مغز تحت فشار خیلی سنگین بدنی خودش را می‌خورد

یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که ماراتن ممکن است بر مغز نیز تاثیر منفی بگذارد

 عکس تزیینی‌ــ تصویر مردی در حال دویدن، کنار طرحی از مغز‌ــ Canva

بر اساس یک مطالعه جدید، مغز در شرایط متابولیکی (سوخت‌و‌ساز) شدید، یعنی موقعیت‌هایی که در آن بدن برای تولید و مصرف انرژی تحت فشار شدید قرار می‌گیرد، مانند دویدن در یک ماراتن، ممکن است برای حفظ عملکردش به مصرف ذخایر چربی سلولی خود روی بیاورد.

به گزارش لایوساینس، دویدن در ماراتن ممکن است بهترین ورزش برای حفظ تناسب اندام به نظر برسد، با این حال می‌تواند فشار زیادی به بدن وارد کند، از جمله آسیب به کلیه‌ها، ناراحتی معده، افزایش خطر نارسایی قلبی و ایجاد صدمات عضلانی‌ــ‌اسکلتی. فراموش نکنیم که گفته می‌شود اولین دونده ماراتن یعنی سرباز یونان باستان به نام فیدیپیدس، بلافاصله پس از رسیدن به مقصد از پا درآمد و جان باخت. اکنون، یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که ماراتن ممکن است بر مغز نیز تاثیر منفی بگذارد. به‌گونه‌ای که این اندام برای جبران انرژی از دست‌رفته در طول دویدن، تغذیه از بافت‌های خود را شروع کند.

در این مطالعه که ۲۴ مارس در مجله «سوخت‌و‌ساز طبیعت» (Nature Metabolism) منتشر شد، محققان در دونده‌های ماراتن بلافاصله پس از مسابقه، کاهش یک شاخص زیستی کلیدی مربوط به میلین‌ــ یک بافت چرب که ارتباط بین سلول‌های مغزی را عایق‌بندی می‌کندــ را مشاهده کردند. آنچه نشان می‌دهد مغز در چنین شرایطی، میلین را به‌عنوان منبع انرژی مصرف می‌کند.

وقتی بدن ذخایر منبع اصلی انرژی خود یعنی گلوکز یا همان قند را تمام می‌کند، به سراغ منابع پشتیبان می‌رود و چربی‌ها را به‌عنوان سوخت جایگزین مصرف می‌کند. این اندام پرمصرف حدود ۲۰ درصد از انرژی کل بدن را مصرف می‌کند، بنابراین اگر منابع سوختی کم شوند، می‌تواند به‌سرعت دچار آسیب شود.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پدرو راموس کابرر، عصب‌شناس از سن‌سباستین اسپانیا و یکی از نویسندگان این مطالعه، می‌‌گوید که او و همکارانش می‌خواستند منابع ذخیره انرژی مغز را شناسایی کنند. آن‌ها حدس می‌زدند که میلین چرب می‌تواند پاسخ این معما باشد. پژوهش‌های پیشین روی جوندگان نشان داده بود که اسیدهای چرب حاصل از تجزیه میلین می‌توانند به بقای سلولی در مغز کمک کنند. با این حال، اینکه آیا این یافته‌های پیش‌بالینی در انسان نیز تکرار خواهند شد، هنوز مشخص نبود. «برای اثبات این موضوع، لازم بود تمام منابع انرژی بدن را واقعا تخلیه کنیم.»

تیم تحقیقاتی مغز ۱۰ دونده را ۴۸ ساعت پیش از دویدن در ماراتن و سپس در بازه‌های زمانی دو روز، دو هفته و دو ماه پس از مسابقه ام‌آر‌آی کردند. این نوع تصویربرداری می‌تواند حضور مولکول‌های آبی را که بین لایه‌های میلین به دام افتاده‌اند، نشان دهد.

نتایج اسکن‌ها نشان داد که دو روز پس از مسابقه، سیگنال‌های ام‌آر‌آی در ۱۲ ناحیه از مغز کاهش یافته بود (در برخی موارد تا ۲۸ درصد نسبت به قبل از مسابقه) با این حال، تغییرات کلی در سطح میلین مغز از نظر آماری معنادار نبود که نشان می‌دهد این تغییرات بسیار محدود و موضعی بوده‌اند.

کابرر گفت: «ناحیه‌هایی که تغییرات بیشتری در آن‌ها مشاهده کردیم، مربوط به مدارهای حرکتی و مرکز کنترل احساسات مغز بودند.» و افزود که این یافته احتمالا نشان‌دهنده‌ تلاش ذهنی و فیزیکی‌ است که مغز برای به پایان رساندن یک ماراتن باید انجام دهد.

البته برای دوندگانی که از این «خودخوری» مغز نگران شده‌اند، خبر خوبی داریم: سطح میلین در مغز همه دوندگان پس از دو ماه، به حالت اول بازگشت.

کلاوس-آرمین ناوه، مدیر موسسه علوم میان‌رشته‌ای ماکس پلانک در آلمان که در این مطالعه دخالتی نداشت اما پیش‌تر نقش میلین را در ذخیره انرژی در موش‌های آزمایشگاهی بررسی کرده بود، گفت که یافته‌های این مقاله با درک فعلی عصب‌شناسان درباره چگونگی حفظ میلین در مغز هم‌راستا است. او گفت: «میلین مدام ساخته و تجزیه می‌شود؛ شبیه یک وان حمام که دائم از آب پر و هم‌زمان تخلیه می‌شود.»

این یافته‌ها به این معنا نیست که دوندگان باید از شرکت در ماراتن خودداری کنند. ناوه و کابرر هر دو اشاره کردند که این یک مطالعه کوچک است و برای رسیدن به نتیجه‌ قطعی درباره تاثیر ماراتن بر مغز، تحقیقات بیشتری لازم است. آن‌ها تاکید کردند که تاثیر محدود بر سطح کلی میلین، نیاز به بررسی‌های بیشتر را نشان می‌دهد.

با این حال، این آثار ممکن است برای برخی خطرات بیشتری به همراه داشته باشد. برای مثال در افراد مبتلا به اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS)، مولکول‌های متابولیکی‌ که معمولا میلین تولید می‌کند، به مقدار کافی در دسترس نیستند. پژوهشگران بر این باورند که ورزش بیش از حد می‌تواند این مشکل را تشدید کند. البته برای تایید این نظریه هم تحقیقات بیشتری نیاز است.

بیشتر از علوم