تناقضگویی مقامهای جمهوری اسلامی درباره مذاکره یا پرهیز از مذاکره با دولت جدید آمریکا که حتی پیش از انتخابات ریاستجمهوری در این کشور آغاز شده بود، با پیروزی دونالد ترامپ تشدید شد و با استقرار او در کاخ سفید از بیستم ژانویه به اوج رسید. تفاوت این دوره با سالهای قبل در این بود که این بار، شمار بیشتری از وابستگان حکومت، از نمایندگان مجلس گرفته تا مقامهای ارشد، درباره فواید یا حتی ضرورت مذاکره با آمریکا صحبت کردند.
رفتوآمدهای عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، به کشورهای مختلف و حضور برخی مقامهای کشورهایی که پیشتر میان ایران و آمریکا نقش میانجی را ایفا کرده بودند، نشانههایی از تلاش جمهوری اسلامی را برای باز کردن مسیر مذاکره با آمریکا آشکار میکرد. در این مدت، جمهوری اسلامی با ارسال انواع سیگنالها به شخص دونالد ترامپ این پیام را منتقل کرد که آماده مذاکره است.
امیدها در تهران زمانی تقویت شد که ترامپ اعلام کرد امیدوار است مسئله با ایران بدون نیاز به جنگ حل شود. پس از این سخنان، علی خامنهای نهتنها راه مذاکره با آمریکا را باز گذاشت، بلکه با تاکید بر ضرورت «هوشیاری» مسئولان، امکان «معامله» با این کشور را نیز مطرح کرد. با این حال، در روزهای اخیر، تغییراتی در ادبیات منصوبان جمهوری اسلامی درباره مذاکره با آمریکا مشاهده شد که بررسی آنها میتواند به رمزگشایی از تحولات پشت پرده کمک کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شامگاه یکشنبه، چهاردهم بهمن، حسین صفدری، معاون وزیر اطلاعات، ناخواسته بخشی از این تحولات را فاش کرد و گفت که آمریکا برای مذاکره سه شرط گذاشته است: «یا جمهوری اسلامی عقبنشینی کند، یا سرنگون شود، یا منتظر سرنوشتی مشابه بشار اسد در سوریه باشد.»
معاون وزیر اطلاعات همچنین گفت که «در حال حاضر، وقت مذاکره نیست و کسی بنای مذاکره ندارد»، زیرا به گفته او، «مقصود آمریکاییها از مذاکره، معاملهای مبتنی بر احترام متقابل نیست، بلکه آنها بهدنبال اعمال فشار و ایجاد ترساند».
ابراهیم رضایی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس، هم عصر روز دوشنبه پس از برگزاری جلسه مشترک این کمیسیون با وزیر امور خارجه، به نقل از عباس عراقچی اعلام کرد که «مذاکره با آمریکا در دستور کار دولت نیست» و مقامهایی که درباره مذاکره صحبت کردهاند، تذکر گرفتهاند. این در حالی است که عراقچی حدود یک هفته پیش، در مصاحبه با شبکه اسکاینیوز گفته کرده بود که جمهوری اسلامی آماده شنیدن سخنان ترامپ است و پس از آن درباره مذاکره «تصمیم» خواهد گرفت.
روز نهم بهمن، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، پس از سالها مخالفت سرسختانه با مذاکره یا تعامل با آمریکا، در سخنانی دوپهلو به مسئولان توصیه کرد «حواسشان باشد با چه کسی معامله میکنند».
پس از این اظهارات، برخی مقامهای جمهوری اسلامی این سخنان را رمزگشایی کردند و آن را به معنای گشودن درهای مذاکره با آمریکا دانستند. از جمله علی مطهری، نماینده سابق مجلس، که گفت سخنان خامنهای نشان میدهد او با «اصل مذاکره» موافق است، مشروط بر اینکه مسئولان به «باطن» طرف مقابل توجه داشته باشند و هوشمندانه عمل کنند.
در یکی از آخرین موضعگیریها درباره مذاکره، علیاکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی، بهصراحت از مذاکره دفاع کرد و گفت: «اگر جایی که باید کوتاه بیاییم، سرسختی کنیم، آسیب میبینیم.» او اضافه کرد که حتی با «کفار» نیز میتوان بر مبنای اصل «مقاومت» مذاکره کرد و افزود: «دشمن میگوید مسئولان ایران ترسیدهاند؛ عدهای هم در داخل میگویند چرا نمیجنگید؟»
همزمان، محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس دولت چهاردهم، اعلام کرد که جمهوری اسلامی باید با همه، جز اسرائیل، مذاکره کند. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، هم گفت که جمهوری اسلامی «هر زمان که احساس کند گفتگو میتواند منافعش را تامین کند»، این کار را انجام خواهد داد.
موارد ذکرشده تنها برخی از سیگنالهای مذاکره با آمریکا در روزهای اخیرند. این در حالی است که در هفتههای گذشته نیز، در کنار جریانی که بر دشمنی با آمریکا و حتی «قصاص ترامپ» تاکید دارد، برخی مقامهای ارشد، از جمله مسعود پزشکیان، از مذاکره دفاع کردهاند.
با این حال، در سوی دیگر ماجرا، دولت دونالد ترامپ قرار دارد که شواهد نشان میدهد همچنان به اعمال سیاست «فشار حداکثری» بر جمهوری اسلامی پایبند است. سیاست دقیق او در قبال ایران تاکنون مشخص نشده، اما موضعگیری مقامهای آمریکایی نگرانیهایی را در تهران ایجاد کرده است؛ تا جایی که از رهبر جمهوری اسلامی گرفته تا نمایندگان مجلس، در حال تناقضگوییاند. بهعنوان نمونه، خامنهای ظرف یک هفته از ارسال سیگنال «معامله با دشمن» به شعار «مرگ بر آمریکا» تغییر موضع داد و معاون وزیر اطلاعات، شروط آمریکا برای مذاکره را فاش کرد.
جمهوری اسلامی همواره در موضوع مذاکره با آمریکا، به رویکردی دوگانه متوسل شده است، اما در مقطع کنونی، این تناقضگوییها بیشازپیش بلاتکلیفی در اتخاذ راهبردهای کلان جمهوری اسلامی را نشان میدهد. تا پیش از این، تمام ارکان حکومت، از بالاترین تا پایینترین سطوح، بهطور یکپارچه مخالف مذاکره با آمریکا بودند، اما اکنون، با توجه به بحران اقتصادی، اعتراضهای مردمی و کاهش مشروعیت نظام، برخی جناحها بهدنبال گشایش دیپلماتیک برای حفظ بقای حکومتاند، در حالی که دیگران نگراناند که مذاکره با ترامپ نشانه ضعف تلقی شود.
افزون بر این، نباید ترفند خرید زمان را که جمهوری اسلامی معمولا برای کاهش فشارها بهکار میگیرد، نادیده گرفت. این ترفند، به حکومت اجازه میدهد هم مخالفان داخلی را سرکوب کند و هم طرفهای خارجی را در حالت تعلیق نگه دارد؛ روشی که پیشتر در مذاکرات هستهای نیز استفاده شده بود.
در مجموع، تناقضگوییهای مقامهای جمهوری اسلامی، نشانه بلاتکلیفی در سیاستگذاری کلان حکومت در قبال آمریکا است. جمهوری اسلامی میداند که در این بازی، چه با مذاکره و چه بدون آن، بازنده خواهد بود. اگر مذاکره کند، ضعفش را پذیرفته و اگر مذاکره نکند، ممکن است پیامدهای آن، حتی به سرنگونی حکومت منجر شود و این تازه به شرطی است که آمریکا اصل مذاکره را قبول کند.