علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز یکشنبه دوم دیماه در دیدار با جمعی از مداحان، انتساب گروههای شبهنظامی حماس، حزبالله، حشدالشعبی و انصارللله یمن به جمهوری اسلامی را رد کرد و مدعی شد که این گروهها هیچگونه وابستگی به تهران ندارند.
خامنهای گفت: «مرتب میگویند که جمهوری اسلامی نیروهای نیابتی خودش را در منطقه از دست داد. این هم یک غلط دیگر است. جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد. احتیاج هم نداریم.»
این ادعا درحالی مطرح میشود که پیش از سقوط دولت بشار اسد در سوریه و منهدم شدن بیشتر مراکز و تجهیزات نظامی حماس و حزبالله در غزه و لبنان براثر حملات ارتش اسرائیل، شمار زیادی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین رهبران گروههای شبهنظامی به وابستگی کامل این گروهها به جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرده بودند.
ازجمله سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا، که مهرماه ۱۴۰۰ با بیان خاطرهای از قاسم سلیمانی، فرمانده کشتهشده سپاه قدس، گفت: «شهید سلیمانی سه ماه قبل از شهادت در جلسه قرارگاه خاتم با فرماندهان نیروهای مسلح گفت که عزیزان، اکنون من با پشتوانه ستاد سپاه، ستاد ارتش و ستاد کل نیروهای مسلح و وزارت دفاع، شش ارتش خارج از سرزمین ایران برای شما سازماندهی کردهام و کانالی به طول هزار و ۵۰۰ کیلومتر و عرض ۱۰۰۰ کیلومتر تا سواحل مدیترانه ایجاد کردهام که این شش ارتش اعتقادی و مردمی در آن به سر میبرند تا هر دشمنی که بخواهد با انقلاب اسلامی و نظام مقدس اسلامی ایران بجنگد، باید از این شش ارتش عبور کند، که قادر نخواهد بود.»
از سوی دیگر، پس از آزادی مناطقی در سوریه از اشغال نیروهای داعش، در نامه قاسم سلیمانی به رهبر جمهوری اسلامی نیز بهوضوح از گروههای نیابتی جمهوری اسلامی سخن به میان آمده است: «حقیر بهعنوان سرباز مکلفشده از جانب حضرتعالی در این میدان... و به نمایندگی از کلیه فرماندهان و مجاهدین گمنام این صحنه و هزاران شهید و جانباز مدافع حرم ایرانی، عراقی، سوریهای، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی که برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند، این پیروزی بسیار بزرگ و سرنوشتساز را به حضرتعالی و ملت بزرگوار ایران اسلامی تبریک عرض مینمایم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همچنین در تیرماه ۱۳۹۵ حسن نصرالله، دبیرکل پیشین حزبالله لبنان که شهریور امسال به دست نیروهای اسرائیلی کشته شد، در یک برنامه ویدیویی گفته بود: «من خیلی صریح میگویم که بودجه و هزینه خورد و خوراک و سلاح و موشکهای حزبالله مستقیما از جمهوری اسلامی ایران میرسد. تا زمانی که ایران پول داشته باشد، حزبالله هم پول دارد. شفافیت بیشتر از این میخواهید؟»
در همین حال نعیم قاسم، دبیرکل جدید حزبالله لبنان، شامگاه پانزده آذر امسال مجددا اعتراف کرده بود که تمامی هزینههای این گروه، ازجمله تازهترین پرداختهای ۱۲ تا ۱۶ هزار دلاری به خانوادههای اعضای حزبالله را ایران پرداخت میکند.
در شرایطی که علی خامنهای بارها در سخنرانیهایش، ازجمله در خطبههای نمازجمعه ۱۴ بهمن ۱۳۹۰، درمورد نیابتی بودن و وابستگی کامل شبهنظامیان فلسطینی و لبنانی به جمهوری اسلامی اعتراف کرده بود، حالا به نظر میرسد با هدف حفظ آبرو مقابل نیروهای خودی، که شاهد شکستهای پیاپی جبهه مقاومت مقابل اسرائیل در یک سال اخیر بودهاند، تلاش میکند تا منکر نیابتی بودن این گروهها برای نظام ایران شود.
خامنهای در بهمن ۱۳۹۰، جنگ سال ۲۰۰۶ حزبالله با اسرائیل را به جنگ جمهوری اسلامی و اسرائیل تعبیر کرده و گفته بود: «ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت میکنیم و نتیجهاش هم پیروزى در جنگ ۳۳ روزه و پیروزى در جنگ ۲۲ روزه است.» در موردی دیگر، او ۲۴ آبان ۱۳۹۸ در دیدار با اعضای کنفرانس وحدت اسلامی گفت: «ما از فلسطین حمایت کردیم، به فلسطینیها کمک کردیم و باز هم کمک میکنیم. هیچگونه ملاحظه و رودربایستی در این قضیه نداریم.»
اما رهبر جمهوری اسلامی، حالا با جایگاهی بسیار متفاوت از دوران قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و پس از تجربه نابودی بسیاری از زیرساختهای گروههای نیابتیاش در منطقه، با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی نیروی نیابتی ندارد میگوید: «یمن، حزبالله، حماس و جهاد میجنگند، چون با ایمان هستند و عقیده و قدرت ایمان، آنها را به میدان مقاومت آورده است، نه اینکه نیابتی از سمت ما داشته باشند. جمهوری اسلامی اگر هم روزی بخواهد اقدامی کند احتیاجی به نیروی نیابتی ندارد.»
رهبر جمهوری اسلامی در بخش دیگری از سخنان روز یکشنبه خود، جوانان سوریه را به ایستادن در مقابل حکومت جدید این کشور تشویق کرد و گفت: «مردان مومن و شرافتمند در یمن، عراق، لبنان، فلسطین و انشاءالله در آینده نزدیک در سوریه، در حال مبارزه با ظلم و جنایت و رژیم منحوس و تحمیلی صهیونیستی هستند. جمهوری اسلامی نیز مبارزه میکند و به خواست پروردگار این رژیم را از منطقه ازاله خواهیم کرد.»
خامنهای در عین حال تلاش کرد تا مانند دو سخنرانی پیشینش باز هم بر وقایع منطقه مانند سقوط دولت اسد و کشتهشدن فرماندهان حماس و حزبالله و نابودی بخش اعظم زیرساختهای نظامیاش سرپوش بگذارد.
او با ادبیاتی متفاوت مدعی شد: «عنصر صهیونی تظاهر میکند به پیروزی، و چهره آدمهای پیروز را به خودش میگیرد و میآید حرف میزند. حرفهای گزاف. رجزخوانی میکند. بدبخت، شما کجا پیروز شدید؟ در غزه پیروز شدید؟ آدم چهل و چند هزار نفر زن و بچه و کودک را با بمب بکشد و نتواند مقاصدی را که اول اعلام کرده حتی یکدانهاش را تحقق ببخشد، پیروز است؟ شما حماس را نابود کردید؟ شما اسرای خودتان را در غزه آزاد کردید؟ شما گفتید میخواهید حزبالله را از بین ببرید و شخصی مثل سید حسن نصرالله با آن عظمت را شهید کردید. اما توانستید حزبالله را از بین ببرید؟ حزبالله زنده است. مقاومت فلسطین زنده است. حماس زنده است. جهاد زنده است. شما پیروز نیستید، شما شکست خوردید.»