فیلم «شاهد» به کارگردانی نادر ساعیور و نویسندگی مشترک او و جعفر پناهی برای اولین بار در بخش افقهای هشتادویکمین جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد.
نشریه ورایتی به نقل از ساعیور مینویسد: «من از سال ۱۳۹۶ و با فیلم سه رُخ، با جعفر پناهی کار میکنم. او به من یاد داد که با یک گروه کوچک و به صورت مخفیانه هم میتوان فیلم خوب ساخت. شاید اصلا این نوع فیلمسازی را خود پناهی ابداع کرد. من افتخار میکنم که در هر سه فیلمی که ساختم، او مانند یک معلم کنارم بود و به من یاد داد که نترسم، بهانه نیاورم و فقط فیلم بسازم.»
جعفر پناهی که بارها تحت تعقیب و بازداشت قرار گرفته است، در سال ۱۴۰۲ و پس از اعتصاب غذا، از زندان آزاد شد.
فیلم «شاهد» که به زبان فارسی است، درباره یک معلم رقص بازنشسته است که شاهد قتل یکی از شاگردانش به دست شوهر خشن و کنترلگرش بوده است. پلیس از تحقیق خودداری و خانواده خودش هم از او میخواهند که سکوت اختیار کند اما ترلان، با هنرنمایی مریم بوبانی، بهراحتی تسلیم نمیشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ورایتی مینویسد، ساعیور که با افزودن یک پیچش یا تغییر غیرمنتظره به داستان «شاهد» آن را به سبک هیجانانگیز نزدیکتر کرده است، میگوید که قصد ندارد فقط برای «۱۰ روز جشنواره» فیلم بسازد: «دلم میخواهد که فیلم بین مردم بچرخد و بینندگان بیشتری داشته باشد. البته من در جایگاهی نیستم که به مخاطبان جشنواره توصیه بکنم، احتمالا آنها بیشتر از من از اوضاع ایران میدانند. من میخواهم با مخاطبان در شهرهای کوچک صحبت میکنم، چون فکر میکنم آنها هم باید در مورد آنچه بر زنان ایرانی میگذرد، بیشتر بدانند.»
ترلان، قهرمان زن فیلم به کسی امید ندارد و تنها است، اما این او را متوقف نمیکند و تهدید و قلدری مداوم هم مانع راهش نمیشود. ساعیور در این زمینه میگوید: «درست است، ترلان تسلیم نمیشود، اما راه درستی را برای مبارزه انتخاب نکرده است. وقتی در پایان فیلم لبخند میزند، امیدوارکننده است؛ این نسل جدید به راه او ادامه خواهد داد، اما به روش خودش. من معتقدم که تنها نجات راه ایران این است که باید از هر خشونتی بپرهیزیم.»
به گزارش ورایتی، او افزود: «البته این بدان معنا نیست که باید ناامید شویم و دست از مبارزه برداریم. بلکه معنیاش این است که باید ادامه دهیم. فیلمسازان و هنرمندان ایرانی نیاز دارند که جهان به همه بیعدالتیهایی که در حقشان میشود واکنش نشان دهند. جمهوری اسلامی مثل اختاپوس به ایران چسبیده است و قطع کردن هزاران دست و پای آن از دور بدن بیمار این کشور دشوار است.»
او تاکید میکند: «وقتی هنرمندان متحد میشوند و صدایشان را بلند میکنند، جمهوری اسلامی عقبنشینی میکند، اما با فروکش کردن صداها، همان قوانین سختگیرانه و اقتدارگرایانه خیلی سریع باز میگردند. از زمانی که به خاطر دارم، داستان همین بوده است.»