا اکبری، در استان خراسان رضوی او را به قتل رساند. پس از آن نیز خبر رسید زنی ۵۹ ساله در یکی از روستاهای خمین با اسلحه شکاری همسرش کشته شده است.
در همین محدوده زمانی، زنی جوان در محله گاندی تهران با ضربههای چاقوی مردی که خواستگارش بود، به قتل رسید و دو زن دیگر نیز در شهرهای تبریز و فلاورجان به دست همسرانشان کشته شدند.
در هفته اول اردیبهشتماه یک زن جوان در تهران به نام آرزو شیرخانی در سبزوار و یک زن جوان در روستای کورده مشهد به دست همسر و برادرشان کشته شدند.
دوازدهم اردیبهشت، زنی در سنندج به دست همسرش کشته شد. چهاردهم اردیبهشت نیز یک زن تبعه افغانستان در مشهد که باردار بود، به دست همسرش به قتل رسید. یک روز بعد، نیز زن دیگری در همین شهر با ضربات چاقوی همسرش جان باخت. در همین روز، زنی میانسال در تهران به دست پسرش کشته شد.
هفدهم اردیبهشت، زن جوانی در شهرستان بهشهر با ضربههای چاقو از پای در آمد. در هفته آخر اردیبهشت، نیز یک زن میانسان در تبریز، یک زن در شهرستان دهلران و یک زن در ایرانشهر به دست همسرانشان کشته شدند.
در خردادماه نیز دو زن جوان یکی در استان البرز و دیگری در تهران به دست همسرانشان کشته شدند و نوزدهم خردادماه، یک دختر و پسر جوان در ایرانشهر به دست بستگانشان کشته شدند.
سه روز بعد نیز خبر کشته شدن زنی جوان در بندرعباس به دست همسرش رسانهای شد. در همان روز نیز خبر رسید زنی به نام رزیتا ارغده در تالش را پسرعمویش به قتل رسانده است.
اواخر خردادماه نیز سه زن جوان در پیرانشهر، قزوین و رشت به دست همسرانشان کشته شدند.
آمار زنکشیها با شیب صعودی در تیرماه نیز ادامه یافت؛ به طوری که در ۱۰ روز پایانی این ماه، دستکم هفت مرد در شهرهای بجنورد، میاندوآب، پاوه، سنندج، تالش و مشهد جان هفت زن را گرفتند که در شش مورد، عاملان قتل همسران بودند. مردی هم در تهران به روی زن و دو فرزندش اسید پاشید.
این آمار تنها زنانی را شامل میشود که اخبار قتل آنان به رسانهها درز کرده است، حال آنکه به گواهی فعالان محلی، اخبار زنکشیها بهخصوص در مناطقی که بافت سنتی و مذهبی دارند، کتمان و در بسیاری موارد، قتل زنان قربانی با ادعاهایی مانند «خودکشی» توجیه میشود. در مواردی نیز به دلیل آنچه «دفاع از ناموس» خوانده میشود، اخبار زنکشیها به رسانهها درز نمیکند.
در مواردی هم که قتل زنان رسانهای میشود، مقامهای انتظامی و قضایی زنکشیها را به «اختلافهای خانوادگی» تقلیل میدهند. قوانین جمهوری اسلامی نیز نهتنها برای زنکشی مجازاتی بازدارنده ندارد، بلکه حق ولایت پدر بر فرزند و ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی دست مردان را برای کشتن دختران و زنانشان باز میگذارد.